نمازجمعه نمیآیید؟
اروج رضایی، صاحب یک نانوایی در تبریز:
اولین باری که به مغازه نانوایی ما وارد شد، نشناختمش، سلام کرد و یک جواب سلام ساده دادم. با بقیه مشتریها هم احوالپرسی میکرد. رو به من کرد و گفت: «من رو نشناختین؟» گفتم: «راستش نه حاجآقا!» خندید و گفت: «پس نمازجمعه نمیآیید؟» چند نان بربری خرید و رفت و چند روز بعد دوستان تماس میگرفتند و میگفتند که امام جمعه تبریز از مغازه ما نان خریده و عکسهایمان در فضای مجازی پخش شده است. آن روز فهمیدم که خودش مایحتاج روزانهاش را خریداری میکرده و تا جایی که امکان داشته در پیادهرویها داخل مغازهها میرفت و با صاحبانشان خوشوبش میکرد. یکبار از من خرید کرد، اما رفتار و منشی که داشت در ذهنم مانده است. سالهاست که هر روز با مردم سروکار دارم و رفتار خوب و مهربانش نشان میداد که آدم متشخصی است. از وقتی شنیدم که همراه رئیسجمهور، شهید شده، آن خاطره حضورش در ذهنم بالا و پایین میشود و اشک میریزم؛ حیف شد!