
خانه باغ باصفا

ماشین نیسان آقامحمود ساعت 12برای رساندن توتها به میدان تره بار کن سر میرسد و تا آن موقع نباید توتی روی درخت بماند. هر سال لااقل 30تن توت از باغ عمورضا راهی میدانهای ترهبار تهران میشود. بسیاری از خانههای انگشتشماری که هنوز لابهلای باغهای کن سرپا ماندهاند، بهعنوان انبار استفاده میشوند، اما در خانه باغی که عمورضا پشت ردیف درختان ته باغ درست کرده، همه وسایل زندگی مهیاست و روزهای آخر هفته اگر دخترها و پسرها هم گذرشان به خانه پدر نیفتد، او و همسرش پنجشنبه و جمعه را در این خانه باغ دنج و باصفا سر میکنند. عمورضا برای آنکه دزد به باغش نزند، وسایل کشت و کارش را در انبار بزرگی میگذارد که پشت خانه باغ درست کرده است. او میگوید: «به ما مجوز نمیدهند که دور باغ را حصاربندی کنیم و دزدها راحت به باغها رفتوآمد میکنند. رهگذران هم به آسانی وارد باغ میشوند و نهتنها میوههای کال را میچینند، بلکه شاخههای تر و تازه درخت را هم میشکنند.» وقتی نیسان آقامحمود سر میرسد به کمک دخترها و عروسها سبدهای پر از توت آماده و طنابپیچ شدهاند و قادر و همکارانش میتوانند پای سفره چلومرغی که دستپخت طاهرهخانم است بنشینند، اما نوههای عمورضا که پای درختان توت حسابی دلی از عزا درآوردهاند ناهار را باید با غذایی سبک و حاضری سر کنند تا معدهدرد طعم شیرین توتهای آبدار باغ پدربزرگ را به کامشان تلخ نکند.