• جمعه 14 اردیبهشت 1403
  • الْجُمْعَة 24 شوال 1445
  • 2024 May 03
چهار شنبه 5 اردیبهشت 1403
کد مطلب : 223323
+
-

پرونده خون‌های آلوده را زنده کردیم

علی‌فراهانی‌صدر، کارگردان «قوی‌دل»، از دشواری‌های ساخت این مستند می‌گوید

گفت‌وگو
پرونده خون‌های آلوده را زنده کردیم

فهیمه پناه‌آذر- روزنامه نگار

مستند سینمایی «قوی‌دل» با موضوع پرونده خون‌های آلوده در دهه60 به کارگردانی علی فراهانی‌صدر و تهیه‌کنندگی سعید الهی در حالی در جشنواره سینماحقیقت اکران شد که توانست بیشترین مخاطب را از آن خود کند؛ مستندی که به‌گفته کارگردانش، سوژه‌اش در اوایل شیوع کرونا در ایران به ذهن وی رسید و بعد از پژوهش‌های فراوان به شخصی به نام احمد قوی‌دل رسیدند و بعدها توانستند این مستند را بسازند. یکی از نکات قابل توجه در این مستند، نقش مهم حسین شریعتمداری، مدیرمسئول روزنامه کیهان، در پیگیری پرونده خون‌های آلوده است. فراهانی‌صدر می‌گوید: شیوع کرونا باعث شد سوژه مستند «قوی‌دل» شکل بگیرد. این مستند موفق به دریافت جایزه ویژه هیأت داوران، جایزه ویژه شهید آوینی، جایزه ویژه تماشاگران و جایزه دبیر جشنواره به شخصیت مستند از این رویداد شد و در مراسم افتتاحیه جشنواره چهل‌ودوم فیلم فجر نیز تندیس بلورین بهترین فیلم مستند بلند را به‌دست آورد.  «قوی‌دل» به بررسی ماجرای ورود خون‌های آلوده فرانسوی به ایران و تلاش‌های احمد قوی‌دل برای تحقق عدالت می‌پردازد. در حال حاضر این فیلم در گروه هنر و تجربه اکران می‌شود.

مستند «قوی‌دل» سوژه خاصی دارد. چطور شد که این مستند را ساختید؟
اوایل شیوع کرونا در ایران بود که همه‌جا اخبار ضدونقیضی می‌شنیدیم. اینها سبب شد به یاد داروها و خون‌های آلوده‌ای که در دهه60 وارد ایران شد بیفتم و تصمیم گرفتم روی این پرونده کار کنم. آن زمان با آرش خلیلی صحبت کردم و او کار پژوهش را شروع کرد. در میانه کار با نام «احمد قوی‌دل» مواجه شدم که این نام بارها در پروسه پژوهش دیده می‌شد. درنهایت تصمیم گرفتیم با او ارتباط بگیریم. چند جلسه برگزار شد و طی این جلسات، وی پرونده را به شکل کامل تعریف کرد. ‌
شما در این مستند وارد زندگی احمد قوی‌دل شده‌اید. این اتفاق چگونه شکل گرفت؟
راستش وقتی اتفاقی در یک برهه زمانی می‌افتد، بحرانی که ایجاد می‌شود، می‌آید و می‌رود و این آدم‌ها و کنش و واکنش‌هایشان هستند که در مواجهه با بحران مهم می‌شوند. در این داستان احمد قوی‌دل برایمان جذاب شد. همان موقع نوشتن داستان او را شروع کردیم.
‌ابتدا احمد قوی‌دل یک گفت‌وگوی طولانی با نویسنده و پژوهشگرمان داشت و بعد از این گفت‌وگوها زمانی را برای صحت‌سنجی کار گذاشتیم. وقتی متوجه شدیم تمام ریزاطلاعات و صحبت‌ها صحت دارد، پروسه تولید را شروع کردیم.
تولید مستند با توجه به عدم‌حمایت‌ها سخت است و تهیه‌کنندگان هم بیشتر ترجیح می‌دهند فیلم‌های سینمایی تولید کنند. از حضور تهیه‌کنندگان در این نوع مستندها بگویید.
 باید بگویم برای یافتن یک تهیه‌کننده خیلی سختی کشیدیم. یک‌سال‌ونیم طول کشید تا بتوانیم یک تهیه‌کننده پیدا کنیم. خوشبختانه آقای سعید الهی پذیرفت. در گذشته در یک پروژه با الهی آشنا شده بودیم. وقتی پذیرفت، با مرکز گسترش وارد مذاکره شد و کار را کلید زدیم.
‌ ‌پرداختن به این‌گونه موضوعات در مراحل تولید دشوار می‌شود. شما چقدر توانسته‌اید از عهده مشکلات برآیید؟‌
پیداکردن تهیه‌کننده برایمان خیلی سخت بود. وقتی با تهیه‌کنندگان وارد مذاکره می‌شدیم با شنیدن موضوع، تهیه‌کنندگی پروژه را قبول نمی‌کردند و عنوان می‌شد که چرا باید این نوع پرونده‌ها را زنده کنیم؟ اما سعید الهی کار را پذیرفت. تجربه همکاری‌ای که داشتیم خیلی خوب بود. راستش اوضاع تهیه‌کنندگی در صنف ما خیلی پیچیده است؛ اما آقای الهی کار را پذیرفت و پای کار ایستاد. به نظرم او یک تهیه‌کننده واقعی است؛ در طول تولید می‌دانست کجا وارد شود و کجا دست ما را باز نگه دارد. همین تهیه‌کنندگی حرفه‌ای ایشان باعث شد که کار را پیش ببریم و حتی با ممیزی هم مواجه نشدیم. ‌
با توجه به اکران این مستند، وضعیت اکران فیلم‌های مستند را چگونه می‌بینید؟
وضعیت اکران فیلم‌های مستند در ژانرهای مختلف آنچنان بسامان نیست. اساسا مردم ایران مستندبین نیستند. در سایر کشورها فیلم‌های مستند در کنار فیلم‌های داستانی اکران منظم و مستمری دارند و مردم می‌توانند با توجه به تعدد و تنوع فیلم‌های مستند به تماشای آنها بنشینند؛ اما در ایران این موضوع تعریف نشده و اکران فیلم‌ها محدودتر است. تعریف نمایش مستند در ایران، تماشای آن در تلویزیون است. برخی از مستندها علاوه بر اکران آنلاین یا پرده، در تلویزیون هم نمایش داده می‌شوند و درنتیجه شانس بیشتر دیده‌شدن دارند؛ اما درباره «قوی‌دل» بعید می‌دانم آن را در تلویزیون نمایش دهند.
در سال‌های اخیر با یک مدل از مستندسازی مواجه شده‌ایم؛ مستندهایی که سعی می‌کنند زمان حال را در نظر بگیرند و رجوع به گذشته برای سازندگان سخت به‌نظر می‌رسد. ولی شما در «قوی‌دل» به برهه‌ای اشاره کرده‌اید که زمان تقریبا زیادی از آن گذشته است؛ اتفاقی که کمتر رخ می‌دهد.
به‌نظرم میان مستندسازی ژورنالیستی و مستندسازی سینمایی تفاوت وجود دارد. به‌طور حتم نمی‌خواهم ارزش مستندسازی ژورنالیستی را زیر سوال ببرم؛ اما کسی که مستند-فیلم می‌سازد باید از این مدل کار فاصله بگیرد. معتقدم که موضوع مستند باید دغدغه خود مستندساز باشد. هرچه بیشتر تلاش کنیم که موضوع دغدغه‌مان باشد، کار بهتر می‌شود. معمولا مستندسازان دست روی سوژه‌هایی می‌گذارند که در زمان حال در جریان‌اند و می‌توانند با دوربین خود موضوع را دنبال کنند یا موضوع مربوط به گذشته است و آرشیوهای زیادی از آن وجود دارد. ما در پرونده خون‌های آلوده با موضوعی مواجه بودیم که در گذشته نزدیک اتفاق افتاده بود ولی آرشیو زیادی از آن در دسترس نبود. ‌
کمی از پروسه تولید «قوی‌دل» بگویید.
این جنس کارها چالش‌های تولید زیادی برای کارگردان دارند و بعضا برقراری ارتباط بین تیم و اثر سخت است؛ مثلا تصویربردار عنوان می‌کرد که این تصویربرداری به موقعیت قبلی کات نمی‌خورد و باید دوباره طراحی می‌کردیم. طراحی‌های قابل توجهی داشتیم؛ مثلا فضای دارک اثر را ساعت یک‌ونیم نیمه‌شب ضبط کردیم و دعوای صوری راه انداختیم و بعد از این دعوا اپیزود سوم را از قوی‌دل ضبط کردیم که مکث‌های او در آن اپیزود مربوط به اتفاقات آن‌شب بود. جاهای دیگری نیز بازی‌های شبه سینمایی گرفتیم و خیلی اتفاقات مثل شکستن شیشه‌ها در صحنه شکل گرفت.
برای اکران بین‌الملل و حضور در جشنواره‌های خارجی برای مستند «قوی‌دل» برنامه‌ای دارید؟
تا جایی که می‌دانم مرکز گسترش پیگیر اکران خارجی این مستند است و نسخه فیلم مستند به 10 تا 12جشنواره خارجی ارسال شده است. منتظر جوابیم.
به فکر ساخت مستند دیگری هستید؟
قبل از اینکه مستند «قوی‌دل» ساخته شود، یک پروژه داشتم که آن هم موضوع اجتماعی داشت. کار آن را دست گرفته‌ام؛ اما مشخص نیست که امسال به پایان برسد یا خیر. ‌

 

این خبر را به اشتراک بگذارید