جنگیدن تقدیر من است
رضا عليپور ميگويد خودش، خودش را ساخته است ورزشکاري که در پاريس روي سکو نرفت اما مدالش را از مردم گرفت
خیلیها یا هنوز در پاریس بودند یا خودشان را برای یک استراحت طولانیمدت آماده میکردند که تمرینات رضا علیپور شروع شد. علیپور که با مدالهای طلا، نقره و برنز مسابقات قهرمانی جهان (در 3دوره حضور)، با رکوردها و سبکهایی که ثبت کرده، آوازهای در سنگنوردی دارد، در المپیک2024 و در نخستین حضورش در این بازیها نتوانست به چیزی که میخواست برسد. او نه به ضعف و ناتوانی خودش که به سیاستهای ورزش ایران باخت؛ به ورزشی که تا نخواهد تو را نمیبیند حتی اگر موفقترین باشی. علیپور خیلی راحت، مثل خیلی از کسانی که با قلدری و غرولند حقشان را گرفتهاند، میتواند سفره دلش را باز کند، حرفهایش را بزند و حداقل شرایطش را بهتر کند، اما او راه خودش را میرود؛ در سکوت تمرین میکند و از سکوهای جهانی بالا میرود. او را بعد از مدتها پیدا کردیم و به زحمت راضی شد تا چند دقیقهای همکلام ما شود.
بعد از تورنمنت بزرگی در حد المپیک همه چند وقتی استراحت میکنند اما شما به محض برگشتن به ایران تمرینات را شروع کردید. اینطوری آسیب نمیبینید؟
من از سالها قبل عادت دارم و استراحت نمیکنم. خیلی به خودم استراحت بدهم یکی دو روز است. استراحت کنم به هم میریزم و نمیتوانم تمرین کنم. مثل کسی میشوم که بعد از تعطیلات طولانی و سفر، حس و حال کار کردن ندارد. استراحت من بیشتر قبل از مسابقات است، چند روز استراحت میکنم که بدنم به شرایط ایدهآل برسد.
مربی ندارید. مگر میشود یک ورزشکار بدون مربی به المپیک برود؟
مربی داشتم ولی 12، 13سالی است که دیگر ندارم. گفتهام مربی ندارم ولی به این معنا نیست که هیچوقت نداشتهام. یک مربی داشتم که به دلایلی دیگر این کار را ادامه نداد و کنار کشید. من هم دیگر نتوانستم برای او جایگزین پیدا کنم. الان هم فقط مربی بدنساز دارم و با آقای محسن قرآننویس کار میکنم.
مدت زیادی بدون مربی بودید. علیپور چطور علیپور شده؟
من کار سنگنوردی را با پسرداییام شروع کردم. محسن شفیعی خودش سنگنورد بود و من را هم با خودش همراه کرد. او من را در این رشته بزرگ کرد و خیلی هوایم را داشت ولی بعد یک مدت دنبال کار و زندگی رفت. بعد از آن دیگر من تنها شدم و خودم، خودم را ساختم. البته که این وسط لطف پروردگار هم بود. با آسیبهایی که من دیدم، با عضلههایی که من پاره کردم، دیگر نباید ادامه میدادم اما هر بار خدا خواست و ماندم. در همین المپیک هم تاندون دستم پاره شد.
در همه این سالها مدال گرفتهاید و قهرمان جهان شدهاید اما در المپیک و بعد از واکنشی که رقبا نسبت به شکست شما داشتند، دیده شدید.
من از 19سالگی و در سطح جهانی مدال میگیرم. 3مدال قهرمانی جهان و 14مدال از جامجهانی دارم. شما بگویید چرا من را ندیدید. مهم نبود کسی من را میبیند یا نه چون در دنیا بزرگتر دیده میشدم. برایم جالب بود که در کشور خودم کسی من را نمیشناخت اما بهترین مستندساز جهان که جایزه اسکار دارد، از من و کارهایی که میکردم، کلیپ میساخت. من به عشق مردم کار میکنم و میدانم که یک روز تاریخ از من یاد میکند. یک دلیل دیدهنشدن من هم شاید این باشد که خودم دنبال شهرت نیستم.
فدراسیونها عادت دارند با ورزشکارانشان پز بدهند. فدراسیون کوهنوردی چرا کاری برای شما نمیکند؟
نمیدانم. من همیشه ترجیح میدهم حقیقت را بگویم. من هم مثل همه پول، شهرت و خیلی از چیزهای دیگر را دوست دارم ولی این دوستداشتن به این معنا نیست که برای رسیدن به اینها از انسانبودن عبور کنم. من اگر در فضای مجازی از خودم عکس یا ویدئویی میگذارم، دلی است.
محل تمرین شما تفاوت فاحشی با محل تمرین رقبا دارد. واقعا برای ورزشکاری در حد شما مناسب است؟
من در شهر خودم قزوین تمرین میکنم. یکی دو سال دنبال این بودم که وضعیت بهتر شود اما نشد. دیگر دنبالش نرفتم.
حداقل در این مدت که طلای بازیهای آسیایی را گرفتید، کمیته ملی المپیک و وزارت ورزش میتوانستند کاری برای شما انجام بدهند.
نمیخواهم وارد حاشیه شوم. من الان حرف بزنم چیزی درست میشود. مگر کسی از وضعیت من خبر ندارد؟ همه خبر دارند.
به چه امیدی ورزش میکنید؟
جنگیدن تقدیر من است و مجبورم برای چیزهایی که میخواهم بجنگم. ته همه اینهاست که برای مردم میمانم.