جامع نصف جهان
١٢٩٠ سال از احداث بنای اولیه «مسجد جامع اصفهان» گذشت
شک دارم که هیچبنایی در ایران یا در کشورهای اسلامی مانند آن بتوانید پیدا کنید که در شما چنین هیجانی بهوجود آورد.
راجر استیونس، سفیر انگلیس در ایران در دهه 1330
حمیدرضا محمدی
سال نوي قمری که تازه واردش شدهایم، مصادف است با هزارودویستونودمین سال احداث بنای اولیه مسجد جامع اصفهان که در زمان منصور دوانیقی، دومین خلیفه عباسی انجام شد؛ عبادتگاهی که گفته میشود روی بقایای آتشکدهای از عصر ساسانی ساخته شد و به مرور دهور چنان گسترش پیدا کرد که در آخرین مرحله، یعنی عصر قاجار، به ٢٢هزار مترمربع رسید.
مسجدی که به مسجد جمعه یا مسجد عتیق اصفهان نیز شهره است، آثاری از معماری دورههای مختلف ایران دارد و تلفیق و ترکیبی از سبکهای خراسانی و رازی را در خود گنجانده است.
بنایش ابتدا از خشت خام بود اما بعد آجر نیز به عناصرش اضافه و مستحکم شد. مسجدی چهارایوانه، که الگویی در معماری ایرانی بهویژه مسجدسازی شد و مساجد جامع اردستان، زواره و گلپایگان از آن سود بردند.
مسجدی با ۴۸۴ فضای سرپوشیده است که هریکشان، نوعی متفاوت و متمایز از معماری دارد چنانکه به جرأت میتوان گفت ۴۸۴طاقچشمه متفاوت در مسجد جامع به چشم میخورد.
آبادانی اصفهان و به تبع آن، گسترش مسجد، در دوران وزارت صاحب بن عباد در دوران رکنالدوله دیلمی رقم خورد و ایوانی نیز به نام خود گذاشت. گنبدش محصول دوره وزارت خواجه نظامالملک طوسی در دربار ملکشاه سلجوقی است، وقتی که اصفهان پایتخت بود و محرابی نیز دارد بهنام الجایتو، ایلخان مغول. همچنین کتیبههایی دارد با عنوان اوزونحسن آققویونلو و شاهسلطانحسین صفوی. هرچند از آن سو، چون سلجوقیان، خون داعی بزرگ اسماعیلیان (رئیس بزرگ)را ریختند، آنان نیز به تلافی، مسجد جامع را به آتش کشیدند.
این مسجد اما سبب شکلگیری هسته اصلی اصفهان و چنان مؤثر واقع شد که نخستین میدان در کنار آن شکل گرفت، بازارها در نزدیک آن ایجاد شدند و مردمان بیشتری در کنار آن سکنی گزیدند و محله ها و بناهای عمومی ساختند، معابر و گذرگاهها تشکیل شد و بهتدریج شهرسازی رونق گرفت.
اما مسجد که در دورههای آلبویه، سلجوقی و تیموری، به مرکز فعالیتهای فرهنگی، اجتماعی و مذهبی شهر بدل شد، در همه دوران، بارها و بارها و به فراخور روزگار ترمیم و تعمیر شد تا آنکه در ١۵ دی ١٣١٠ به ثبت ملی و در تیر ١٣٩١ به ثبت جهانی یونسکو رسید.
شاید بهترین توصیف و تعریف از این مسجد را که سیاحانی چون اوژن فلاندن و پاسکال کوست آن را از نظر گذراندهاند، بتوان در قلم آرتور آپهام پوپ، تاریخنگار، هنرپژوه و ایرانشناس آمریکایی جستوجو کرد، هنگامیکه در سال ١٣۴٨ آنرا به تماشا نشست: «من آنروز وقتی به تماشای مسجد جامع اصفهان رفتم و زیر این گنبد قرار گرفتم متوجه شدم که تمام وجودم در تسخیر گنبد و مسجد است؛ چون زیر این گنبد بهخوبی میتوان به شاهکار فناناپذیر و خلاق ایرانیها پی برد و به عظمت مسجد و گنبد آن اعتقاد پیدا کرد. من از آن به بعد بارها به مسجد جامع اصفهان رفتم و با تماشای گنبد این مسجد زبان به تحسین گشودم و عشق و علاقه خود را به اصفهان و ایران روزافزون دیدم.»