یکی آن پایین هوایش را دارد!
«کجا باید برم... یهدنیا خاطرهات... تو رو یادم نیاره؟» این یکی از جالبترین توییتهای بعد از بازی ایران و پرتغال بود. همراه با عکسی از مهدی طارمی که داشت آن موقعیت لعنتی را در دقیقه پایانی بازی از دست میداد. این انگار تقدیر طارمی است که همیشه خاطرات خوبی در باشگاه و تیمملی میسازد اما خلق تلخترین و بدترین خاطرات هم به گردن او میافتد. او سیزیف فوتبال ماست. با سنگ بزرگی که همیشه آن را به سختی تا بالاترین ارتفاع کوه بالا میبرد اما در لحظه آخر توان نگه داشتنش را ندارد.
پس از پایان دراماتیک بازی با پرتغال، بعد از آن موقعیت معروف که به شکلی عجیب نصیب طارمی شد و به شکلی عجیبتر از دست رفت، تعداد کامنتهای منفی علیه مهدی زیاد نبود. نمایش شکوهمند تیمملی و حذف آبرومندانه و حماسی این تیم از گروه مرگ حال همه را خوب کرده بود و کمتر کسی حاضر بود حال خوبش را با بدگویی از مهدی طارمی و موقعیت ازدسترفتهاش تاخت بزند. مهدی اینبار خیلی کمتر از دفعات قبل سرزنش شنید. اما فریمهایی که از گریههای طارمی در آغوش سردار و مارکار منتشر شد نشان میداد خودش به اندازه کافی خودش را سرزنش کرده است. او در آستانه خلق مهمترین اتفاق تاریخ فوتبال ما بود. تصورش را بکنید؛ اولین صعود ایران در تاریخ جامجهانی قرار بود با گل او رقم بخورد. گلی که ایران را از حذف نجات میداد و در عوض کریس رونالدو را به خانه میفرستاد. حذف کریس با گل مهدی!
از بهترینهای بهترین تیمِ ایران
مهدی طارمی از بهترین بازیکنان ایران در جامجهانی بود. این موضوعی است که کارشناس و غیرکارشناس به آن واقف هستند. مردم عادی و علاقهمندان فوتبال نمایشهای شماره17 خود را پسندیدهاند و آمار و ارقام فنی هم به این درخشش شهادت دادهاند. طارمی در مقابل اسپانیا 8/10کیلومتر دوید و فعالترین بازیکن ایران بود. در برابر پرتغال شعاع حرکتی او کمی محدودتر بود اما باز هم 1/9کیلومتر را طی کرد تا سومین بازیکن دونده ایران لقب بگیرد. بارها در جنگهای دفاعی شرکت کرد و به دفعات آغازگر ضدحملههای تندوتیز تیمملی بود. در برابر اسپانیا 56درصد پاسهایش سالم بود و مقابل پرتغال این آمار را به 61درصد رساند. او مقابل پرتغال 18پاس داد که 11تای آنها سالم به مقصد رسیدند و البته آخرین لمس توپش درست در همان صحنه نفرینشدهای بود توپ را به تور کناری دروازه کوبید. از زاویهای بسته که حضور دروازهبان پرتغال در دومتری او زاویه را بستهتر هم کرده بود.
توپ پیچ داشت، زاویه هم بسته بود
طارمی بعد از گریههای پایان بازی در توصیف آن صحنه خاص گفته است: «نمیخواهم توجیه کنم ولی واقعا زمانی که توپ به سمت من آمد خیلی پیچ داشت و زاویه من بسته بود. نمیدانم چه بگویم فقط شرمنده مردم ایران شدم. من از مردم عذرخواهی میکنم، آن توپ باید گل میشد.» توضیح طارمی پذیرفتنی است؛ حتی میشود به پیچ توپ و بسته بودن زاویه دلایل بیشتری هم اضافه کرد. از جمله اینکه دقیقه95 بازی بود و ذهن و ماهیچهها خستهتر از آنکه از آنها توقع بازدهی تمام و کمال داشته باشیم. اما با وجود تمامی این دلایل طارمی میگوید «آن توپ باید گل میشد» و با این جمله انگار از یک نیروی ماورایی شکایت میکند که توپ را چند سانتیمتر دورتر از دروازه نشاند. یک نیروی ماورایی که صلاح دیده بود خداداد و گوچی و استیلی و... تاریخساز شوند اما انگار صلاح نمیداند نام طارمی به این لیست اضافه شود. بر اساس منطق توپی که خداداد عزیزی درست به سمت پای مارک بوسنیچ زد نباید گل میشد؛ اما توپ پله شد و از روی پای بوسنیچ و رویاهای استرالیا عبور کرد. بر اساس منطق مدافع کره نباید توپ به آن سادگی را لو میداد تا گوچی گل تاریخسازش را برای صعود ایران به جام2014 بزند. اما آن اتفاق هم رخ داد. خداداد و گوچی و بقیه از «روی خوب فوتبال» یا «شانس» یا هر آنچه نامش را بگذاریم بهرهمند بودند اما طارمی نه. درباره تمام آن ستارههای تاریخساز همیشه تیترسازان نوشتهاند: «یکی آن بالا هوایش را داشت.» کنایهآمیز است اما شاید برای طارمی باید نوشت «یکی آن پایین هوایش را دارد!» یکی که نه ضربه سر مهدی را مقابل اسپانیا به تور رساند نه ضربه پای چپش را مقابل پرتغال.
قد کشید اما بزرگ نشد
صحبت کردن از کارما این روزها کمی خندهدار است. قواعد دنیا انگار تغییر کرده و دیگر نمیتوان با قاطعیت گفت اشتباهات و گناهان آدمها آنها را از پیشرفت و ماندگار شدن باز میدارد. ما در جهانی زندگی میکنیم که ترامپها در آن رییسجمهور میشوند. در جهانی تا این مرتبه عجیب، هیچ اتفاقی غیرممکن نیست. اما با این حال اجازه دهید عملکرد خارج از میدان طارمی و نقاط تاریکی که در این سالها بر جا گذاشته را بزرگترین مانع بر سر راه او قلمداد کنیم. او خالق بخشی از عجیبترین اشتباهات فرامیدانی در تاریخ فوتبال ایران است. فراموش نکنیم که پرسپولیسیها هنوز دارند تاوان اشتباهات او را پس میدهند. تکرار میکنیم؛ صحبت از کارما این روزها کمی خندهدار شده است. اما چرا فکر نکنیم طارمی دارد کارمای کارهایش را پس میدهد؟ مگر این روزها بیش از همیشه از واقعیت زشت اطرافمان به تخیلات شیرین پناه نبردهایم؟ پس بگذارید این هم جدیدترین تخیلمان باشد؛ مهدی طارمی با این گل -با صعود دراماتیک ایران و حذف یاران رونالدو- بالاتر از تمام چهرههای تاریخساز تاریخ فوتبالمان مینشست. بگذارید فکر کنیم این بار -فقط همین یک بار- خالق تاریخ اجازه نداد آدمی با کارنامه لکهدار به جایگاه رفیع برسد.