تُرنابازی در قهوهخانهها تا سحر
اکنون «ترنابازی» برای تهرانیها نامی غریب و یک بازی ناشناخته است. اما چند دهه پیش و روزگاری که قهوهخانههای تهران قدیم رونق داشت و پاتوق اصلی اهالی شهر بود، ترنابازی یکی از محبوبترین بازیهای مردم تهران به شمار میرفت. تهرانیها به سیاق همدانیها، مشهدیها و برخی دیگر از شهرهای کشور، در شبهای ماه مبارک رمضان تا سحر ترنابازی میکردند. در تهران یک قرن پیش که شبهای ماه رمضان در مسجد جای سوزنانداختن نبود و گود زورخانهها نیز با حضور پهلوانان نامی و برگزاری مراسم گلریزان حال و هوای معنویتری پیدا میکرد، قهوهخانهها به پاتوق ترنابازان تبدیل میشد. ترنابازی اما یک سرگرمی معمولی نبود؛ بهویژه در ماه رمضان ترنابازی حال و هوای دیگری پیدا میکرد و ترنابازان در شبهای ماه مبارک با داستانهای پندآموز از شاهنامه و مرور سرگذشت انبیا و اهلبیت(ع) بیش از پیش گره میخورد.
میگویند ترنابازی چنان در میان اهالی تهران محبوب بود که روزگاری در بیش از 300قهوهخانه شهر اجرا میشد؛ از «باغچه علیجان» و قهوهخانه «باغ ایلچی»، تا «پنجهباشی» زیر شمسالعماره، «فراشباشی» بازارچه قوامالدوله، «فخرآباد» در دروازه شمیران و «حسن ناروند» در میدان شاه. ماه رمضان اما قهوهخانههای شلوغ تهران از جمله، خرابات احمد مورچه، قهوهخانه شعبونخان و... یکی از پاتوقهای اصلی ترنابازان تهرانی بود. ترنابازی قوانین خاصی هم داشت. یک نفر کارگزار بازی میشد و از هر محله نیز چند نفر بهعنوان نماینده در این بازی شرکت میکردند. هر محله یا هر گروه در ترنابازی یک بزرگتر داشت، یکی مسئول پول خرجکردن و دیگری هم مسئول غزلخوانی بود که هر کدام به نوبت وارد بازی میشدند. شروع ترنابازی با حضور یک پیشکسوت انجام میشد که مسئولیت میدانداری را برعهده داشت. کمی بعد قاپ میانداختند و اگر کسی شاه میآورد، او میداندار میشد و جمعیت حاضر در قهوهخانه به یاد شاه کربلا صلوات میفرستادند. سپس شاه، وزیر خود را انتخاب میکرد و وزیر نیز با شالی که به آن ترنا گفته میشد بازی را ادامه میداد. پایان هر دور هم با نفر غزلخوان گروه بود که باید غزلی از حفظ میخواند و بازی را به محله یا گروه دیگر واگذار میکرد.