حسین کاظمزاده
شاید بسیاری از پدرها و مادرها، تولید کلیپهای ساسیمانکن و تاکداون و... را یک کار خودجوش فرهنگی(!) تلقی کنند که توسط برخی از افرادی که دغدغه شادکردن(!) دل بچهها را دارند، ساخته میشود، به همینخاطر خیلی هم به فرزندان خود سخت نمیگیرند. یادتان هست مدرسه کرمان را که برخی مادران از اینکه بچههایشان، دافی را همخوانی میکردند، خوشحال هم بودند؟!
روی سخنم با والدینی است که راضی نیستند خار در پای کودکانشان برود و حالا در برابر این فاجعه- به قول عموپورنگ- حساس نیستند.
برای اطلاع از ماهیت این جریانها باید منابع مالی و حامیان آنها را مورد توجه قرار دهیم تا از آن تصویر دور از واقعه بالا خارج شویم.
ما این مسئله را در ارتباط با موزیکویدئوهای ساسیمانکن بررسی میکنیم ولی همین الگو در مورد بسیاری از خوانندگان مبتذل اینچنینی به همین منوال است.
اولین حامی مالی محصولات تیم ساسی، رادیوجوان است؛ مافیای بزرگ موسیقی فارسیزبان سالیان اخیر که روشهای مختلفی برای کسب درآمد دارد. روش ظاهریاش، تبلیغات و حقپخش موزیکویدئوهاست. این سایت برای انتشار آثار خوانندههای داخلی و خارجی، قوانین و تعرفههایی دارد و بعضا برای انتشار هر تک قطعه برای 20ساعت درج این قطعه در بخش اسلایدشو، مبلغی حدود 8میلیون تومان دریافت میکند. انتشار آثار و تکقطعات خوانندهها در بخشهای دیگر این سایت هم طبق تعرفه بین 500هزار تومان تا 2میلیون (برای هر روز) قیمت دارد.
با یک حساب سرانگشتی و اینکه هر روز حدود 20 الی 40 قطعه از خوانندههای سرشناس و ناشناس منتشر میشود، رقم حیرتآور درآمدهای این سایت مشخص میشود.
اما این تنها بخشی از ماجراست؛ این سایت برای اینکه مشتری و بازدیدکننده داشته باشد، باید دست به کارهای دیگری هم بزند. رادیوجوان سایتهای قمار بسیاری دارد که هریک از آنها را به خوانندهای اجاره داده است تا از طریقی چون جذب اعضا و آوردهای که از آن افراد تامین میشود، بتواند پورسانت آنها را بدهد. درواقع رادیوجوان از شهرت این خوانندگان در جهت پروارکردن سایتهای قمار استفاده میکند تا اعضا به اطمینان حضور آن خوانندگان، به این سایتها ورود کرده و واریزی داشته باشند. یکی از این افراد مورد اعتماد سایت حامی قمار، ساسان یافته یا همان ساسی گزارش ماست.
رادیوجوان برای فرار از محدودیتهای حداقلی این فعالیتها در اروپا، شرکت خود را در ویرجینیا به ثبت رسانده و اتصال تمامی سایتهای شرطبندی اقماری خود را به سرشاخه اصلی که «شارکبت» نام دارد، متصل کرده است.
اما برای ساسان یافته (ساسی)، همکاری صرف با رادیوجوان و دریافت پورسانت، بهتنهایی نمیتواند رضایتبخش باشد. به همین دلیل وی به کمک برخی از دوستان خود، چندسالی میشود که استقلالعمل پیدا کرده و 3سایت شرطبندی و قمار بهصورت مستقل دایر کردهاند. شیوه ساسیمانکن برای فربهکردن این سایتها، تبلیغ غیرمستقیم آنهاست. مثلا یکی از کارهایی که او در این زمینه انجام داده، این است که برای جذب بیشتر مخاطبان هدف، اقدام به تشکیل گروه «اکسبند» کرده است؛ گروهی که بیشترین درصد نمایش اروتیک (مسائل جنسی) را در موزیکویدئوهایشان دارند. دقت کنید همه این گروهها هم مخاطب اصلیشان کودکان هستند.
مردان در سایه تیم ساسی
نمیتوان از آوردههای مالی ساسیمانکن صحبت کرد و نامی از فرشید حامدی، فرزند ابراهیم حامدی خواننده معروف لسآنجلسی نیاورد؛ پدر و پسری که پشتیبان سیاسی این جریان محسوب میشوند. بله، کنار هر جریان بهظاهر فرهنگی، ارادههای سیاسی مشغول اهداف و اغراض خود هستند. کافی است بدانید که این حامیان خیر(!) که هیچ ابایی از طرح مسائل جنسی برای کودکان در کلیپهایشان ندارند، صاحبان خیریه «با تو» و شرکت
«Emh Production» نیز هستند که رساندن کودکان ایرانی به آرزوهایشان را بهعنوان هدف اصلی خود اعلام کردهاند! بهعنوان مثال، یکی از موزیکویدئوهای این شرکت توصیه به فرزندان ایرانی به خوردن مشروب قبل از خوابیدن بوده است!
از دیگر حامیان جدی موزیکهای ویدئویی ساسیمانکن، یک یهودی ایرانی-اسرائیلی به نام جاناتان مهدیان بود که از اعضای خیریه «whith you» است. دقت کنید مجددا عنوان خیریه را میبینید که بهطور واضحی، پوشش کارهای کثیفشان است؛ خیریهای که یکی از جدیترین حامیان مالی اغتشاشات سال گذشته در ایران و تجمعات در سراسر دنیا بوده است.
کافی است قطعات این زنجیره را به هم متصل کنید؛ همان دستی که امروز مثل آبخوردن روی کودکان غزه، بمب و موشک میاندازد و کودککشی راه میاندازد، شاخه فرهنگیاش(!) ساسیمانکن و تتلو و تاکداون و... را اجیر میکند و موسیقی اروتیک میسازد و برای بازدید میلیونیاش هم طراحی میکند و از تمسخر هر آنچه شما تصور کنید، استفاده میکند؛ هیچ رحمی هم ندارند؛ اینجا هم مثل غزه، معصومیت این بچهها جدیترین مانع این کودککشهاست؛ پس باور و فرهنگ و اعتقاد که ریشه این معصومیت است، باید از بین برود به هر قیمتی که شده. نمیدانید این انسانهای کثیف، وقتی آن نوجوان و کودک غزهای، زیر باران موشکها همچنان قرآن میخواند و ندای «وَ لَنَبْلُوَنَّکمْ بِشَی ءٍ مِنَ الْخَوْفِ وَ الْجُوعِ وَ نَقْصٍ مِنَ الْأَمْوالِ وَ الْأَنْفُسِ وَ الثَّمَراتِ وَ بَشِّرِ الصَّابِرین» را با صوت زیبا، سر میدهد، چقدر عصبانی میشوند.
قُلْ مُوتُوا بِغَیظِکم؛ انشاءالله بمیرید و نباشید تا بشریت بتواند زندگی کند.
از ساسی تا حامدی
در همینه زمینه :
یادداشت