ماجرای هدیه مادرزن
یکی از بخشهای جالب و مهیج شب یلدا هدیهبردن برای عروس و داماد بود؛ مراسمی که از چند هفته تا شروع یلدا کل اعضای خانواده ازجمله خانمها را سرگرم و راهی بازارها میکرد. بهگفته فاطمه ربیعی، از تهرانیهای قدیم، این هدیهبردن برای عروس از طرف خانواده داماد کلی سور و سات داشت. خانواده داماد بعد از تهیه انواع میوههای موجود، پخت غذاهای رایج شب یلدا و شیرینیهای متنوع، طبقی را برای ارسال این هدایا به خانه عروس آماده میکردند. اقوام درجه یک و تعدادی از این آشنایان به جز داماد، همراه این طبق، راهی خانه عروسخانم میشدند، اما این راهی شدن و غیبت داماد همه ماجرا نبود.
ربیعی در ادامه با اشاره به شیطنت دامادها برای دیدار با نامزدشان و هدیه ویژه مادرزن به آنها، صحبتهایش را اینگونه تکمیل میکند: «قدیمها بهدلیل عرف فرهنگی و شرم و حیای دختر و پسری که با یکدیگر نامزد میکردند، تا زمان مراسم عقد و عروسی اجازه دیدار یکدیگر را نداشتند، اما دامادها هم بیکار نمینشستند. معمولا بعد از ورود خانواده داماد و پذیرایی و استقبال نوبت عضو غایب میرسید. داماد در خانه عروس را میزد و با گفتن واژه مهمان نمیخواهید سعی میکرد سرکی به داخل خانه بکشد تا شاید یک نظر نامزدش را از دور در حیاط یا کنار پنجره ببیند. البته این کار داماد هم بیجواب نبود. معمولا از همان نخستین سوز پاییزی مادرانی که دخترانشان نامزد کرده بودند، راهی بازار میشدند و با خرید نخ کاموا و میل، دست بهکار بافت جوراب، شال پشمی یا کلاه میشدند و با حضور داماد پشت در خانه عروس، مادرزن چیزی را که تدارک دیده بود به داماد هدیه میداد.»