قهرمان مصاحبهها
افول دنبالهدار عليرضا بيرانوند، از تيم ملي به پرسپوليس رسيد وضعيتي که تناسبي با ادعاهاي اغراقآميز او ندارد
بهروز رسایلی- روزنامهنگار
وقتی نیمهدوم بازی با آلومینیوم اراک شروع شد، پرسپولیس لحظه به لحظه فاصلهاش با گلزنی و کسب 3امتیاز را کم کرد. سرخپوشان عرصه را بر میزبان تنگ کرده بودند و هر آن احتمال گلزنی این تیم وجود داشت. شهاب زاهدی یک موقعیت عالی دو به تک را از دست داد و داور هم از یک پنالتی آشکار به سود قرمزها چشمپوشی کرد. با این حال هواداران این تیم خیلی نگران نبودند و گمان میکردند تیم دیر یا زود به خواستهاش خواهد رسید. تنها چیزی که آنها فکرش را نکرده بودند، گلزنی تیم حریف از فاصله 40متری بود؛ شاهکار مشترک امیر نوری و علیرضا بیرانوند که کمر پرسپولیس را شکست و باعث شد این تیم با شکست اراک را ترک کند. به این ترتیب بار دیگر دروازهبان پرمدعای سرخپوشان به نقش اول حواشی این تیم تبدیل شد؛ موقعیتی که در ماههای اخیر به وفور برای بیرو تکرار شده است.
نزول دنبالهدار
حتی قبل از جام ملتهای آسیا هم در گزارشی نوشتیم روند علیرضا بیرانوند نگرانکننده است. بله؛ او گاهی ضربات پنالتی رقبا را میگیرد و این باعث میشود خیلی از کاستیهایش به چشم نیاید اما اگر قرار باشد ریزتر به نوع عملکرد این سنگربان نگاه کنیم، آشکار است که با یکی از ضعیفترین نسخههای علی بیرو مواجه هستیم. تنها کافی است به 4گلی که سنگربان پرسپولیس در نیمفصل اول از 2تیم پایین جدولی نفت آبادان و استقلال خوزستان خورد نگاه کنید تا ببینید از چه نزولی سخن میگوییم. عملکرد بیرو در جام ملتها هم کاملا مشخص بود. او 2پنالتی مقابل امارات و سوریه گرفت که طبق معمول نقش مهمی در پوشاندن نقاط ضعف سنگربان تیم ملی داشت اما افول و نزولش آنقدر دنبالهدار شد که دیگر جایی برای کتمان باقی نماند. بیرانوند قطر را با آمار بسیار ضعیف و بحثبرانگیز فقط یک کلینشیت ترک کرد که اگر مهاجمان هنگکنگ آنقدر بیدقت نبودند، همان هم ثبت نمیشد. این هم از بازگشت بیرانوند به لیگ است. بارها هشدار داده شده که اعتماد به نفس زیاد از حد بیرو ممکن است کار دستش بدهد. او دقایقی قبل از گل فاجعهباری که خورد، اقدام به دریبل مهاجم حریف کرد. بعد هم با توهم فراوان از خط دروازه فاصله گرفت و فرصت را در اختیار نوری قرار داد تا تنها گل بازی را به ثمر برساند.
تکهای از نسل طلایی
در نهایت اما آنچه فشارها را بر بیرانوند بیشتر کرده، اظهارات او طی روزهای گذشته بوده است. اگرچه اغلب بازیکنان فعلی تیم ملی در مورد این گزاره جعلی که «نسل طلایی» هستند اتفاق نظر دارند و این موضوع باعث تنزل هر چه بیشتر پایگاه اجتماعی آنها شده اما مشخصا این علیرضا بیرانوند بود که بعد از بازگشت تیم به ایران در فرودگاه به خبرنگاران گفت: «با قدرت میگویم ما بهترین نسل تاریخ فوتبال ایران هستیم.» بدیهی است که چنین خودستاییهایی حتی از جانب بهترینهای حقیقی هم جالب نیست، چه برسد به تیمی که در گذر زمان دستاورد چشمگیر و خارقالعادهای هم نداشته. بنابراین بعد از گل بدی که بیرو خورد، این موضوع دوباره بولد شد و هجمهها را علیه او افزایش داد. بهطور کلی وضعیت کنونی بیرانوند شاید چکیده این نسل باشد؛ کمثمر در زمین و پرادعا در میکسدزون!