• شنبه 28 مهر 1403
  • السَّبْت 15 ربیع الثانی 1446
  • 2024 Oct 19
دو شنبه 16 مهر 1403
کد مطلب : 236801
لینک کوتاه : newspaper.hamshahrionline.ir/j2D5z
+
-

مشام‌های خوگرفته به بوی خون و جسد

ماموران جسد، طوری مشام‌شان اهلی بوی خون و جسدهای چند ساعت (کبود و جمود) تا چند‌ماه (متورم و لارو گذاشته) مانده، شده که کمتر ماسک می‌زنند و عادت کرده‌اند نفس‌های عمیق‌شان را در خارج از سالن آزاد کنند. در سالن تشریح آقایان، تکنیسین و پزشکانی با تیغ، نیشتر، پنس، اره، قیچی و انبر میان سر و رگ تا بطن و پای اجساد در جست‌وجوی واقعیت مرگ آنها هستند. ناظر سالن، میلاد و امیر را سفارش می‌کند برانکارد مرد سبیل قیصری را کنار تخت تشریح جسدی با نام امیرعباس قرار دهند تا یکی از پزشکان به‌کار گشودن کالبد او درآید. حمید را پزشکی که از کالبدشکافی و بعد هم بازسازی و ترمیم یکی از جسدها فارغ شده، فرا می‌خواند برای عکاسی آخر. حمید، دبه‌های دردار ذخیره نمونه امحا و احشا را که بر لبه تخت تشریح روی هم تلنبارند، کمی جابه‌جا و سپس، لنز دوربین حرفه‌ای عکاسی را برای برداشتن عکس نخست که تمام‌رخ جسدِ پیرمردی نحیف از قفسه سینه به بالاست، تنظیم می‌کند. عکس‌های دوم و سوم به نیم‌رخ‌ها و عکس چهارم به تصویری تمام‌قد از پشت جسد اختصاص دارد. بلافاصله می‌رود اتاق اداری سالن و عکس‌ها را به رایانه برای چاپ انتقال می‌دهد.‌

 

این خبر را به اشتراک بگذارید