قصه آسیاب و تنور و نان محلی
گندم شعله
نشانی: زمینهای جماران
جماران روستایی قدیمی است که دستکم عمرش به دوران حکومت ناصرالدینشاه قاجار میرسد. زمینهای جماران زیرکشت گندم و جو بود. جماران گندم مخصوصی داشت که به گندم شعله معروف بود و فقط در جماران کاشته میشد. قبل از انقلاب در جماران نانوایی وجود نداشت به همینخاطر اغلب جمارانیها تنوری در خانه داشتند که با هیزم آن را روشن میکردند. محمد تیموری، از اهالی قدیمی محله، در اینباره میگوید:«کسانی که تنور نداشتند نوبتی به خانه محمد موسیخان میرفتند. آنجا 2 تنور بود با 2 شاطر و آبجی میمنه که پختوپز میکردند. در ماه محرم و شبهای عاشورا هیئت امامزاده قاسم به جماران میآمد و از آنها با نانی که از گندم شعله جماران پخته میشد، پذیرایی میکردند. اهالی قدیمی هم از قبل از این شب حجم زیادی نان میپختند و کنار میگذاشتند و میگفتند: «این نانها را هادیم زوار امام حسین، ثواب دار.» علاوه بر آن «نان دونم» درست میکردند که هرقدر میماند با پاشیدن آب نرم میشد و قابل مصرف بود. بعد از برداشت گندم شعله، آنها را بار دهها قاطر میکردیم و به سمت درکه میبردیم. آنجا برای آسیاب کردن گندمها نوبت میگرفتند. یک آسیاب هم روبهروی پارک جمشیدیه در مکان کنونی مجموعه شهید باهنر قرار داشت که هنوز هم آسیاب آبی آن وجود دارد.»