گیر و گرفتاریهای گاریدو
4نکته در مورد روزی که پرسپولیس از چنگ پرسپولیسیها گریخت
بهروز رسایلی
بیخود نبود که در تبریز اشتیاق زیادی برای تماشای بازی تراکتور و پرسپولیس وجود داشت و ورزشگاه یادگار، حتی بیش از ظرفیت واقعیاش پر شده بود. روشن بود که این بازی میتواند جذاب و دیدنی باشد و همین اتفاق هم رخ داد. تقابل پرسپولیس با پرسپولیسیهای سابق، برنده نداشت، اما تماشاگران و نیز بینندگان تلویزیونی توانستند از تماشای یک مسابقه خوب لذت ببرند؛ دیداری که اگرچه از نظر کیفی با برتری محسوس تیم میزبان همراه بود، اما در نهایت نتیجهای جز تساوی یک-یک و تقسیم امتیازات نداشت. چند نکته در مورد این مسابقه بخوانید.
مهمترین نکته بازی، نمایش خوب تراکتور بود. هیچ آدم سادهلوحی نمیتواند از هفته دوم در مورد مدعی بودن یا نبودن تیمها نظر بدهد، اما فوتبالی که تراکتور جلوی پرسپولیس بازی کرد، نشان داد این تیم پتانسیل زیادی برای موفقیت دارد. تیم تبریزی از توازن در زمین سود میبرد، گردش توپ بهدرستی اتفاق میافتد، پرس از بالا هم همینطور. آنها بهطور توأمان روی زمین و آسمان خطرناک هستند و شناخت دراگان اسکوچیچ از فوتبال ایران نیز در کنار مهرههای کارآمدی که برای او جذب شده، میتواند منجر به یک اتفاق بزرگ شود، هرچند این سیب تازه بهسمت آسمان پرتاب شده و تا به زمین برسد، هزار چرخ دیگر خواهد خورد.
در نقطه مقابل، پرسپولیس گاریدو مشکلات زیادی دارد. او خیلی باید قدر این یک امتیاز ارزشمند را بداند، چراکه فرصت بیشتری یافته تا ایدههایش را در زمین اجرایی کند. درصورت قبول شکست (که اصلا هم عجیب و ناعادلانه نبود) کادرفنی تحت فشار زیادی قرار میگرفت، اما کامبک 10نفره، یک تنفس مصنوعی برای گاریدو به شمار میرود، به علاوه اینکه او یکی از دشوارترین بازیهای فصلش را پاس کرد. سرمربی اسپانیایی هرچه سریعتر باید بر تیمش مسلط شود. ابهامات در مورد ترکیب انتخابی او زیاد است. سکونشینی امثال یاسین سلمانی و محمد خدابندهلو قابل هضم نیست، همینطور نیمکتنشینی علی علیپور که حجم دوندگی و برندگی خط حمله پرسپولیس را بهشدت پایین آورد. بعضی تعویضهای گاریدو هم جای سؤال دارد. مثلا در بازی با ذوبآهن انتقال ایوبالعملود به سمت چپ خط دفاعی عجیب بود و در این بازی هم جانشینی مرتضی پورعلیگنجی با محمدحسین کنعانیزادگان. فعلا هیچ چارهای غیر از بردباری و زماندادن به کادر جدید پرسپولیس وجود ندارد، اما مهلت زیادی هم پیش روی او نیست. میدانید که دربی، هفته ششم است!
ستاره غیرمنتظره پرسپولیس در تبریز، قطعا آلکسی گوندوز بود؛ دروازهبانی که شاید زیاد اهل خروج از دروازه و جمعکردن توپهای بلند نباشد و شاید چنان که منتقدانش میگویند دوضربگیر باشد، اما نشان داد قابلیتهای زیادی دارد و مخصوصا مهارتش در دفع توپهای نزدیک، بسیار چشمگیر است. بدون او، بهاحتمال فراوان پرسپولیس شکست تلخی را در تبریز پشت سر میگذاشت. این دلگرمکنندهترین اتفاق بازی برای پرسپولیسیها بود.
نهایتا اینکه این بازی، یکبار دیگر نشان داد سروش رفیعی فرسنگها با روزهای اوجش فاصله دارد. ظاهرا او تواناییهایی دارد که به شکل عجیبی، فقط مربیان پرسپولیس میبینند! گذشته از توپهای فراوانی که این هافبک میانی لو داد و اخراج ناشیانهاش در اواخر مسابقه، پرسپولیس در این دیدار کلا 4کرنر داشت که 2تای آنها را رفیعی در نیمه اول به شکل پیاپی با ارسال کوتاه به تیر یک هدر داد، اما آخری با ارسال سعید صادقی و ضربه سر ایوب عملود به گل تبدیل شد. شاید اگر سروش اخراج نمیشد، پشت این کرنر آخر هم خودش میایستاد!