حتی او هم «جاننثار» داشت!
در مورد سیاوش یزدانی، قصه جدیدش در سپاهان و حاشیههای بیپایانش...
بر خلاف تکذیب چند روز قبل سیاوش یزدانی، اینطور بهنظر میرسد که اختلاف او با ژوزه مورایس، سرمربی سپاهان واقعی و جدی است. پس از آنکه در هفته اول لیگ برتر اثری از یزدانی در فهرست سپاهانیها نبود، برخی رسانهها خبر دادند سیاوش با نظر کادرفنی از تیم کنار گذاشته شده و در اختیار مدیران باشگاه قرار گرفته است. با این حال خود یزدانی موضوع را تکذیب کرد و گفت چند روزی با هماهنگی کادرفنی در تمرینات حاضر نیست. این در حالی است که اساسا دلیلی ندارد اول لیگ، یک بازیکن مرخصی طولانیمدت بگیرد و با تیمش تمرین نکند. در هر صورت هفته دوم هم بدون یزدانی گذشت تا اینکه حالا خبرگزاریهای رسمی هم به ماجرا ورود کرده و از تعیین تکلیف عنقریب این مدافع خبر دادهاند؛ بازیکنی که فقط فهرست کردن حاشیههای عجیب و غریبش بهصورت تیتروار، مثنوی هفتادمن کاغذ میشود.
سرنوشت یزدانی در سپاهان چه خواهد شد؟ هنوز نمیدانیم. حتی نصیحت، انتقاد و اینطور چیزها هم جواب نمیدهد که اگر اینطور بود، خیلی زودتر از این حرفها باید افاقه میکرد. امروز فقط یک نکته در مورد این بازیکن داریم؛ اینکه حتی او هم زمانی «جاننثار» داشت و یک خط قرمز پررنگ به شمار میرفت که کسی جرأت نداشت نقدش کند! به قدری بزرگش کرده بودند که حتی اعزامش به خدمت سربازی (اتفاقی که برای اغلب فوتبالیستها رخ میدهد و هر فصل هم کلی مشابهش را داریم) تبدیل به یک بحران ملی شد و هفتهها تیتر رسانهها بود! بعد هم به قدری ناز و اطوار داشت که مازیار زارع، سرمربی ملوان تصمیم گرفت حتی بدون ملاقات با او قیدش را بزند. به اینها بیفزایید اعترافش به کمکاری در زمان سرمربیگری محمود فکری در استقلال را، درگیریاش با ساپینتو را، ضعف شدید فنیاش در بازیهای بزرگ ازجمله مصاف استقلال- سپاهان (پنالتیاش روی شهریار مغانلو) و نیز سپاهان- پرسپولیس (این بار بهعنوان بازیکن تیم اصفهانی) را. بعدتر هم آن غائله کریخوانی ناشیانه برای هواداران الهلال پیش آمد و غیره و غیره و غیره.
همه حرف یک چیز است؛ خیلی از این فوتبالیستهایی که هواداران خودشان را بهخاطر آنها میکشند و گریبان هم را میدرند، واقعا ارزش این همه جوش و خروش را ندارند. زمان به خوبی این مسئله را نشان داده و میدهد. دیگر خود دانید...