سقوط یا قتل
عصر روز جمعه بود که به کارآگاه جنایی خبر رسید مردی در ارتفاعات شمال تهران به طرز عجیبی جانش را از دست داده است. از آنجا که این حادثه رنگ و بوی جنایی داشت، دقایقی بعد تیم بررسی صحنه جرم خود را به محل حادثه رساندند. در نگاه اول بهنظر میرسید که مرد جوان بهدلیل سقوط از ارتفاع جانش را از دست داده است اما در ادامه همسرش حرفهایی زد که ماجرا را پیچیده کرد. بررسیهای اولیه حاکی از این بود که این مرد همراه با همسرش برای تفریح به آنجا رفته بودند که این حادثه اتفاق افتاد. آنها حدود یک سال از ازدواجشان میگذشت و آنطور که بهنظر میرسید در کنار یکدیگر زندگی خوبی داشتند.
همسر متوفی در توضیح آنچه اتفاق افتاده بود به کارآگاه گفت: با اینکه هوا ابری بود از ساعتی قبل برای تفریح به اینجا آمدیم. در لبه یک پرتگاه ایستاده بودیم و شوهرم مشغول تماشای منظره شهر و عکس گرفتن بود که ناگهان مرد ناشناسی به او نزدیک شد. نمیدانستم میخواهد چه کار کند اما ناگهان او شوهرم را هل داد و از پرتگاه پایین انداخت و فرار کرد.
زن در توضیح این لحظه گفت: همزمان با این حادثه صدای رعد بلندی شنیدم و چند لحظه بعد برق مهیبی در آسمان ایجاد شد. من وحشت کرده بودم و نمیدانستم باید چه کار کنم. آن مرد هم در تاریکی محو شد و تنها کاری که از دستم برمیآمد فریاد زدن و کمک خواستن بود. نمیدانستم شوهرم به چه سرنوشتی دچار شده تا اینکه کمی بعد فهمیدم او بر اثر سقوط از ارتفاع جانش را از دست داده است.
این زن در ادامه مشخصات مردی را که ادعا میکرد شوهرش را به قتل رسانده در اختیار کارآگاه قرار داد اما درحالیکه زن به خانهاش رفته بود ساعتی بعد کارآگاه و مأموران سراغ زن رفتند و او را به اتهام قتل همسرش بازداشت کردند. کارآگاه معتقد بود که این زن در حرفهایش صداقت نداشته و دروغ گفته است.
بهنظر شما کارآگاه چطور متوجه تلاش زن برای صحنهسازی و انداختن قتل به گردن مرد ناشناس شد؟
به 3نفر از خوانندگانی که به معمای جنایی ما پاسخ صحیح دهند به قید قرعه 3کارت هدیه 500هزار تومانی اهدا خواهد شد.