این نورافکن خاموش است!
چرا این روزها دوباره همه از امید نورافکن حرف میزنند؟ آیا او بعد از یک غیبت طولانی دوباره به زمین فوتبال برگشته است؟ آیا کارهای قانونی ثبت قرارداد او با سپاهان انجام شده یا این بازیکن دوباره در اردوی تیم ملی حضور دارد؟ نه. نام امید بهخاطر واکنش عجیبی که روبهروی سکوهای پرسپولیسی ورزشگاه نقش جهان داشت، مدام تکرار میشود. او بازیکنی است که بدون حتی یک بازی در فصل جدید لیگ برتر، نخستین دعوت به کمیته انضباطی و احتمالا نخستین محرومیت سنگین را در این فصل تجربه خواهد کرد.
امید و پرسپولیس؛ از عشق تا نفرت؟
امید نورافکن طرفدار کدام تیم است؟ پدرش یک پرسپولیسی سرسخت بوده، خودش در تیم جوانان و بزرگسالان استقلال به فوتبال معرفی شد و حالا هم یک قرارداد طولانی با سپاهان دارد. رابطه هواداران پرسپولیس با این بازیکن تا مدتها رابطه بسیار خوبی بود چراکه بهنظر میرسید امید پالسهای مثبت زیادی برای این باشگاه میفرستد. کار حتی به ارائه پیشنهاد هم رسید اما اواخر فصل گذشته مصاحبه غیرضروری امید در مورد برخی تیمهای خاص و اشاره مستقیم او به پرسپولیس، تنشهایی بین این بازیکن و طرفداران قرمزها ایجاد کرد. آن مصاحبه یکی از عوامل بسیار مهمی بود که تمرکز سپاهانیها در هفتههای آخر لیگ را کاملا به هم ریخت.
تاریخچه حرفهای نبودن
رابطه امید با استقلالیها و سپاهانیها نیز در مقاطعی کاملا تیره و تار شد. او که پس از ترک استقلال به سپاهان رفت، پس از باز کردن دروازه تیم سابقش در دقایق پایانی نهتنها شادی کرد، بلکه به حدی خوشحال بود که انگار در فینال جامجهانی گل زده است. رابطه نورافکن و استقلالیها از همانجا شکرآب شد. حتی سپاهانیها نیز در مقطعی از این بازیکن شاکی شدند چرا که امید فصل گذشته در نقش یک هوادار استقلال، به دیدن بازی این تیم در فینال جامحذفی رفت و حتی از باخت استقلال ناراحت بهنظر میرسید. مرور گذشته، مجموعهای از رفتارهای غیرحرفهای این فوتبالیست را نمایان میکند.
فقط دستمزدش حرفهای شد!
در همین فصل از فوتبال اروپا، بارها علیه بازیکنان مختلف در استادیومها شعار سر داده شده اما آنها اصلا به روی خودشان نیاوردهاند یا فضا را تلطیف کردهاند. برای مثال جیمز مدیسون در یک بازی با شعارهای تند هواداران رقیب تاتنهام روبهرو شد اما موقع زدن کرنر، توپ را بیرون محدوده کرنر کاشت تا آنها را بخنداند و جو را تغییر دهد. وینیسیوس جونیور هر هفته در ورزشگاههای لالیگا شعارهای تندی میشنود اما همه تمرکزش روی فوتبال است. این بازیکنان به معنی واقعی کلمه حرفهای هستند و وظیفه حرفهایشان ایجاب میکند که جز فوتبال، به چیز دیگری اهمیت ندهند اما برای بازیکنانی مثل امید نورافکن انگار حرفهای شدن، فقط در رقم قرارداد خلاصه میشود. آنها دستمزد یک ستاره حرفهای را میگیرند اما شبیه بازیکن تازهوارد رفتار میکنند. حتی یک هوادار کم سنوسال فوتبالی هم میداند که حرکت زشتی را که امید انجام داد، نباید جلوی دوربینها و تماشاگران انجام میداد. هرچندحرکتی که امید انجام داد، در هیچ شرایطی زیبا نیست اما اینکه او در یک استادیوم شلوغ و در یک فضای ملتهب این کار را کرده، زشتی کار را دوچندان میکند. نورافکن بازیکنی است که در کانون توجه قرار دارد و شاید خیلی از کودکان و نوجوانان از رفتارش الگوبرداری کنند. حداقل کار این است که او باید با یک عذرخواهی تا حدودی از زشتی کارش کم کند.
آینده واضح نیست
در فوتبال ایران متعصبتر از بازیکنانی مثل هاشمینسب، انصاریان و نیکبخت وجود نداشته است اما همه آنها برای تیم رقیب بازی کردهاند. اساسا در فوتبال هیچکس از آینده خبر ندارد. شاید روزی، سپاهان و استقلال امید را نخواهند و پرسپولیس تنها مقصد احتمالی او باشد. آیا او میتواند انتظار داشته باشد که هواداران چنین رفتاری را هضم کنند؟ چوب این قبیل رفتارها را در همین فصل سعید آقایی خورد؛ بازیکنی که هرگز مورد بخشش طرفداران تراکتور قرار نگرفت و در نهایت مجبور شد این باشگاه را ترک کند.
یک فوتبالیست مبهم
«برای استقلال در دربی آرزوی موفقیت میکنم تا غول آسیا یعنی پرسپولیس را شکست بدهد!» این جمله 2سال پیش نورافکن است، رفتارهای او هم مثل همین جمله او عجیب و مبهم هستند. هیچکس نمیداند که او دقیقا چه کاری انجام میدهد. به هر حال رفتارهایی که از این بازیکن سر میزند تهدیدی برای آینده او در قامت یک فوتبالیست ملی است. فوتبال هم سرانجام تمام میشود و هیچ دلیلی ندارد که او خاطرههای تلخی را در ذهن هواداران به جا بگذارد.