حامد فوقانی
چندی پیش مصاحبهای ویدئویی از یک جامعهشناس در یکی از خبرگزاریها منتشر شد که او در آن به صراحت میگوید، تهران جای زندگی نیست. او چندینبار تأکید میکند که تهران برای زنان و کودکان هیچی ندارد و فقط جای پول درآوردن است؛ نه زندگی. این جامعهشناس در بخشی از صحبتش اعلام میکند که تهران نیاز به سراهای محله دارد که خدمات بدهند، همچنین پارک کودک میخواهد که بچهها بتوانند در آن بازی کنند، اما اینها را ندارد.
اینکه آقای دکتر جامعهشناس چنین صحبتهایی را مطرح میکند، میتواند از 2منظر مورد بحث قرار گیرد:
نخست اینکه ایشان در ویدئویی یکدقیقه و 30ثانیهای تهران و تمامی عناصرش را در چند عبارت کوتاه «این شهر هیچی ندارد، جای زندگی نیست و فقط جای پول درآوردن است و تهران سرایمحله ندارد.» خلاصه میکند، کمال بیانصافی به شهری با قدمت چندصدساله و زیباییهای عیان و پنهانش است. آیا تهران سراهای محلهای ندارد که خدمات به بانوان ارائه کنند؟ همین الان حدود ۳۵۴سرای محله فعال هستند که اتفاقا با رقم بسیار پایینتر نسبت به سایر باشگاههای ورزشی بانوان و مهدهای کودک شهر، خدماتی اصولیتر و باکیفیتتر ارائه میدهند. سؤال دیگر اینکه آیا تهران بوستانهای مادر و کودک ندارد؟ بهزعم آقای جامعهشناس، خانوادهها نمیتوانند همراه هم در جایی از شهر، قدم بزنند و لذت ببرند! پس این جمعیتی که در طول هفته بهخصوص آخرهفتهها به دریاچه شهدای خیلجفارس (چیتگر)، اراضی عباسآباد، بوستانهای ملت، پردیسان، نهجالبلاغه، جوانمردان، یاس فاطمی و... رهسپار میشوند، تصور میکنند که برای هواخوری و تفریح و قدمزدن رفتهاند و دچار توهم شدهاند؟ آیا واقعا این شهر، کوه، دامنه و جاذبه گردشگری ندارد؟
ماحصل اینکه به پایتختنشینان گفته شود، تهران شهر سکونت و زندگی نیست، چیست؟ بله، این شهر زخمهای فراوانی خورده و برکسی هم پوشیده نیست، اما ایجاد موج منفی و وارد کردن اضطراب به همشهریها چه نتیجهای میتواند داشته باشد؟ خیلی از شهروندان هستند که هر روز برای رسیدن به محل کار، مدرسه و دانشگاهشان از حملونقل عمومی استفاده میکنند و مثلا به جای انتظار 5دقیقهای برای آمدن اتوبوس به ایستگاه، بیشتر از یکربع معطل میشوند، اما آیا آنها زندگی نمیکنند؟ اصلا چرا جای دور برویم، چرا شما از خودتان شروع نمیکنید و این شهر را ترک نمیکنید؟ حتی اگر به قول شما و به فرض هم برای درآوردن پول، افراد در این شهر مانده باشند، چندان انتخاب اشتباهی نکردهاند؛ انتخابشان سکونت در یککلانشهر با همه خوبیها و بدیها، زیباییها و زشتیها ، شیرینیها و تلخیهایش بوده و هست. راستش را بخواهید از نظر بنده برخی از مشکلات کلان تهران، از این نشأت میگیرد که جامعهشناسان، دقیقا نقش خودشان را در رابطه با طرحهای موضوعی و موضعی ایفا نکردهاند.
تهران زیباست و همه ما پایتختنشینها در زمان تعطیلات سراسری مثل عید نوروز، گفتهایم که چقدر این شهر دلچسب بوده است. آیا چیزی اساسی در پایهها، ریشهها و کالبد شهر تغییر میکند یا تنها بهخاطر اینکه خود ما شهروندان، چند روزی به سفر میرویم و شهر خلوت میشود، این حرف را میزنیم؟ پس به قول سهراب سپهری: «چشمها را باید شست، جور دیگر باید دید».
چهار شنبه 19 اردیبهشت 1403
کد مطلب :
224576
لینک کوتاه :
newspaper.hamshahrionline.ir/Y6App
+
-
کلیه حقوق مادی و معنوی این سایت متعلق به روزنامه همشهری می باشد . ذکر مطالب با درج منبع مجاز است .
Copyright 2021 . All Rights Reserved