زورگیران بزرگراه صدر به محل جرم برگشتند
روایت دزدان از زورگیری جنجالی
الهه فراهانی- روزنامهنگار
صحنه زورگیری خشن در بزرگراه صدر بار دیگر تکرار شد، اما این بار نه با هجوم وحشیانه سارقان قمه بهدست، بلکه در برابر پلیس و فرمانده انتظامی پایتخت. صبح دیروز 3زورگیر خشن که فیلم سرقت آنها در روزهای گذشته جنجال زیادی به راه انداخته بود، برای بازسازی صحنه جرم به محل سرقت بازگشتند و در مقابل پلیس توضیح دادند که چطور در روز روشن و ترافیک بزرگراه صدر و بدون کوچکترین هراسی با تهدید قمه گوشی موبایل رانندهای را به سرقت بردند.
21فروردین؛ بزرگراه صدر
به گزارش همشهری، صبح 21فروردینماه بود که در ترافیک بزرگراه صدر، زورگیری قویهیکل و خشن با تهدید قمه در خودرویی را باز کرد و گوشی موبایل راننده را به سرقت برد. او در ادامه با چند گام بلند خودش را به همدست موتورسوارش که کمی جلوتر ایستاده بود، رساند و سوار بر موتورسیکلت فرار کرد؛ غافل از اینکه یکی از شاهدان با گوشی موبایلش اقدام به تهیه فیلم این زورگیری خشن و لحظات رعبآور آن روز کرده است. طولی نکشید که این فیلم کوتاه در فضای مجازی دست بهدست شد و بازتاب گستردهای داشت؛ همین کافی بود تا تیمی از کارآگاهان پلیس پایتخت، تحقیقات خود را به شکل ویژه در این پرونده آغاز کنند. در شرایطی که چند روز از وقوع این حادثه میگذشت، مأموران موفق شدند مخفیگاه زورگیران خشن را در شمال کشور شناسایی و آنها را ظرف کمتر از یک هفته دستگیر کنند. این سارقان کمسن و سال که همگی زیر 20سال دارند صبح دیروز (دوشنبه 27فروردینماه) به محل جرم بازگشتند تا صحنه زورگیری جنجالی خود را بازسازی کنند.
27فروردین؛ باز هم بزرگراه صدر
ساعت نزدیک به 10صبح است؛ خبری از ترافیک سنگین بزرگراه صدر نیست، اما مأموران پلیس از صبح خیلی زود در آنجا حاضر شدهاند تا نظم را برقرار کنند. در همین لحظه خودروی ویژه حمل متهمان در حاشیه اتوبان توقف میکند و 3سارق خشن تحت تدابیر امنیتی از آن پیاده میشوند.
در میان جمعیتی که برای تماشای بازسازی صحنه سرقت آمدهاند، جوان مالباخته نیز حضور دارد. او میگوید: هنوز وحشت آن روز در وجودم مانده است. آن روز سوار بر خودروی ال90 در حال رفتن به محل کارم بودم. فکر میکنم ساعت حدود 8صبح بود. ترافیک صبحگاهی اتوبان صدر شکل گرفته بود. چون در ترافیک بودم، گوشی آیفون13 پرومکسم در دستم بود تا کارهای شخصیام را انجام بدهم. متأسفانه فراموش کرده بودم درهای ماشین را قفل کنم که ناگهان 2سارق قمه بهدست از سمت شاگرد و راننده به سمتم هجوم آوردند. در ماشین را باز و شروع کردند به کتک زدن من با دسته قمه. وحشت تمام وجودم را فراگرفته بود. ترسیدم مبادا با قمه، جانم را بگیرند؛ با این حال گوشی را 2دستی چسبیده بودم. همه زندگیام داخل گوشی بود؛ از شمارههای شخصی گرفته تا برنامههای کاریام، اما نمیشد در برابر آن زورگیران خشن مقاومت کرد. آنها در نهایت گوشیام را از من گرفتند و پا به فرار گذاشتند. به محض فرار آنها صدای تیراندازی آمد که بعدا فهمیدم یک مأمور که در آن حوالی بوده با شلیک تیر هوایی قصد متوقف کردن دزدان را داشته، اما موفق نشده بود.
وی ادامه میدهد: دزدان آنقدر خشن بودند که هیچیک از شهروندان جرأت نداشتند دخالت کنند. این دومینباری بود که موبایلم توسط زورگیران به سرقت میرفت. بار قبلی سارقان دستگیر نشدند، اما اینبار پلیس ظرف 4، 5 روز توانست سارقان را دستگیر کند که سرعت عملشان بینظیر بود.
مجازات محاربه
رفتهرفته جمعیت بیشتر میشود. مردم با کنجکاوی به سمت پلیس میروند تا بپرسند ماجرا از چه قرار است. یکی از آنها به همشهری میگوید: من فیلم سرقت را که در فضای مجازی منتشر شده بود، دیدهام. یکی از دوستانم میگفت که شاهد سرقت بوده است؛ یعنی همان لحظه پشت فرمان خودرویی در ترافیک بوده و دیده که چطور سارقان بهطور وحشیانه به سمت مالباخته هجوم بردهاند. خیلی حالش بد بود و خدا رو شکر که پلیس توانست به این سرعت دستگیرشان کند. حالا سردار عباسعلی محمدیان، فرمانده انتظامی پایتخت و سردار علی ولیپورگودرزی، رئیس پلیس آگاهی تهران نیز وارد محل بازسازی صحنه سرقت میشوند.
سردار محمدیان در جمع خبرنگاران میگوید: اینگونه سرقتها که با تهدید سلاح و ایجاد رعب و وحشت در انظار عمومی است، مجازات سنگینی در حد محاربه دارند. ما از شهروندی که توانست از وقوع جرم فیلمبرداری کند، سپاسگزاریم؛ چراکه با این فیلم به پلیس کمک کرد و باعث شد در کمتر از ۲۴ساعت سارقان را شناسایی کنیم. فرمانده انتظامی تهران میگوید: دستگاه قضایی با قاطعیت و براساس نوع و شدت سرقت، اشد مجازات را اعمال خواهد کرد تا این برخورد قاطع، عبرتی برای سایر مجرمان باشد.
پس از صحبتهای سردار محمدیان، سارقان شروع به شرح روز سرقت میکنند و پس از پایان بازسازی، سوار بر خودروی حمل متهمان، به اداره آگاهی بازگردانده میشوند.
گفت و گو1
میخواستم از کشور فرار کنم
شهرام 19سال بیشتر ندارد، اما جثهاش به سنش نمیخورد. او هیکل درشتی دارد و همان زورگیری است که در فیلم قمه بهدست دارد و با آن راننده را تهدید میکند. گفتوگو با او را بخوانید.
چند وقت است که سرقت میکنید؟
کمتر از یک ماه؛ فکر کنم 3هفتهای بود که سرقت را شروع کرده بودیم. در این مدت کلا 5گوشی سرقت کردیم. 3تا از گوشیها، سامسونگ بودند و 2تا آیفون.
از این سرقتها چقدر پول گیرت آمد؟
حدود 8 میلیون.
ارزشش را داشت؟
نه. حقیقتا به این باتلاقی که در حال حاضر در آن گیر افتادهام و دارم دست و پا میزنم، نمیارزید.
آن روز چه شد که رفتید سراغ راننده ال90؟
در بزرگراه صدر بهدنبال سوژه بودیم، ناگهان چشممان افتاد به خودروی ال90 که تنها یک سرنشین داشت. درهایش قفل نشده بودند. گوشی آیفون هم در دست راننده بود. من از موتور پیاده شدم و به سمتش رفتم و با تهدید چاقو گوشی را سرقت کردم.
بعد از سرقت چهکار کردید؟
به سمت پایین شهر رفتیم و گوشی راننده و گوشی آیفون دیگری را که نیمساعت قبلتر در نیاوران به همین شکل سرقت کرده بودیم، فروختیم.
چقدر؟
هرکدام 12میلیون؛ جمعا 24میلیون شد. ما بدشانسی آوردیم که فیلم زورگیریمان در فضای مجازی پخش شد و جنجال بهپا کرد.
خودت هم فیلم را دیدی؟
2روز بعد در اینستاگرام و یکی از شبکههای ماهوارهای دیدیم. آنجا بود که فهمیدم خیلی سر و صدا کرده است. ترس تمام وجودمان را گرفته بود. از تهران فرار کردیم و رفتیم محمودآباد ویلا اجاره کردیم. تا ساعت 6صبح بیدار بودیم و فکر میکردیم که چطور از کشور خارج شویم تا گیر نیفتیم، اما پلیس غافلگیرمان کرد؛ به داخل ویلا آمد و دستگیرمان کرد.
اصلا چه شد که تصمیم به سرقت گرفتید؟
راستش نفر چهارمی که اینجا نیست، نشست زیر پایمان. یک روز که دور هم در پارک جمع شده بودیم خودش را وارد جمع کرد و از پول خوب کار خلاف به ما گفت. میگفت از هر سرقت 10میلیون تومان گیرمان میآید. رقم کمی نبود و وسوسه به جانمان انداخت.
سابقه داری؟
نه. این نخستینباری است که مرتکب خلاف شدهام.
همیشه هنگام سرقت، چاقو همراه داری؟
فکر میکردم مالباخته چاقو و قمه را ببیند، میترسد و از ترس جانش هر چه دارد 2دستی تقدیم میکند.
مواد مصرف میکنی؟
نه. اما گاهی قرص کلونازپام میخورم. من و همدستانم هر وقت این قرص را مصرف میکنیم دل و جرأت پیدا میکنیم.
حرف آخر؟
اگر میخواهید به دام دزدانی مثل ما نیفتید، موقع رانندگی درهای ماشینتان را قفل کنید. همینطور شیشهها بالا باشد. در خیابان با گوشی موبایلتان صحبت نکنید. ما معمولا سراغ افرادی که رعایت میکنند، نمیرویم.
گفت و گو2
آرزویم این بود که آتشنشان شوم، اما نشد
مهدی 20سال بیشتر ندارد. او میگوید آرزویش این بوده که روزی آتشنشان شود، اما آرزویش محقق نشده است.
چرا به آرزویت نرسیدی؟
چون سربازی نرفته بودم، پول نداشتم، کسی نبود که درست و حسابی راهنماییام کند، اشتباه کردم. تو را به خدا بنویسید که اشتباه و حماقت کردم.
انگیزهات از سرقت چه بود؟
اول پول بود. بعد انگار میخواستم هیجان را تجربه کنم. شاید هم به همین دلیل میخواستم آتشنشان شوم. وقتی حادثه پلاسکو رخ داد من حدودا 12ساله بودم. حتی یک روز رفتم محل حادثه و با دیدن کار آتشنشانان مصمم شدم که این شغل را انتخاب کنم، اما سرنوشت مرا به اینجا کشاند. از بیپولی گرفته تا دوستان ناباب و فرار از رفتن به خدمت؛ همه اینها دست بهدست هم داد که به این روز بیفتم.
سابقه داری؟
نه. نخستینبار است که سرقت میکنم. آن روز هم رفته بودیم دنبال سوژه که بچهها گفتند فلانی سوژه خوبی است. منظورشان همان راننده ال90 بود.
نقش تو در این سرقت چه بود؟
اسکورتی بودم! یعنی با یک موتور دیگر، موتور سارقان اصلی را اسکورت میکردم.
این همه خالکوبی روی دستت برای چیست؟
یک جای خاص در ژاپن را خالکوبی کردهام. راستش یکی از رویاهای من سفر به ژاپن است. میخواستم پولهای دزدی را جمع و به ژاپن سفر کنم که نشد.
گفت و گو3
عشق موتور
کوچکترین عضو این باند 18ساله است. گفتوگو با او را بخوانید.
نقش تو در این باند چه بود؟
دستفرمانم خوب بود و عاشق موتورسواری بودم. از 8سالگی پشت موتور مینشستم و به همین دلیل دستفرمانم خوب بود. سرکرده گروه که اینجا نیست، مدام از دستفرمان من تعریف میکرد و میگفت حیف نیست از این استعدادت استفاده نکنی؟ من هم فریب خوردم و وارد این بازی خطرناک شدم.
سابقهداری؟ درست است؟
بله. جرم قبلیام همین گوشیقاپی بود. به جرم سرقت محکوم شدم به 12سال و 6ماه حبس.
کی از زندان آزاد شدی؟
4ماه قبل. 8ماه که از حبسم گذشت، وثیقه گذاشتم و از زندان مرخصی گرفتم.
تو که قبلا بازداشت شده بودی و میدانستی عاقبت سرقت چیست، چرا دوباره سمتش رفتی؟
اشتباه کردم. واقعا پشیمانم و به تمام آنهایی که سرقت میکنند یا میخواهند سرقت کنند، میگویم که چنین کاری را انجام ندهید که آخرش بدبختی است.
چقدر درس خواندی؟
کلا 2کلاس بیشتر سواد ندارم. بعد از آن بهخاطر شرایط بد خانوادهام در موتورسازی مشغول به کار شدم.
مواد مصرف میکنی؟
نه، قرصی میخوردیم که موجب میشد قدرت بگیریم و سرقت کنیم!