ادعای عجیب مرد کودکربا در دادسرای جنایی
«چند کودک در حال بازی بودند و من چون تحتتأثیر مواد بودم، تصور کردم آنها خواهرزاده و برادرزاده هایم هستند؛ به همین دلیل به سمتشان رفتم تا آنها را به خانههایشان ببرم.»
این ادعای عجیب یک مجرم سابقه دار است که نقشه کودکربایی در سر داشت اما با هوشیاری و اقدام بموقع زنی جوان که شاهد ماجرا بود، نقشهاش ناکام ماند و دستگیر شد.
به گزارش همشهری، صبح دیروز زنی جوان با 110تماس گرفت و وقتی اپراتور پاسخ داد، گفت:«پسری جوان در حال ربودن چند کودک است؛ لطفا فورا مأمور بفرستید تا دستگیرش کنند.»
اپراتور، زن جوان را به آرامش دعوت کرد و از او آدرس گرفت؛ خیابانی در جنوب پایتخت. بلافاصله تیمی از مأموران راهی محل مورد نظر شدند و مرد جوان را دیدند که در حال کشیدن چند دختر و پسربچه در خیابان بود. بچهها فریاد میکشیدند که در آن شرایط مأموران وارد عمل شدند و مرد کودکربا را دستگیر کردند و نقشه این آدم ربایی را ناکام گذاشتند.
زن جوان که شاهد ماجرا بود، به مأموران گفت: لحظاتی قبل برای خرید از خانهام خارج شدم که در نزدیکی خانه مان 2دختر و 3پسر 3 تا 6 سال را دیدم که در حال بازی بودند. ناگهان مردی جوان به سمت آنها هجوم برد. او رفتارهای عادی نداشت و ابتدا تصور کردم ماسکی بهصورت زده و قصد ترساندن بچهها را دارد اما بعد دیدم دست و پای آنها را به زور گرفته و قصد دارد بچهها را با خودش ببرد. صدای جیغ و فریاد بچهها به آسمان بلند شده بود که من برای نجات بچهها به سمتشان رفتم تا آنها را از دست مرد کودکربا نجات بدهم اما او ناگهان با چاقو تهدیدم کرد و گفت اگر از آنجا دور نشوم با ضربات چاقو جانم را میگیرد. من هم از ترسم آنجا را ترک کردم اما فورا با پلیس تماس گرفتم.
وقتی مأموران در محل در حال تحقیق بودند، بچهها که از ترسشان زیر ماشینها پناه گرفته بودند، بیرون آمدند. درحالیکه وحشت زده بودند و میلرزیدند. کمی آنطرفتر هم دختربچه 5سالهای ایستاده بود که رنگ صورتش به سفیدی گچ و شوکه شده بود. ظاهرا مرد جوان، قصد داشته با بستن دست و پای این دختر با طناب، وی را با تهدید با خودش ببرد چرا که بچههای دیگر از دست مرد کودکربا فرار کرده و زیر ماشینها مخفی شده بودند. خوشبختانه این آدم ربایی با هوشیاری زن جوان و حضور بموقع پلیس ناکام ماند و مرد کودکربا نیز دستگیر شد. در ادامه تحقیقات مشخص شد که متهم یک مجرم سابقه دار و پیش از این به اتهام آدمربایی و لواط دستگیر و زندانی شده بود. وی صبح دیروز به دادسرای جنایی تهران منتقل شد و وقتی مقابل بازپرس جنایی تهران قرار گرفت ادعای عجیبی را مطرح کرد. وی گفت: در حال گذر از خیابان بودم که چشمم به چند پسر و دختر بچه افتاد. آنها سرگرم بازی بودند و یک لحظه تصور کردم آنها خواهرزاده و برادرزاده هایم هستند. با خودم گفتم که چرا بدون پدر و مادرهایشان در حال بازی هستند و باید آنها را فورا به خانه هایشان ببرم. وی ادامه داد: مواد کشیده بودم و حالت عادی نداشتم. توهم به سراغم آمده بود و میخواستم بچهها را کشانکشان به خانه خواهر و برادرهایم ببرم؛ درحالیکه آنها بچههای غریبه بودند.
این متهم پس از مطرح کردن این ادعای عجیب بازداشت شده و تحقیقات از او ادامه دارد.