• جمعه 14 اردیبهشت 1403
  • الْجُمْعَة 24 شوال 1445
  • 2024 May 03
پنج شنبه 6 اردیبهشت 1403
کد مطلب : 223483
+
-

تازه‌ترین طرح برخورد پلیس آگاهی تهران با سارقان به دستگیری 74مجرم منجر شد

ماجرای سرقت با پابند الکترونیک

گزارش
ماجرای سرقت با پابند الکترونیک

الهه فراهانی- روزنامه‌نگار

تازه‌ترین طرح پلیس آگاهی پایتخت که با رویکرد برخورد با سارقان و زورگیران از چند روز قبل آغاز شده بود با دستگیری 74سارق به عنف و قاپ‌زن حرفه‌ای پایان یافت. در میان مجرمان دستگیر شده، سارقی به چشم می‌خورد که با وجود پابند الکترونیکی راهی سرقت شد، اما سر بزنگاه گیر افتاد.
سردار علی ولیپورگودرزی، رئیس پلیس آگاهی تهران درباره دستاوردهای این طرح گفت: همکاران من در پلیس آگاهی تهران، پس از چندین روز کار اطلاعاتی، موفق به شناسایی تعدادی از سارقان به عنف و قاپ‌زن شدند و در نهایت طی ۴۸ساعت گذشته با هماهنگی مقام قضایی، عملیات‌های متعددی را به اجرا گذاشتند و در مجموع ۷۴ نفر از سارقان به عنف حرفه‌ای و قاپ‌زن را دستگیر کردند.
وی با اشاره به بازجویی از متهمان دستگیرشده گفت: این افراد در بازجویی‌های اولیه به سرقت بیش از ۵۰۰دستگاه تلفن همراه اعتراف کردند. همچنین با دستگیری این افراد ۲۱ باند سرقت نیز منهدم شد.
سردار ولیپورگودرزی ادامه داد:‌ علاوه بر سارقان دستگیر شده، چند کلاهبردار و اخاذ هم دستگیر شده‌اند. همچنین مالخران اموال مسروقه شناسایی شده‌اند که برخی از آنان دستگیر شده و برخی دیگر نیز به‌زودی دستگیر خواهند شد.
رئیس پلیس آگاهی تهران با بیان اینکه عمده افراد دستگیرشده سابقه‌دار و جزو سارقان حرفه‌ای هستند، گفت: خوشبختانه هماهنگی خوبی با دستگاه قضایی داریم و این افراد روانه زندان می‌شوند. بعد از آن هم با پابندهای الکترونیک کنترل می‌شوند.
ولیپورگودرزی در پاسخ به پرسشی درخصوص آمار سرقت مسلحانه نیز گفت:‌ سرقت مسلحانه کاهش یافته است، اما در مواردی همچنان سلاح در دسترس مجرمان است و ما در حال برخورد با این افراد هستیم. همچنین قانون تشدید مجازات در حال پیگیری است.
رئیس پلیس آگاهی تهران بزرگ درباره اینکه آیا انتشار ویدئوهایی مانند زورگیری در بزرگراه صدر نشان‌دهنده افزایش جرائم خشن است یا خیر، گفت: چنین مواردی در گذشته هم وجود داشته، اما در گذشته ضریب نفوذ اینترنت به اندازه امروز نبوده است. آمارهای ما نشان می‌دهد که اتفاقا در چنین سرقت‌هایی با کاهش روبه‌رو هستیم، اما انتشار گسترده ویدئو سبب می‌شود که افراد بیشتری از وقوع یک مورد باخبر شوند. در این پرونده همانطور که اخبارش منتشر شد، کارآگاهان پلیس آگاهی در کمترین زمان ممکن مجرمان را شناسایی کردند.

گفت‌وگو1
سرقت با پابندالکترونیک


معروف به « اشکان موفرفری» است. 24سال بیشتر ندارد، اما با وجود این سن کم 4سابقه کیفری در پرونده‌اش ثبت شده و برای پنجمین‌بار است که دستگیر می‌شود. اشکان نخستین مجرم سابقه‌داری است که هنگام سرقت با پابند الکترونیکی دستگیر می‌شود. طرح کنترل مجرمان از اواخر سال گذشته به دستور سردار احمدرضا رادان کلید خورد و حالا نام اشکان با موهای فر در لیست به عنوان نخستین مجرمی که با پابند الکترونیکی راهی سرقت شده، ثبت شده است. گفت‌وگو با این مجرم را بخوانید.

چطور جرئت کردی با پابند الکترونیکی، راهی سرقت شوی؟
اشتباه کردم. فکر نمی‌کردم ماجرا جدی باشد.
یعنی فکر نمی‌کردی توسط پلیس رصد می‌شوی؟
فکر می‌کردم تعداد مجرمانی که مانند من پابند دارند، زیاد است و حواسشان به من نیست؛ البته حرف‌های دوستان خلافکارم هم بی‌تأثیر نبود.
دوستانت چه حرف‌هایی می‌زدند؟
یک شب دور هم نشسته بودیم و دوستانم به وضعیت من می‌خندیدند. می‌گفتند نگران نباش، سیستم پلیس خراب است و رصد نمی‌شوی. می‌توانی با خیال راحت بروی سرقت. این حرف‌ها را زدند و من نیز ترغیب شدم برای رفتن به سرقت. با خودم گفتم بروم امتحان کنم ببینم اصلا پابند کار می‌کند یا ماجرا یک شوخی عجیب است.‌کنجکاو هم شده بودم؛ غافل از اینکه پلیس مرا رصد می‌کرد.
حالا اسمت به‌عنوان نخستین مجرمی که با پابند الکترونیکی راهی سرقت شده، اما ناکام مانده، ثبت شده است.
همه در کار خوب رکورد ثبت می‌کنند، من اما در کار خلاف رکورددار شدم و البته معروف.
کی از زندان آزاد شدی؟
سوم عید بود و همان روز هم پابند الکترونیکی را به پایم بستند.
چند مرتبه دستگیر شده‌ای؟
این پنجمین‌باری است که دستگیر می‌شوم. پیش از این 4مرتبه به جرم سرقت دستگیر شده‌ام.
با چه شگردی سرقت می‌کردی؟
من تخصصم سرقت گوشی موبایل است؛ یا گوشی را از دست مردم می‌قاپم یا با تهدید زورگیری می‌کنم.
از شگرد سرقتت با پابند الکترونیکی بگو.
همانطور که گفتم سوم عید آزاد شدم و سوم اردیبهشت تصمیم به سرقت گرفتم. به محله‌ای در جنوب تهران رفتم و به محض شناسایی طعمه جدید به سمتش راهی شدم تا گوشی‌اش را بقاپم، اما سر بزنگاه پلیس رسید و من از ترسم فرار کردم.
بعد چه شد؟
پلیس به تعقیبم پرداخت و من با تمام قدرت تصمیم به فرار گرفتم؛ حتی خیابان‌ها را خلاف جهت با موتورم می‌رفتم. مأموران چندبار اقدام به تیراندازی هوایی کردند و به من اخطار دادند، اما توجهی نکردم. در نهایت پایم را هدف گلوله قرار دادند و دستگیر شدم.
ظاهرا با قمه هم مأمور پلیس را مجروح کرده‌ای.
می‌خواستم هرطور شده فرار کنم و ناچار شدم با قمه، مأمور پلیس را زخمی کنم، اما گلوله خوردم.
همدست هم داشتی؟
نه، من معمولا تنهایی سرقت می‌کنم. البته این اواخر گل هم مصرف می‌کردم و تصورم این است که هر وقت مواد می‌کشم مغزم از کار می‌افتد.
با وجود سن کمی که داری، انگیزه ات از سرقت چیست؟
بی‌پولی. باید خرج مواد پدرم را بدهم؛ همینطور خرج همسر و فرزند خردسالم و خرج گل را.
همسرت خبر دارد که سرقت می‌کنی؟
نه.
مگر می‌شود؟ پابند الکترونیکی‌ات را ندیده است؟
نه، دقت نکرده است.
اولین‌بار کی وارد دنیای خلافکاران شدی؟
وقتی 16ساله بودم و برای نخستین‌بار سوار موتور شدم و گوشی قاپیدم. از آن پس دیگر شغلم شد دزدی. اما این‌بار که با این وضعیت دستگیر شده‌ام به‌شدت احساس ندامت و پشیمانی می‌کنم. دیگر می‌خواهم دور خلاف را خط بکشم و زندگی درستی در پیش بگیرم.

گفت‌وگو2
ماجرای احضار روح و اخاذی شمش طلا


در گوشه‌ای از اداره آگاهی چندین زن ایستاده‌اند و به محض اینکه مردی جوان را می‌بینند که با دستبند و پابند وارد می‌شود به سمتش می‌روند و فریاد می‌کشند این همان مردی است که با روح و روانشان بازی کرده و پس از آزار و اذیتشان دست به سرقت‌های سریالی زده است.
یکی از شاکیان درباره شگرد نقشه‌های مجرمانه مرد تبهکار به همشهری می‌گوید: سال گذشته بود که مادرم به رحمت خدا رفت و من اصلا حال خوبی نداشتم. یک روز که در فضای مجازی اینستاگرام بودم، به‌صورت اتفاقی به پیجی برخوردم که درباره از دست دادن مادر، مطالب قشنگی نوشته بود. پست‌های صفحه را لایک کردم و بعد صاحب پیج که مردی جوان بود، به من پیامی فرستاد. او گفت که مادرش را از دست داده و برای آرامش روح مادران، هر هفته خیرات پخش می‌کند. مرد جوان می‌گفت علاوه بر خیرات، مراسمی هم در خانه‌اش برپا می‌کند و از من خواست هم در مراسم شرکت کنم و هم در خیرات.
وی ادامه داد: من هم تصمیم گرفتم برای آرامش روح مادرم و مادران از دست رفته دیگر، در مراسمی که مرد جوان مدعی برگزاری‌اش بود، شرکت کنم؛ چون می‌گفت علاوه بر من، زنان دیگری هم که مادرانشان را از دست داده‌اند، شرکت می‌کنند و هر مبلغی نیت کنند می‌توانند به‌عنوان کمک بپردازند. من هم مبلغی پرداخت کردم و بعد با او قرار گذاشتم تا به بهشت زهرا برویم. وقتی به آنجا رسیدم، مرد جوان آبمیوه‌ای به من داد که پس از نوشیدن آن، از هوش رفتم. وقتی چشمانم را باز کردم متوجه شدم که مرد تبهکار‌ مرا مورد آزار و اذیت قرار داده و از من عکس و فیلم مستهجن تهیه می کردم است. از آن پس بود که نقشه‌های مجرمانه او شروع شد.
او هر بار به بهانه انتشار عکس و فیلم‌ها و بردن آبروی من، تهدید می‌کرد تا پول و طلا در اختیارش قرار دهم. من هم چون عروس و داماد دارم از ترس آبروریزی هرچه او می‌گفت را تهیه می کردم و در اختیارش قرار می‌دادم. او اغلب یا طلا می‌خواست یا پول نقد.
زن دیگری که کنارش ایستاده، می‌گوید: من به بهانه شرکت در مراسم به خانه مرد جوان رفتم. در آنجا او مرا بیهوش کرد و پس از تجاوز و تهیه فیلم مستهجن، مدعی شد که 2دستیار به نام‌های زهرا و ندا دارد. می‌گفت زهرا و ندا رمال هستند و پس از احضار روح، باخبر شده‌اند که من در خانه‌ام شمش طلا نگه می‌دارم. من شمش نداشتم، اما از ترس اینکه مبادا عکس‌هایم را منتشر کند، شمش تهیه کردم و به او دادم.
زن میانسال دیگر می‌گوید: من سکته مغزی کرده‌ام و او یک‌بار با تهدید چنان بر سرم کوبید که تا یک قدمی مرگ پیش رفتم. من هم از ترس آبروریزی جرئت نمی‌کردم شکایت کنم. تا اینکه شنیدم او به جز من زنان دیگری را هم فریب داده است. همه یکدیگر را از طریق فضای مجازی پیدا کردیم و تصمیم به شکایت گرفتیم.

انکار ناباورانه
بهزاد متهم 42ساله است که با تشکیل پیچ اینستاگرامی به نام «مادرانه» ادعا می‌کرده فرد خیری است و برای شادی روح مادرش به افراد نیازمند کمک می‌کند. او اما به عجیب‌ترین شکل ممکن خودش را بی‌گناه می‌داند و جرم خود را انکار می‌کند.
به چه جرمی بازداشت شدی؟
به خاطر پیج اینستاگرامی که داشتم. دقیق نمی‌دانم.
چه پیجی؟
من در اینستاگرام پیجی به نام مادرانه داشتم و برای مادرم عزاداری و خیرات می‌کردم.
اما زنان زیادی را از طریق این پیج فریب داده‌ای.
می‌گویند اتهام من آزار و اذیت، اخاذی و فریب زنان است، اما من قبول ندارم.
پس چرا اینجایی؟
نمی دانم. تصورم این است که با من دشمن شده‌اند. می‌دانید چرا؟ چون از من خوششان می‌آمد، اما من به رابطه‌ام با آنها پایان دادم و این زنان هم برای انتقام از من، دست به یکی کرده‌اند تا آبرویم را  ببرند.
اما تمام مدارک موجود نشان می دهد که آنها را فریب داده‌ و دست به اخاذی از آنان زده‌ای.
حتما خودشان خواسته‌اند. هرچه بود خواسته خودشان بوده است. طلا، شمش و پول هم برای خیرات مادرشان در اختیارم قرار دادند!
اما شما در پوشش مؤسسه خیریه تقلبی که در اینستاگرام تبلیغ می‌کردی، از شاکی‌ها اخاذی می‌کردی.
نه، من اخاذی نکردم.
2زن هم همدستانت بودند که ادعا می‌کردی رمال هستند و روح احضار می‌کنند.
روح احضار می‌کردند و من فقط در این حد آنها را می‌شناسم.
طعمه‌هایت می‌گویند آنها را به اطراف بهشت زهرا می‌بردی و در آنجا بی‌هوششان می‌کردی.
من با آنها در بهشت زهرا قرار می‌گذاشتم تا سر خاک مادرهایمان برویم و خیرات پخش کنیم، اما بیهوششان نمی‌کردم.
پلیس در گوشی موبایلت، فیلم و عکس‌های شاکیان را کشف کرده است؟
سکوت می‌کند.
 

این خبر را به اشتراک بگذارید