• چهار شنبه 7 آذر 1403
  • الأرْبِعَاء 25 جمادی الاول 1446
  • 2024 Nov 27
پنج شنبه 20 اردیبهشت 1403
کد مطلب : 224654
لینک کوتاه : newspaper.hamshahrionline.ir/vgB2V
+
-

پول بده و فرار کن

گزارشی از اتاق‌های فرار؛ یکی از پدیده‌های تفریحی جدید درمیان جوان‌ها

زندگی
پول بده و فرار کن

فاطمه عسگری نیا- روزنامه نگار

اتاق فرار... آدم را یاد هزارتوهای پرماجرا می‌اندازد اما قصه فرار از این اتاق با قصه فرار از هزارتوها، زمین تا آسمان فرق می‌کند. نامش اتاق فرار است اما اغلب در داخل خانه‌های متروکه و قدیمی تعبیه شده‌اند. اصلا به قول حرفه‌ای‌های این بازی هرچی خانه ویران‌تر، ترسش بیشتر و خلاصه بازی دلچسب‌تر. شاید به‌خاطر همین باشد که بعضی ازمالکان این اتاق‌های فرار، در بافت‌های فرسوده و در کوچه پس‌کوچه‌های تنگ و باریک دنبال راه‌اندازی آن می‌گردند. البته اتاق‌های فرار تم معما و بازی هم وجود دارد که  اغلب دراماکن شناسنامه دار و با مجوز فعالیت می‌کنند

تجربه یک اتاق فرار
آنقدر از این اتاق‌ها شنیدیم که آدرنالین خونمان بالا زد و تصمیم گرفتیم به یکی از این اتاق‌های فرار سربزنیم. البته مهمان ترس این اتاق‌ها‌ شدن بی‌حساب و کتاب نیست. در کنار هزینه120تا 200هزار تومانی که باید بابت رزرو به ازای هر نفر پرداخت کنید تیمتان هم نباید از 4نفر کمتر باشد؛ البته 4نفر بالای 18سال و بدون هیچ درد و مرض قلبی؛ چراکه شدت ترس در برخی از مراحل آنقدر زیاد است که ممکن است قلب بیمار تاب نیاورد و ماجراجویی در اتاق فرار زهرمارتان شود.
خلاصه اینکه با همه این تفاسیر تیم‌مان را تشکیل دادیم و بعد از رزرو سانس مورد نظر راهی آدرس اتاق فراری شدیم که درباره هولناکی و وحشت فراوانش در صفحات مجازی زیاد خوانده بودیم. آدرس خانه در کوچه پس‌کوچه‌های محله خواجه‌نظام بود؛ بافت قدیمی و فرسوده، با خانه‌های کوچک و زهوار در‌رفته. چند دقیقه‌ای دنبال خانه مورد نظر گشتیم. نه از تابلوی اتاق فرار خبری بود، نه از پلاکی که در سایت درج شده بود. برای پیداکردن سریع‌تر خانه مجبور به تماس تلفنی شدیم. مشغول صحبت تلفنی بودیم که درِ یکی از خانه‌ها بدون اینکه فردی در میانه‌اش باشد باز شد. صدای پشت خط، فرمان ورود داد. با ترسی که توأم با خنده بود. وارد شدیم. جوانکی قد بلند و سیاهپوش، همانند مجسمه‌های عصا قورت‌داده در میانه حیاط ایستاده بود. چنان خشک و جدی شروع به تشریح قوانین بازی و سپس روایت داستان اتاق کرد که انگار با روباتی آهنین مشغول صحبت بودیم. همه زورش را می‌زد تا فضا را ترسناک جلوه دهد و البته موفق هم بود. دورتا دور ساختمان با پارچه‌های سیاه و نایلون‌های یک تکه پوشیده بود. ساختمان قدیمی در 3 طبقه بود و معماهای بازی هم در تمام این طبقات پنهان.
بعد از گرفتن همه لوازم شخصی ازجمله گوشی‌های موبایل اجازه ورود به مرحله اول بازی را پیدا کردیم. بازی از اتاقی نسبتا بزرگ با دکوراسیون ساده و قدیمی شروع شد. صدای نامفهوم گیم‌مستر(گرداننده بازی) از پشت بی‌سیمی که در اختیار یک نفر از اعضا قرار گرفت، حکایت از شروع جست‌وجو برای حل معمای اول اتاق داشت. عکس‌های قدیمی خانواده‌ای روی دیوارهای ترک‌خورده خانه جا خوش کرده بود. راه رهایی از این اتاق و ورود به مرحله بعد پیدا‌کردن کد رمزی بود که در اتاق پنهان شده بود. مشغول جست‌وجو بودیم که ناگهان برق‌های اتاق خاموش شد. تاریکی محض همه جا را فراگرفت و ترس تمام وجود همراهان را گرفته بود. هیچ‌کس از ترس، قدرت حرکت نداشت. سنگینی حضور غریبه‌ای را همه احساس می‌کردند و وقتی این شک به یقین تبدیل شد که برق‌ها برای لحظه کوتاهی روشن شدند و از هیبت سیاهرنگ غریبه همه از شدت ترس جیغ کشیدند..... این جریان قطع برق و ظهور و نمود یک نفر سیاهپوش کامل با چهره مخوف در تمام مراحل بازی تکرار می‌شود و گاهی حتی منجر به زد و خورد بین اکتورها(بازیگران) و شرکت‌کنندگان بازی هم می‌شود هر چند طبق قوانین بازی رعایت dont tuch یا همان بازی بدون لمس، یک اصل مهم و ضروری است که البته این قانون در اتاق‌های فرار بدون مجوز رعایت نمی‌شود.

ورود زیر 18ساله‌ها ممنوع
همین معماها و ترس‌های عجیب و غریب است که باعث شده اتاق فرار امروز طرفداران زیادی داشته باشد؛ از بچه‌های قد و نیم قد تا جوان‌ها. البته طبق قانون جهانی این بازی، ورود افراد زیر 18سال به داخل بازی ممنوع است هر چند این قانون هم در اتاق‌های فرار بدون مجوز یا به‌اصطلاح زیرزمینی رعایت نمی‌شود.

دختران مراقب باشند
دخترانی که تجربه رفتن به اتاق‌های فرار و تجربه ترس در آن را داشته‌اند هم می‌گویند بهتر است دخترهای نوجوان و جوان تنهایی‌رفتن به این اتاق‌های فرار را تجربه نکنند و حتما یک مرد همراهشان باشد؛ چرا که اغلب این اتاق‌های فرار غیرمجاز است و معلوم نیست چه اتفاقی در انتظار شرکت‌کننده‌هاست.

سانس‌های گران آخر شب
او خاطره‌های زیادی هم از ترساندن مردم دارد و می‌گوید کتک‌هایی که طی این دو سال در اتاق فرارها خورده در کل عمرش تجربه نکرده بود . گاهی افراد به حدی می‌ترسند که کنترل رفتارشان در اختیارشان نیست و تا سر حد مرگ آنها را  می‌زنند. او هم مانند شرکت‌کنندگان ماجراجو بازی سانس‌های آخر شب را بیشتر دوست دارد: «‌سانس‌های آخر شب هم شلوغ‌تر است هم گران‌تر به‌خاطر همین عمدتا این سانس‌ها از طرف بچه‌ها رزرو می‌شود.» تمام بخش‌های مختلف اتاق‌های فرار به‌وسیله دوربین‌های مداربسته توسط گیم مستر کنترل می‌شود و کوچک‌ترین خطا از سوی شرکت‌کنندگان در بازی اخطار داده می‌شود. اگر شانس بیاورید و در تیمتان حداقل یک فرد باهوش داشته باشید شانس‌تان برای حل معماها و فرار از اتاق خیلی زیاد است، آن وقت است که می‌توانید در آخرین مرحله همراه با اکتورها عکس یادگاری بگیرید و این تجربه ترس و وحشت را برای خود و یارانتان ماندگار کنید.
 
آدرس خانه در کوچه پس‌کوچه‌های محله خواجه‌نظام بود. بافت قدیمی و فرسوده، با خانه‌های کوچک و زهوار در‌رفته. چند دقیقه‌ای دنبال خانه مورد نظر گشتیم. نه از تابلوی اتاق فرار خبری بود، نه از پلاکی که در سایت درج شده بود.

 

این خبر را به اشتراک بگذارید