محمدحسین حجازی؛ مدیرعامل منطقه فرهنگی و گردشگری عباسآباد
دوشنبه شب، زمانی که گروهی از پاسداران و خانوادههایشان به ملاقات رهبری شتافتند، ایشان بدون اطلاع قطعی از حال و وضع رئیسجمهور رئیسی در پی حادثه دردناک پیشآمده، تعبیری را درباره وی به کار بردند که من تاکنون از ایشان نشنیده بودم و برایم تازگی داشت: «رئیسجمهور محترم و مغتنم ...». بهعنوان کسی که از خُردی و نوباوگی شرف زیستن در سایهسار سرو انقلاب را داشته، به خاطراتم رجوع میکنم؛ آشکارا رئیسجمهور شهید رئیسی را نسبت به اسلاف خود، ولایتپذیرتر، بیادعاتر و مردمیتر مییابم؛ سرتاپا و سراسیمه خود را وقف خدمت کرده بود و ... شاید سِرّ تعبیر «مغتنم» این باشد!
شهید جمهور با توده مردم که از دید بنیانگذار انقلاب اسلامی و جانشین ایشان همهکاره این نظامند، سروکار داشت. گرچه برخی پرورشیافتگان فکری مکتب غرب این فعالیتها را ذیل عنوان پوپولیسم تعریف میکردند و از آن سکوی اهانتی به خدمتگزاران مردم میساختند، اما این شهید بزرگوار نقطه درستی را نشانه گرفته بود و آن هم مردمداری و خدمت به پابرهنگان و تکیه بر آنان بود.
شهید سیدابراهیم رئیسی زمانی که بر مسند دادگستری کرج و بعد استان همدان نشست، با پدربزرگم ارتباطات تنگاتنگی داشت و با توجه به خاطراتی که پدربزرگم از ایشان میگفت، متوجه شدم که طلبهای کوشا، فعال و جهادی است. رئیسجمهور شهید ما به فضای مجازی بهشدت علاقهمند بود و زمانی که به سمت ریاست سازمان بازرسی کل کشور رسید، بنده در مؤسسه تبیان مسئولیت اجرایی داشتم و از ایشان دعوت کردم از فعالیتهای این مؤسسه مطلع شود. با وجود آنکه طلبه جوانی بود، اما برای بهدستآوردن اطلاعات و ظرفیت رسانهای مؤسسه تبیان سؤالات کلیدی بسیار خوبی میپرسید که مشخص میکرد به این فضا و بستر علاقه زیادی دارد. این سالها میزان ارتباط دوستانه ما بیشتر و بیشتر شد، تا اینکه ایشان به ریاستجمهوری رسید و طبیعتا بهدلیل مشغلههای بسیاری که داشتند، ارتباطها کمتر شد؛ اما دورادور جویای احوالشان بودم. آن سید بزرگوار خانواده ساده اما تحصیلکردهای داشت؛ خانوادهای اثرگذار که همواره در نظام فرهنگی کشور منشا خیر و برکت بودند.
با وجود نقدهایی که به دولت سیزدهم وارد است، اما ابراهیم رئیسی بهعنوان رئیسجمهور مقتدر ایران، زحمات بسیاری کشید و تلاشهای بسیار داشت. نقلقولی از مقام معظم رهبری بعد از جلسات با رئیسجمهور وجود دارد که فرمودند: «ماشاءالله توان اجرایی آقای رئیسی بسیار بالاست که در هر مسئول اجرایی این توان دیده نمیشود.» اقداماتی که شهید ابراهیم رئیسی بهعنوان رئیسجمهور برای کشور انجام داد، نادر است و قسمتش این بود که در راه خدمت به درجه رفیع شهادت نایل شود. امیدوارم برکات خدمت ایشان همچنان در جامعه اسلامی ایران ادامهدار باشد. طوبی لهم و حسن مآب!
آقای دکتر امیرعبداللهیان نیز خود بهتنهایی یک وزارتخانه بود و چه در دوران حیات شهید سلیمانی در مقام بازوی دیپلماسی مقاومت و چه پس از آن بهعنوان پیشران دستگاه سیاست خارجی تراز انقلاب، بیقرار و بااخلاص، موجب شکلگیری اتفاقات بزرگی شد که کوچکترین آن انزوای رژیم سفاک صهیونیستی بود. همان اثرات و برکاتی را که حاجقاسم در جبهه مقاومت گذاشت، شهید امیرعبداللهیان در فضای دیپلماتیک و دیپلماسی گذاشت. زمانی که ایشان بهعنوان وزیر امور خارجه منصوب شد به دیدارشان رفتم. خضوع و تواضع آن شهید در رفتار و پیگیریهایش ستودنی بود. آقای امیرعبداللهیان آنقدر انسان دوستداشتنی و اخلاقمداری بود که وقتی ایشان را برای اهتزاز بزرگترین پرچم کشور در روز ۱۲فروردین سال1402دعوت کردم، پذیرفت و تشریف آورد و به پاس حضورش پرچم جمهوری اسلامی ایران را تقدیمشان کردم. خدایش با سردار دلها مانوس و محشورش کند که: حسن اولئک رفیقا! شهید آیتالله سیدمحمدعلی آلهاشم، امام جمعه تبریز و نماینده ولی فقیه در استان آذربایجانشرقی، نیز خدمتگزار واقعی جهان تشیع و اسلام بود. ایشان مظهر یک فرد اخلاقمدار و مومن واقعی بود که بدون هیچ چشمداشتی خودش را وقف نظام اسلامی و کشور کرده بود. زمانی که ریاست سازمان عقیدتی سیاسی ارتش را بهعهده داشت، خدمتشان رسیدم و شاهد برخورد متواضعانه ایشان با اطرافیانشان بودم. رفتار فروتنانه آن بزرگوار همواره زبانزد خاص و عام بود. آخرین باری که ایشان را زیارت کردم، ماه مبارک رمضان سالجاری و در یک برنامه ساده افطاری بود. آذربایجانشرقی و عدمرضایت مردم، مهمترین نگرانی امام جمعه تبریز بود؛ به همین دلیل دغدغه همیشگیشان جلب رضایت مردم آذربایجانشرقی بود؛ چرا که تأکید مقام معظم رهبری به این شهید بزرگوار خدماترسانی مناسب در شأن مردم بود. همانطور هم که دیدیم مردم ولایتمدار و قدردان آذربایجانشرقی استقبال باشکوهی از پیکرهای مطهر این شهید بزرگوار و رئیسجمهور محترم و همراهانش داشتند. خاطرم هست رهبر فرزانه انقلاب در آخرین دیدار به ایشان اعلام کرده بودند که انشاءالله خدماترسانیشان به مردم ماجور واقع شود و به استاندار محترم نیز که ایشان هم در این حادثه به درجه رفیع شهادت رسید، توصیه کرده بودند که همراهی بیشتری با آیتالله آلهاشم داشته باشد؛ سید عالیقدری که باید در سن بالاتری به درجه رفیع شهادت نایل میشد. امید که جرعهنوش شراب طهور از اجداد طاهرینش باشد: و سقاهم ربهم شرابا طهورا!
شهید سردار سرتیپ دوم پاسدار سیدمهدی موسوی، سرتیم حفاظت آیتالله رئیسی، همکلاسی من در دوره لیسانس بود. او انسانی بسیار آرام، سربهزیر، بسیار باهوش و فعال بود. آن شهید بزرگوار زندگی بسیار سادهای داشت و درعینحال در یک چهارچوب بسیار مقتدرانه انجام وظیفه میکرد و با وجود آسیب جدی بدنی نمیتوانست از فرط علاقه خود به رئیسجمهوری کم کند، تا آنکه در کنارشان به درجه رفیع شهادت رسید. حقیقتا این جمله شهید بزرگوار حاجقاسم سلیمانی معیار درستی برای شهادت است؛ آنجا که فرمودند شرط شهیدشدن، شهیدبودن است. این معیار مرا یاد رفتار و منش شهید مالک رحمتی انداخت. شهید مالک رحمتی نیز یکی از نخبههای جوان کشور بود که خدمات بسیار زیادی در آستان قدس رضوی انجام داد. در ارتباط با ایشان بهدلیل موضوعاتی که از قبل با هم مراوده داشتیم، سوءتفاهمی پیش آمده بود که قبل از شروع خدمتش در استانداری تماس گرفت و از من طلب حلالیت کرد. آن گفتوگو در ذهنم ماند و اینجاست که میتوان آدمهای خوب را شناخت و اثرات مثبتشان برای ما درس عبرت خواهد بود. از خداوند منان برای علو مرتبه همه این عزیزان طلب رحمت میکنم.
پنج شنبه 3 خرداد 1403
کد مطلب :
225847
لینک کوتاه :
newspaper.hamshahrionline.ir/lOooJ
+
-
کلیه حقوق مادی و معنوی این سایت متعلق به روزنامه همشهری می باشد . ذکر مطالب با درج منبع مجاز است .
Copyright 2021 . All Rights Reserved