خوش خبر

جهاد در دندانپزشکی

از همان روزهای اول که در مطب را باز کرد، حواسش به جیب مردم بود و وسع‌شان، نه به‌حساب و کتاب خودش و دخلی که باید پر شود. هر بیماری که درد دندان به جانش می‌نشست، چه هزینه درمان را داشت و چه نداشت آقای پزشک دست رد به سینه‌اش نمی‌زد. از همان روز اول هم یک دفترچه بزرگ حساب داشت که خیال بیماران نیازمندش را راحت کند و هزینه معالجه‌شان را قسطی از آنها بگیرد. بماند که شاید هیچ‌وقت بعضی از این قسط‌ها پرداخت نشد یا پرداختش آنقدر به درازا کشید که به کلی فراموش‌شان کرد. قهرمان این خبر خوب ما دکتر حسین پناه‌زاده، دندانپزشکی است از دیار آذربایجان شرقی؛ کسی که از مطب و تخصصش، پول پارو نمی‌کند و اتفاقا کمتر از آنچه باید به خانه می‌برد. جانبازی که هنوز برایش جهاد ادامه دارد؛ حتی در دندانپزشکی کوچکی که سال‌هاست در یکی از محله‌های پایین شهر راه اندخته تا طبیب فقرا باشد.

بستنی‌فروش مهربان

«این بستنی‌ها فروشی نیست!» جمله معروف پدر و مادرها و فروشنده‌هایی است که با ایما و اشاره والدین، برای اینکه بچه‌ها را آرام و از اصرار برای خرید بستنی منصرف کنند، می‌گویند. اما در دنیایی که مشکلات اقتصادی برای هر خانواده ایرانی وجود دارد، طبع برخی آدم‌ها آنقدر بلند است که هوای هموطن و همشهری‌هایشان را دارند. مثل همین صاحب بستنی‌فروشی در خیابان نصرت تهران که با نصب کاغذی که روی آن نوشته شده: «اگر کودک دلبندتان هوس آبمیوه و بستنی کرده و فکر می‌کنید نمی‌توانید برایش تهیه کنید، مهمان ما باشید.» نشان داده که چقدر دلش دریاست و طاقت دیدن چشمان معصوم و غمگین کودکان را ندارد. در دنیایی که همه از یکدیگر تأثیر می‌گیریم، یک کار خوب یا بد ما می‌تواند تحول مثبت یا منفی بزرگی بر دیگران و محیط اطرافمان داشته باشد. انتشار کارهای خوب این‌چنینی، مثل کاری که این فروشنده خوش قلب انجام داده، مهربانی و زیبایی را در جامعه تکثیر می‌کند و تأثیر مثبتش را روی آدم‌ها خواهد گذاشت.

کمک روستایی به مقاومت

این روزها همه جای ایران محور مقاومت است و روزی نیست که خبرها مزین به پیوستن گروه‌های مختلف مردمی به جبهه مقاومت نباشد. این بار اما خبر مردمی از جبهه مقاومت ایران با یک حس و حال خوب ، البته بوی خوب همراه است. قرار است دست شما را بگیریم و ببریم به یک مسجد باصفا در روستای جاغرق؛ روستایی ییلاقی در بخش طرقبه شهرستان بینالود استان خراسان رضوی که مردمانش با دست خالی در کمک به مردم غزه و لبنان سهیم شده‌اند. در گوشه‌ای از این مسجد باصفا یک میز گذاشته شده و هر کدام از اهالی که گل زیبا و سالمی در خانه داشتند را به مسجد آورده و روی این میز گذاشتند تا درآمد حاصل از فروش این گل‌ها برسد به‌دست مردم لبنان و غزه.