• چهار شنبه 12 اردیبهشت 1403
  • الأرْبِعَاء 22 شوال 1445
  • 2024 May 01
پنج شنبه 30 آذر 1402
کد مطلب : 212978
+
-

سرخ مثل انار، مثل هندوانه

فاطمه عباسی

فصل بی‌رنگ پالتوهای خاکستری نیاز به یک جشن دارد و اگر دیر بجنبیم اسم این جشن کریسمس خواهد بود. دلگیری ذاتی زمستان مردم را غمگین می‌کند و می‌طلبد که به بهانه‌ای شادی راه بیندازند. همین حالا هم در بعضی از خیابان‌های شهر، برخی مغازه‌ها کریسمس را خیلی جدی می‌گیرند و درخت و بقیه نمادهای آن یکی دو هفته‌ای مهمان ویترین‌هاست. تازه تقلیدشان را هم کامل می‌کنند و اسم حراج‌شان را هم حراج کریسمس می‌گذارند. چرا؟ واقعا وقتی یلدا هست، چرا کریسمس؟ یلدای به این قشنگی، حیف نیست که قدر ندانیم و جایش را در فرهنگ عمومی محکم‌تر نکنیم؟ یلدا هویت کاملی برای تبدیل شدن به یک جشن بزرگ ملی دارد. تاریخ مشخص، نمادهای کامل رنگی، رسم‌های دوست‌داشتنی قدیمی که همه پر از دور هم بودن و آداب دوست‌داشتنی بومی خودمان‌ است. شما همین انار را حساب کنید. ارزش یک جشن را ندارد؟ رنگش در تضاد کامل با زمستان می‌تواند غوغا کند و آن چینش عجیب و درخشش‌اش که شبیه هیچ‌ چیزی نیست. نمی‌ارزد مهمش کنیم و از این قرمز دوست‌داشتنی نماد فرهنگی برای یلدا درست کنیم؟  مشکل ما این است که به ماهیت فرهنگی جشن‌های‌مان و به پایدار کردن تصویری برای آنها فکر نمی‌کنیم. برای عمیق‌تر کردن و سر و شکل کامل دادن به آداب و رسومش برنامه‌ریزی نمی‌کنیم. یلدا به‌خاطر ترکیب‌رنگ‌های سبز و قرمز قاچ هندوانه، به‌خاطر ارزش تصویری و غذایی بشقاب تخمه و به‌خاطر انار می‌تواند به یک جشن بزرگ در زمستان خاکستری و سفید تبدیل شود که بعدها بچه‌های‌مان به داشتن آن در فرهنگ بومی‌شان افتخار کنند؛ به شرطی که با یک برنامه‌ریزی درست رسم‌ها و نمادهای آن را زنده کنیم و سر و سامان دهیم.

 

این خبر را به اشتراک بگذارید