اظهارات اخیر خداداد عزیزی در مورد تیم ملی ایران بیپاسخ باقی نماند و احسان حاجصفی، کاپیتان نسل فعلی احتمالا به نمایندگی از سایر اعضای تیم پاسخ غزال تیزپای بازنشسته را داد. دیروز خواندید که خداداد چه حرفهایی زده؛ اینکه تیم ملی بعد از بردن سوریه و فلسطین جنگزده کلی جشن گرفت و نهایتا به قطر باخت. خداداد حتی قرعه آسان پیش روی تیم ملی در مسیر رسیدن به جامجهانی 2026را هم دستمایه شوخی و خنده کرد و گفت: « اگر به دوستان بر نمیخورد، ما حاضریم الان با تیم ملی 98 با یک پای بسته بازی کنیم و مقابل قرقیزستان پیروز شویم.» حاجصفی هم که در اردوی آخر دعوت نشده بود، حالا گفته: «ایشان بارها و بارها درباره قطر که 2 دوره متوالی قهرمان جام ملتهای آسیا شده، طوری صحبت کرد که انگار یک تیم آماتور و دست و پا بسته قرار است جلوی ما قرار بگیرد، درحالیکه همین کشور قطر در یکی از مهمترین شبهای فوتبال ایران که آقای خداداد عزیزی در آن مسابقه حضور داشتهاند، با 2 گل تیم ملی ما را شکست داده و مانع از صعود مستقیم ما به جام جهانی شده است.»
خب البته اینکه حاجصفی برای توجیه شکست اخیر تیم ملی برابر قطر متوسل به مثالی از 27سال پیش شده، اصلا اتفاق جالبی نیست. هر بازی شرایط خاص خودش را دارد و در همان زمان هم بابت آن باخت عجیب برابر قطر به اندازه کافی از تیم ملی انتقاد شد. تیم ملی در فاصله این 2 بازی با قطر بارها برابر این حریف به میدان رفته و اغلب هم پیروز بوده؛ مثل دیداری که درست قبل از جام ملتهای آسیا در تورنمنت چهارجانبه اردن برگزار شد و ایران 4گل به قطر زد. بنابراین حتما شکست اخیر جای تامل دارد و با این حرفها نمیشود از زیر بار آن شانه خالی کرد. به علاوه اگر آن تیم به قطر باخت، در ادامه مسیر توانست قدرتمندترین نسل تاریخ استرالیا را شکست بدهد و به جامجهانی برسد. ضمن اینکه در کارنامه آن نسل پیروزیهای درخشان و پرگل برابر کرهجنوبی و عربستان وجود دارد و البته ارائه فوتبالی چنان تماشایی که هنوز طعم شیرین آن در ذهن علاقهمندان باقی مانده. در نتیجه نمیشود آن باخت را دید و بقیه مسائل را نادیده باقی گذاشت.
به هر حال بهنظر میرسد مثل همیشه نوعی دعوای بیننسلی و جنگ بر سر اینکه کی از کی بهتر بوده، پشت حرف و حدیثهای اخیر وجود داشته است. بهطور کلی اما این جدلها خالی از فایده است و هر نسلی نقاط ضعف و قوت خودش را داشته. مقایسه کار آسانی نیست، اما شاید اینکه گاهی ناکامیهای نسل فعلی تیم ملی بیش از حد به چشم میآید، بهخاطر خودستاییهای این بازیکنان است که توقعات را از خودشان حسابی بالا بردهاند. وقتی شما مدام بهخودتان لقب «نسل طلایی» میدهید، طبیعی است که مردم انتظار نداشته باشند مقابل اکرم عفیف و دار و دسته آنطور زانو بزنید.
دعوای ما بهتریم!
جنگ نسلها؛ یادآوری شکست نسل 98 برابر قطر از سوی کاپیتان نسل فعلی
در همینه زمینه :
چهره روز