در 2پرونده جداگانه، 2مرد که دست به جنایت زده بودند و در آستانه مجازات قصاص قرار داشتند، با بخشش و رضایت اولیای دم به زندگی بازگشتند. یکی از آنها همسرش را به قتل رسانده بود و دیگری پدری بود که 2ماه قبل جان پسرش را گرفت.
به گزارش همشهری، نخستین پرونده عصر نوزدهم خرداد امسال گشوده شد. آن روز به پلیس پایتخت خبر رسید که در جریان یک درگیری خانوادگی، پدری پسر 30سالهاش را به قتل رسانده است. این مرد پس از دستگیری گفت: پسرم کسبوکار درستی نداشت. 13سال قبل، در پی رفاقت با دوستان ناباب و خلافکار گرفتار اعتیاد شد و این اواخر علاوه بر تریاک، شیشه، گل و قرص روانگردان نیز مصرف میکرد. در این مدت بارها تلاش کردم تا او را ترک بدهم، اما نشد. بیش از 30بار وی را در کمپ بستری کردم، اما فایدهای نداشت. او هر وقت مواد مصرف میکرد، خشمگین میشد و همه اعضای خانواده را به مرگ تهدید میکرد. حتی وسایل خانه را میشکست و آرامش را از همه ما میگرفت. او بارها بهزور از مادر و خواهرش پول میگرفت تا مواد تهیه کند. حتی بدون اجازه آنها هم پولهایشان را برمیداشت و شیشه میخرید.
وی گفت: پسرم روز حادثه شیشه مصرف کرده بود و با تهدید میخواست از مادر و خواهرش پول بگیرد. او یک چاقو در دست داشت و من میخواستم چاقو را از او بگیرم که زخمی شدم. دعوا که شدت یافت، چاقو را از او گرفتم و ضرباتی به وی زدم، اما هرگز نمیخواستم جان پسرم را بگیرم. متهم بعد از اعتراف به قتل روانه زندان شد، اما چند روز قبل، مادر مقتول قدم در دادسرای جنایی گذاشت و همسرش را بخشید. با وجود بخشش ولی دم، متهم باید از لحاظ جنبه عمومی جرم محاکمه شود.
فرزندان، پدر را بخشیدند
دومین قاتلی که قبل از رفتن پای چوبه دار بخشیده شد مردی بود که سال96 به اتهام قتل همسرش دستگیر شد. این جنایت نیمهشب 28دیماه سال96 رخ داد. مرد میانسال بعد از درگیری با همسرش، او را به قتل رساند و فرار کرد، اما چند روز بعد در مشهد دستگیر شد. او در اعترافاتش گفت: مدتها بود که من و همسرم اختلاف داشتیم. من 3سال بهخاطر اینکه بدهی بالا آورده بودم فراری بودم و خانوادهام مجبور شدند خانه و زندگیشان را بفروشند و بدهیهایم را بپردازند. بعد از آن به تهران برگشتم، اما رفتار همسرم خیلی تغییر کرده بود. احساس کردم که همسرم دیگر به من اعتماد ندارد. تصور میکرد قصد سرقت از او را دارم و میخواهم فریبش دهم. روز حادثه نیز به من تهمت زد که شناسنامهاش را برداشتهام. میگفت تو کلاهبرداری و هر کار خلافی میتوانی انجام دهی. من هم عصبانی شدم و چاقویی از آشپزخانه برداشتم و جانش را گرفتم.
این مرد پس از مدتی در دادگاه کیفری پای میز محاکمه رفت و به قصاص محکوم شد. قضات دیوان عالی کشور نیز این رأی را تأیید کردند و پرونده روی میز قاضی امین کرمانینژاد، دادیار شعبه چهارم اجرای احکام دادسرای جنایی تهران قرار گرفت تا حکم اجرا شود. در این شرایط تیم صلح و سازش دادسرا تلاش خود را برای نجات این مرد از قصاص شروع کردند تا اینکه چند روز قبل اولیای دم که فرزندان قاتل محسوب میشوند، با حضور در اجرای احکام به پدرشان زندگی بخشیدند تا او که در آستانه قصاص بود، از مجازات مرگ رهایی یابد.
عاملان 2جنایت خانوادگی از قصاص گریختند
در همینه زمینه :