مصور
یک کیسه پر از پایپ
در گوشه خیابان ماشین پرایدی پارک شده که مشکوک بهنظر میرسد. یکی از مامورها در ماشین را باز میکند. چند مرد جوان که مشغول کشیدن مواد هستند با دیدن او یکه خورده و رنگ میبازند. معتادی که از همه جوانتر بهنظر میرسد، میگوید: «آقا من کاری نکردم. هوا سرد بود. با دوستانم در ماشین نشستم.» ظاهر رقتباری دارند؛ لباسهای کثیف و سر و وضع آشفته. مأموران وسایل ماشین را بیرون میریزند و از داخل صندوق عقب یک کیسه مشکی بیرون میافتد؛ پر از پایپ. 30تا شاید هم بیشتر.