• یکشنبه 30 اردیبهشت 1403
  • الأحَد 11 ذی القعده 1445
  • 2024 May 19
سه شنبه 18 اردیبهشت 1403
کد مطلب : 224432
+
-

حراج زلف

عکس‌خانه
حراج زلف

بیشتر ما دهه شصتی‌ها، فیلم فانتزی و ترسناک «نسخه سحرآمیز» را یادمان هست؛ پسری که با یک نسخه جادویی موهایش آنقدر بلند می‌شود که دیگر نمی‌تواند جلوی رشدش را بگیرد و مردی که پسر را می‌دزدد و از موهایش برای ساخت قلم مو استفاده می‌کند. در فیلم «مسخره باز» همایون غنی‌زاده هم تمام ماجرا بر سر «مو» است؛ یک تار مو، سیبیل، موی بلند، موی خوش‌رنگ، موی مقاوم، شستن کله و یک سلمانی کوچک با سه صندلی. جایی که شاپور، شاگرد کاظم خان دور از چشم او موی مشتریان را بعد از کوتاهی نگه می‌دارد و می‌فروشد. داستان خرید و فروش مو نه فقط در فیلم‌ها که در زندگی خیلی از زنان اتفاق افتاده و یک داستان واقعی است.
آنجا که یخچال و ماشین و لوازم دست‌دوم آگهی می‌کنند، گیس‌های بافته‌شده مو را هم می‌توان پیدا کرد که با پیشنهاد قیمت یا با قیمت‌های توافقی، دنبال مشتری هستند. برخی هم آگهی می‌دهند که خریدار موی طبیعی‌اند و بالاترین قیمت را برای موهای کوتاه شده‌ پرداخت می‌کنند. خرید و فروش موی طبیعی این روزها رونق زیادی پیدا کرده و تعداد کسانی که مایل به فروختن موهای خود هستند افزایش پیدا کرده تا از گیسوهایشان کلاه گیس‌های رنگارنگ درست شود. کافی است سری به مغازه‌های خیابان منوچهری بزنید تا ببینید که گیسوها دسته‌دسته، شاخه‌شاخه یا از سقف آویزانند یا کنج دیوار، سیر و پر نشسته‌اند به تماشا. به تماشای کسی که بیاید دستی بر آنها بکشد، تکان شان دهد و شاید همین‌جا، در همان مغازه شلوغ، با چند اسکناس، سرنوشت‌شان به سرنوشت دیگری گره بخورد. شاخه‌شاخه، دسته‌دسته مو، با هر باز و بسته‌شدن در، در هم غوطه می‌خورند، رنگ به رنگ. مشکی پرکلاغی، زیتونی، طلایی و قهوه‌ای روشن و تیره با یک کش سیاه، از هم جدا شده‌اند. سقف، پشت همین دسته‌های مو پنهان شده، دسته‌های مو که هرکدام قصه‌ای دارند، قصه دختربچه‌ها و زنان جوان، با موهای بلند خرمایی و طلایی که به وقت رفتن، یا چشمان شان از اشکی که در آن جوش خورده، برق می‌زند یا به خنده‌ای، کش آمده اما پس سر همه‌شان، قیچی رد زخمش را جا گذاشته است.

 

این خبر را به اشتراک بگذارید