![همهچیز در پایان است](/img/newspaper_pages/1402/10-dey/24/zamime/08-03.jpg)
همهچیز در پایان است
![همهچیز در پایان است](/img/newspaper_pages/1402/10-dey/24/zamime/08-03.jpg)
سعید مروتی، روزنامهنگار
«مظنونین همیشـــگی» فیلم پلیسی - معمایی برایان سینگر، همچنان با پایان غیرمنتظرهاش به یاد آورده میشود. در انتهای فیلم «کازابلانکا» (مایکل کورتیس، ۱۹۴۲) وقتی ریک، افسر آلمانی را از پا درمیآورد، سرباز فرانسوی از سروان رنو میپرسد که برای پرونده قتل افسر آلمانی چه کسانی را دستگیر کنند و با این پاسخ مواجه میشود: «بروید سراغ مظنونین همیشگی». بیش از نیمقرن بعد وقتی برایان سینگر سراغ ساخت فیلمی پلیسی رفت، نام اثرش را از این دیالوگ معروف سروان رنو در کازابلانکا انتخاب کرد.«مظنونین همیشگی» با فیلمنامهای که سالهاست در کلاسهای فیلمنامهنویسی تدریس میشود، روایتی دقیق و مهندسی شده از معمایی است که پلیس بهدنبال حل کردنش است. فیلم، درباره 5خلافکار است که پلیس پس از رخ دادن یک سرقت، بهصورت پیشفرض به آنها مشکوک میشود و با دستگیری موقت و آزمایش کردنشان در برابر شاهد قرار میدهد. این مقدمهای است برای ورود به جهانی که فیلمساز با رفت و برگشت میان گذشته و حال، طراحیاش میکند. در نهایت فیلم با انبوهی پیشفرض تماشاگر و پلیس را بهدنبال پاسخ به سؤال آشنای «چهکسی مجرم است؟» میفرستد. جایی که برای هر کدام از مظنونین همیشگی، دلایلی وجود دارد که هم میتوان متهمشان کرد و هم حکم به تبرئهشان داد. مظنونانی که هر کدام برای خود داستانی دارند و میانشان وربال کینت با بازی کوین اسپیسی، در سیر حوادث و اتفاقات، بهنظر بیگناه میرسد. نکته «مظنونین همیشگی» فقط پایان غیرقابل انتظارش نیست، شاخصه اثر مسیری است که فیلمنامهنویس و کارگردان برای رسیدن به سکانس پایانی طی میکنند و با طراحی دقیق داستان و روایتی که اصطلاحا مو لای درزش نمیرود، به شکلی مثالزدنی، معما را حل میکنند.با یک پایان بسیار غیرمنتظره که احتمالا غریبترین پایان بندی هالیوود در دهه 90 میلادی است.