تأثیر زندگی شهدا بر جوانان
خاطرات مردمی از روزهای شهادت حاجقاسم سلیمانی در کتابی با نام «یک بغض و هزاران مشت» منتشر شده است. این کتاب به قلم علیرضا اشرفینسب و توسط انتشارات راهیار روانه بازار نشر شده و دهمین جلد از عناوین ناشر درباره خاطرات مردمی از ایام شهادت سردار سلیمانی است. اهمیت خاطرات این کتاب، پرداختن به نقش و تأثیر زندگی شهدا بر جوانان و ادامه راه آنهاست. در بخشی از مقدمه این كتاب درباره اهمیت ثبت خاطرات و زندگی شهدا آمده است: «مصطفی احمدیروشن ۲۱دیماه۱۳۹۰ به شهادت رسید. در مراسم وداع با پیکر شهید، ۳۰۰نفر از دانشجویان دانشگاه صنعتیشریف خواهان تغییر رشته خود به رشتههای هستهای شدند. اتفاق مبارکی که رهبر انقلاب در یکی از سخنرانیهای خود به آن اشاره فرمودند. آیا تنها کنش مردمی متأثر از شهادت احمدیروشن و بقیه شهدای هستهای، منحصر به این نامه عزیزان دانشگاه صنعتیشریف بود؟ پاسخ یقینا منفی است. سؤال اینجاست که انقلاب اسلامی در این 40سال حوادثی چون ترور شهید احمدیروشن و دیگر شهدای هستهای کم بهخودش دیده است؟ در کدام یک از این حوادث و اتفاقات، کنشهای اجتماعی و فرهنگی مردم سوژه قرار گرفته است؟... خاطرات این کتاب، بخش کوچکی از دریای خاطراتی است که هنوز در سینهها موج میزند. امیدوارم افراد و نهادهای فرهنگی دیگر همت کنند و تکمیلکننده پازل کنشهای مردمی «مکتب سلیمانی» باشند...» در بخش خاطرات مردم از شهادت سردار سلیمانی در کتاب «یک بغض و هزاران مشت» میخوانیم: «نه جنگ و جبهه را دیده بودند و نه علاقهای به آن داشتند. حجاب هم که بیشتر برایشان شوخی بود. زمانی که رفتم سوریه، تیکه انداختند که چند گرفتی، رفتی؟» یا «چرا با آمریکا درمیافتین و چرا همهش حرف از جنگ میزنین؟» حالا بعد از شهادت سردار زنگ میزدند و گریه میکردند که «چرا کاری نمیکنین؟...»