خانه طغرل بیک بروبیا ندارد
کانکس سفیدی که در درگاهی محوطه برج قرار گرفته، اتاق کار باباقاسم است تا او را از گرما و سرما حفظ کند. بابا قاسم برگهای را که نتایج نظرسنجی مردمی در آن ثبت شده و رضایت بازدیدکنندگان از عملکرد او را نشان میدهد، مانند تابلویی نفیس قاب کرده و روی میز وسط کانکس گذاشته است. او هر روز تعداد بازدیدکنندگان برج را در دفتری ثبت میکند و از اینکه عدد نشانگر شمار بازدیدکنندگان هر روز آب میرود غصهدار است. او میگوید: «دیگر خانه طغرل غریب شده، گاهی کسانی که تور ریگردی دارند عدهای را به اینجا میآورند و گاهی هم دانشجویانی که تاریخ و میراث فرهنگی میخوانند برای کامل کردن درس و مشقشان از اینجا سر در میآورند، ولی خیلی وقت است دلم لک زده جوانانی را ببینم که به ذوق دیدن هنر و تاریخ و پیشینه ایران بزرگ به برج دنج طغرل سر میزنند.» بابا قاسم قنبری در جوانی درس و دانشگاه را رها کرده و به جبهه رفته. زخمهایی هم که روی صورتش نشسته یادگار همان روزهاست، اما زبان گفتن از آن روزها را ندارد و دختر خاله و همراه باوفای او بهتر از هر کسی میداند که برای این
کهنه سرباز وطن نگهبانی از برج و باروی ری کهن بیش از آنکه یک شغل باشد، عشق است و دلدادگی....