عیسی محمدی- روزنامهنگار
مدتی پیش، یعنی دقیقترش را اگر بخواهید در ایام جام جهانی سال گذشته، یکی از رسانههای معتبر خارجی، مقالهای جالب نوشته بود. سؤالی که مطرح کرده بود چنین بود: چرا بعضی از کشورها مدام قهرمان جام جهانی میشوند، اما برخی نه؟ بعد متغیرهایی را مطرح کرده بود؛ مثل توسعهیافتگی، ثروت، رفاه، آموزش حرفهای فوتبال، نوع لیگ و مواردی دیگر از این قبیل. جالب اینکه هیچکدام اینها بهطور کلی، تعیینکننده این نبودند که چرا بعضی کشورها قهرمان میشوند؛ مثلا آرژانتین الان بهشدت درگیر تورم و مشکلات اقتصادی، قهرمان میشود؛ ولی مثلا کرهجنوبی، سوئیس، ژاپن و ... سابقه قهرمانی ندارند یا مثلا لیگ انگلیس قویترین لیگ است، اما فقط یکبار قهرمان شده؛ درحالیکه برزیل لیگی نه چندان قوی ولی بیشترین تعداد قهرمانی را دارد.
خلاصه اینکه این رسانه، در نهایت به جواب جالبی رسیده بود: این «سنت» قهرمانی است که باعث قهرمانی کشورها میشود؛ یعنی یک کشور در ژن، رگ و خون خود این قهرمانی را داشته است. به واقع این تجربه قهرمانی، تکرار آن را سادهتر میکند.
ماجرای سنتداشتن، در همه حوزهها به نوعی مطرح است؛ ازجمله در حوزههای سلامت، پزشکی، فرهنگی و... . این سنت و افتخارات گذشته، باعث میشوند تا هم کشورها سرشان را بالا بگیرند، هم اینکه اعتماد به نفس تکرار چنین مواردی را داشته باشند. این بدان معنا نیست که کشورهای فاقد سنت، نمیتوانند چنین کاری انجام بدهند، بلکه سنتداشتن کار را راحتتر میکند.
اجازه بدهید از شغل خودمان مثال بزنیم؛ روزنامهنگاری. در کتاب «عناصر روزنامهنگار» از قول یکی از روزنامهنگاران مطرح، نقل جالبی وجود دارد. او میگوید روزنامهنگاران حتی به نسبت آرایشگران، کمتر از گذشتگان خود میآموزند. این، نکته بسیار مهمی است که گذشتگان و سنتی حرفهای وجود داشته و باید حفظ شود. اما چرا؟
مثلا همین حوزه سلامت و پزشکی را مدنظر داشته باشید. نکته اول این است که سنت داشتن و گذشته پرافتخار داشتن در این زمینه، باعث میشود تا برند شما تقویت شود. وقتی برند شما تقویت شود، درآمد، ثروت و حقالزحمه و ...، در اولویتهای بعدی قرار میگیرند؛ نه اینکه اولویت نداشته باشند. جالب اینکه برخی از افراد در جاهایی که درآمد و پول بیشتری نسبت به جاهای دیگر ندارد، با جدیت بیشتری کار میکنند. چرا؟ چون اعتقاد به این برند و جایگاه دارند و همین امر، باعث میشود انگیزش و قدرت چرایی بیشتر و ماندگارتری برای کار داشته باشند.
نکته دوم، سود بردن از تجربههاست. پزشکان، پرستاران و پژوهشگران حوزه سلامت زیادی بودهاند که پیش از این دوره، سرگرم کار، تلاش و زحمت کشیدن بودهاند. استفاده از تجربیات این افراد، باعث میشود تا تجربههای تلخ تکرار نشوند و تجربههای شایسته، بیشتر تکرار شوند. به واقع به این شکل، دیگر کسی چرخ را از ابتدا اختراع نمیکند. اگر اشتباه نکنم ادیسون جملهای به این شرح دارد که: من صرفا کار را از جایی ادامه دادهام که دیگران تمامش کرده یا ترکش کردهاند. به واقع، تلاشهای گذشتگان میتواند حتی باعث شود تا بسیاری از طرحها و برنامهها و پژوهشها را از ابتدا شروع نکنیم و از جایی که تمام شده، دنبال کنیم.
و نکته بعدی هم آن است که این سنت ایجاد شده، باعث میشود تا پزشکان، پژوهشگران پزشکی، واکسنسازان، داروسازان و...، اعتماد به نفس بسیار بیشتری پیدا کنند؛ چرا که میدانند در خون و سنت آنها، چنین موفقیتهایی وجود داشته و کار سختی نیست. حتی اگر بهصورت رسمی هم، چنین چیزی تبلیغ نشود، این افراد در ناخودآگاه خودشان میدانند که میراثدار چه سنتهای عظیمی در حوزه پزشکی و سلامت و ... هستند و همین امر، میتواند تولید اعتماد به نفس کند.
ثبت خاطرات مدیران سلامت، پزشکی، پزشکان و ... که پیش از این کار میکردند، میتواند یکی از بخشهای مهم این سنتسازی در حوزه پزشکی شود. واقعا چرا پزشکان، پرستاران و دیگر کادر درمان جوانی که به یک مرکز، درمانگاه و بیمارستان، ورود پیدا میکنند، نباید بدانند که چه بزرگانی در اینجا خدمت میکردند، پزشکان و نیروهای قبل از آنها چه سرگذشتی داشتهاند، چه روزگاری را از سر گذراندهاند و... . اینها باعث میشوند که به قول معروف، افراد فکر نکنند که این برند، حوزه، مرکز و...، یکدفعه سبز شده بلکه سنت، تاریخ و گذشتهای پرافتخار و قابل اعتنا پیرامون خود داشته و دارد؛ مثلا شما به سریال روزگار قریب که روایت زندگی دکتر قریب است، دقت کنید. چنین روایتها و تاریخنگاریهایی چقدر میتواند روی مردم و روی جامعه پزشکی ما اثرگذار باشد. چه بسیار پزشکان و عزیزانی در این حوزه داریم که زندگیشان، روایتهای عجیبی دارد که میتواند هم جذابیت داشته باشد برای نسلهای بعدی، هم ایجاد سنت قابل اعتنای پزشکی و سلامت را رقم بزند. البته قبول داریم که چنین روندی کند است و به خوبی اتفاق نمیافتد، اما باز هم اگر فلسفه و نکتههای چنین امری را بدانیم، دستکم توجیه خواهیم بود که چرا باید چنین باشد و اگر دستمان رسید، چنین کارهایی را انجام بدهیم.
چگونه سنتهای ارزشمند پزشکی بسازیم؟
در همینه زمینه :