• شنبه 27 مرداد 1403
  • السَّبْت 11 صفر 1446
  • 2024 Aug 17
یکشنبه 24 تیر 1403
کد مطلب : 229993
+
-

پیانوی آکوستیک‌ ملودیکای قدیمی و افول درد مخدر

تا آن لحظه که هنوز پشت پیانوی آکوستیک یکی از آموزشگاه‌های تخصصی موسیقی روی صندلی چرمی و پایه آهویی ننشسته بود، دوباره دست به‌ساز شدن و نت‌نوازی‌اش را باور نداشت. سرخوش شده بود اما نه از سیالی مخدری که تحت نظر پزشک و روانشناسی خیرخواه در رگ‌هایش به افول می‌رفت؛ بلکه از یادآوری خاطره نخستین‌سازی‌ که در یکی از روزهای کودکی‌اش به صدا درآورده بود. آن خاطره هر چند دور و محو اما دوست‌داشتنی ترین خاطره‌اش است؛ خاطره‌ساز ملودیکایی قدیمی که از میان خنزر پنزرهای کمد پدرش جُسته بود. برای اینکه ثانیه‌ای از آن فرصت باور نکردنی را از دست ندهد، خیلی زود سر انگشتانش را روی کلیدهای متصل به چکش و زه پیانو کشید. با صدای کوک‌شان اول اشک ریخت و بعد ملودی آشنای «سلطان قلب‌ها» را نواخت. مستانه به ناز و کرشمه سرش را به اطراف تکان می‌داد.
 علی زارع، مدرس سلفژ یکی دیگر از خیران قصه آقا مهران است که با کمال میل پذیرای پیانونوازی او در آموزشگاه موسیقی‌اش شد:«کمی نت فالش در شروع نواختن داشت که به‌خاطر دِفرمه شدن انگشتان دستش و 20سال دوری از‌ ساز بود. نمی‌دانم؛ شاید هم به‌خاطر ناباوری بود. آخر، خودش می‌گفت خدا کسی را گرفتار مخدر نکند؛ چون معتاد بعد از تجربه انواع دردهای طاقت‌فرسا و اقسام رنج‌های فلاکت‌بار یا حتما می‌میرد یا قطعا با مرگ ملاقات می‌کند. به‌نظرم این حتم و قطع بود که نمی‌گذاشت باور کند و گاهی فالش می‌نواخت.»
 آقا مهران موسیقی را گوشی (از طریق حس شنوایی و به‌صورت خودآموز) یاد گرفته برای همین زارع از او خواسته بعد از حصول بهبود کامل، به‌صورت رایگان هنرجوی
 آموزشگاهش شود.

 

این خبر را به اشتراک بگذارید