امدادگر جنگی که اسیر آلسعود شد
راهی برای رفتن
«راهی برای رفتن» نوشته مریم عرفانیان، قصه پرستاری است با نام بتول خورشاهی که با طاغوت مبارزه میکند و بعد از شهادت برادرش راهی جبهههای نبرد میشود. بهعنوان یک امدادگر معتقد است نباید راه برادرش را زمین بگذارد و برای همین به عملیات خیبر در جزیره مجنون میرود. بعد از عملیات، در سال۱۳۶۶ نیز به حج مشرف میشود و در برائت از مشرکین توسط آلسعود اسیر میشود اما بهصورت معجزهآسایی فرار میکند. اسارت و سپس فرار او از خواندنیترین بخشهای این کتاب است. اختصاص 3 فصل مرتبط با دفاعمقدس و 3 فصل مرتبط با اسارت و آزادی از بخشهای کتاب است که آن را خواندنیتر میکند؛ خاطراتی که برای جذابیت بیشتر در قالب رمان به نگارش درآمده است.