فریدون جیرانی
دوره یازدهم با اینکه وزیر ارشاد عوض شده بود، انوار و بهشتی هنوز در معاونت سینمایی و فارابی حضور داشتند و جشنواره فجر در روال سالهای قبلش برگزار میشد.
سال۷۱ برای نخستینبار به منتقدان و نویسندگان سینمایی یک سالن اختصاص داده شد. سینما شهر قصه در این دوره میزبان مطبوعاتیها بود. همه هم آمده بودند؛ از خسرو دهقان و هوشنگ گلمکانی گرفته تا مسعود فراستی. کافیشاپ سینما همیشه شلوغ بود و قهوه و چای و گپ زدنهای بچههای مطبوعات از طیفهای مختلف که برای نخستین بار در یک سینما گرد هم آمده بودند، به راه بود.یادم هست که مسعود فراستی مقابل شهر قصه مرا با مرتضی آوینی آشنا کرد. با هم احوالپرسی کردیم و کمی گپ زدیم. این نخستین و آخرین باری بود که من آوینی را دیدم. آوینی آن دوره داور جشنواره و بهنظرم مؤثرترین عضو هیأت داوران بود که البته بقیه اعضا هم افراد شاخصی بودند. مثلا عزتالله انتظامی هم آن سال داور بود. همینطور سیدمهدی شجاعی و عزیزالله حمید نژاد. ولی بهنظرم آدم کلیدی داوران جشنواره، آوینی بود.
در این دوره برای نخستینبار نشستهای مطبوعاتی برگزار شد که متولیاش هم مجمع تهیهکنندگان بود که بعدا شد اتحادیه تهیهکنندگان. رسول صدرعاملی هم نشستهای مطبوعاتی را اداره میکرد. گزارش نشستها را ما در هفتهنامه «سینما» منتشر میکردیم. چون تهیهکنندگان متولی نشستها بودند، به صدرعاملی گفته بودند سؤالات انتقادی را از فیلمسازان نپرسد.
جشنواره یازدهم جشنواره حاتمیکیا بود. «از کرخه تا راین» یکی از فیلمهای مهم این دوره بود و برای نخستینبار اکران فیلم حاتمیکیا شلوغ شد. ما شیفته «دیدهبان» و «مهاجر» بودیم. فیلمهای اول حاتمیکیا، مورد ستایش منتقدان قرار گرفته بود ولی تماشاگر با «از کرخه تا راین» حاتمیکیا را کشف کرد. سر نمایش فیلم در دوره یازدهم، قیامت شد. اتفاقی که برای فیلمهای کیمیایی و مهرجویی و مخملباف میافتاد، حالا برای حاتمیکیا رخ داده بود. «ردپای گرگ» کیمیایی یکی از فیلمهای بحثبرانگیز این دوره بود. فیلم کیمیایی زمان جشنواره به درستی درک نشد و سالها بعد منتقدان فیلم را کشف کردند. به هر حال ما به کیمیایی علاقه داشتیم و من سرصحنه فیلمبرداریاش هم رفته بودم. موقع فیلمبرداری سکانسی که فرامرز قریبیان، منوچهر حامدی را به قتل میرساند و سکانس مهمی هم هست، حاضر بودم. یادم هست که مهدی هاشمی، فرزند آقای هاشمی که آن موقع رئیسجمهور بود هم سرصحنه بود. احتمالا به دعوت تهیهکننده، چون دوست مرتضی شایسته بود. کاراکتر منوچهر حامدی در «ردپای گرگ» بسیار مهم است که آن موقع متوجه اهمیتش نشدیم. کیمیایی در «ردپای گرگ» برای نخستین بار در سینمای ایران، مسئله فساد را مطرح میکند. دوره یازدهم دوره درخشش رفیقمان سیروس الوند بود که با فیلم «یک بار برای همیشه» سیمرغ کارگردانی را برد. نکته جالب داوریها این بود که جایزه بهترین فیلمنامه را به «سارا» دادند. فرامرز قریبیان هم برای «ردپای گرگ» کیمیایی و «بندر مهآلود» قویدل نامزد جایزه بود و همه انتظار داشتند برای «ردپای گرگ» جایزه بگیرد ولی سیمرغ را برای «بندر مهآلود» به قریبیان دادند. به این دلیل که قریبیان در فیلم کیمیایی چاقو به دست بودولی در فیلم قویدل نقش یک پلیس را ایفا میکرد. در جشنواره یازدهم، یک منتقد سینما با نخستین فیلمش حاضر بود و فیلمش هم مورد توجه داوران قرار گرفت و در رشتههای زیادی نامزد دریافت جایزه شد؛ احمد امینی و فیلم «سایههای هجوم». دوره یازدهم را باید در امتداد جشنوارههای مهم اواخر دهه 60 ارزیابی کرد. پایان جشنواره یازدهم در بهمن۷۱، پایان یک دوران بود.
چهار شنبه 18 بهمن 1402
کد مطلب :
218047
لینک کوتاه :
newspaper.hamshahrionline.ir/lO9ll
+
-
کلیه حقوق مادی و معنوی این سایت متعلق به روزنامه همشهری می باشد . ذکر مطالب با درج منبع مجاز است .
Copyright 2021 . All Rights Reserved