حسامالدین برومند؛ کارشناس مسائل سیاسی
یکم. طبیعی است و جز این هم انتظار نیست که دشمنان جمهویاسلامی ایران، در هر برهه و بزنگاهی تلاش میکنند نقشه جدیدی علیه ما داشته باشند و برای اجرای این نقشه هم سناریوهای متعددی را طراحی کنند.
تجربه 45سال گذشته نشان میدهد دشمنان ما از همان ابتدای انقلاباسلامی، نقشه ذهنی مشخصی داشتهاند تا انقلاب ایران پا نگیرد و صدای آن شنیده نشود. جالب است که مطبوعات عربی در همان اوایل انقلاباسلامی پیرامون قدرت انقلاب ایران و تأثیرگذاری آن بر افکارعمومی دنیا نوشته بودند: «انّ الخمینی حیر الشرق و ازعج الغرب و احرج العرب و شَغَل العالم»؛ خمینی شرق را شگفتزده کرد، غرب را به لرزه انداخت، عرب را در تنگنا افکند و خود مسئله روز جهان شد.
این فقط تحلیل مطبوعات عربی نبود؛ دشمنان ملت ایران بیش از همه دریافته بودند که انقلاباسلامی از ظرفیت و توانی برخوردار است که میتواند برای قدرتهای سلطهگر، خطرآفرین باشد. برای همین بود که به فاصله کمی پس از پیروزی انقلاباسلامی، نظام سلطه «سیاست مهار» ایران اسلامی را درپیش گرفت.
«حمله نظامی»، «تهاجم فرهنگی»، «شبیخون فرهنگی»، «ناتوی فرهنگی»، «جنگ نرم»، «تحریمهای وحشیانه اقتصادی»، «پروندهسازی هستهای»، «فشارهای حقوقبشری»، «عملیاتهای روانی و رسانهای برای فتنه، آشوب و اغتشاش»، «تقویت و تجهیز رژیم جنایتکار صهیونیستی» و «استفاده از مکانیسمهای سازمان ملل برای انفعال و انزوای ایران»، ازجمله محورها و سناریوهای اصلی «سیاست مهار» جمهوریاسلامی بودهاست.
با همه این اقدامها علیه ایران اسلامی، نقشه ذهنی دشمن برای آنچه مهار ایران نامیده بود، محقق نشدهاست؛ چرا؟ چون امروز ایران اسلامی در تمام ابعاد قابل مقایسه با سال57 نیست و پیشرفت و قدرت ایران، محسوس و مشهود است. بهعنوان نمونه، اندیشکده «هوور» که یک نهاد تحقیقاتی واقع در دانشگاه «استنفورد» در ایالت کالیفرنیای آمریکاست، در اردیبهشت سال گذشته در تحلیلی از جمهوریاسلامی بهعنوان «دشمن رامنشدنی» آمریکا یاد کرد و صراحتا نوشت: سیاست مهار ایران دچار فروپاشی شدهاست.
دوم. عملیات وعده صادق1 و 2 یک نقطه عطف در میزان توانمندی و قدرت ایران بود. همه دنیا دید که ایران میتواند رژیم مدعی و مورد حمایت آمریکا را به طرفهالعینی موشکباران کند و کاری هم از گنبدآهنین ساخته نیست. در واقع، ایران دست برتر را در صحنه درگیری دارد و معادلات و محاسبات صهیونیستها را برهم زدهاست و از همه مهمتر، آنچه قدرتهای غربی، سیاست مهار ایران نامیده بودند، نهتنها شکست خورده، بلکه اکنون به بایگانی رفته است.
اکنون سؤال کلیدی این است که نقشه ذهنی دشمن در پساوعدهصادق علیه ایران چیست؟ دشمنان ما چه سازی کوک میکنند و کدام نقطه را نشانه خواهند گرفت؟
شواهد و قرائن نشان میدهد دشمنی که ابعاد قدرت و اقتدار ایران را در بزنگاه حساس کنونی دیدهاست، بدونشک به نقطه قوت جمهوریاسلامی حمله و هجمه خواهد کرد و نقطه قوت جمهوریاسلامی، همان نیرو و انگیزه قدرتمند دینی و انقلابی است که «مقاومت» را خلق کرده و ابرپروژه غرب برای تشکیل خاورمیانه آمریکایی را بر باد دادهاست.
بنابر یک احتمال پررنگ، نقشه ذهنی دشمن این است که انگیزه انقلابی را در جمهوریاسلامی به محاق ببرد، مقوله مقاومت را به حاشیه بکشاند و با لطایفالحیل و فضاسازی جدید، ایران را به بازی مذاکره و سازش سوق دهد و شمشیر موشکی ما را کند کند.
وعده صادق 1 و 2 نشان داد ایراناسلامی به نقطهای رسیده که هیچ قدرتی درباره حمله به آن، ریسک نخواهد کرد و اگر رژیمصهیونیستی هم با جنون و خارج از عقلانیت تصمیم بگیرد، قطعا ضربات ویرانگری دریافت میکند که ساقطشدن آن را تسریع خواهد کرد.
مهم این است که به همه سناریوهای دشمن باید دقیق و عمیق فکر کرد و باید هوشیار بود تا دشمن طبق نقشه ذهنی خودش بر ذهن مسئولان ما عملیات روانی نکند.
امروز جمهوریاسلامی هم با قدرت توانسته برای منافع ملی خودش بجنگد و هم در سمت درست تاریخ بایستد و زیر بار زور نرود و اینجاست که دشمن میخواهد این معادله را عوض کند.
نقشه ذهنی دشمن در پساوعده صادق
در همینه زمینه :