مصور
آرزوهای دور
یارمحمد، بیرون از پارکینگ به چرخ دستیاش که تازگیها از یکی از سایتهای فروش لوازم دست دوم به قیمت 3میلیون تومان خریداری کرده، دستمالی نمدار میکشد و آرزو میکند یک روز پررزق داشته باشد؛ آنقدر که هم مخارج روزانه تامین شود و هم تهش پولی بماند برای خرید «تبلت جادویی» که مدتها بود دخترش از او طلب میکرد. سلانه سلانه، چرخ کف تختهایاش را پیش میراند و با باربران دوست و آشنا که از دور و بر به او نزدیک میشوند، گرم احوالپرسی میکند.
در همینه زمینه :