![30 سال قبل در صفحه حوادث همشهری](/img/newspaper_pages/1402/08-%20Aban/14/zamime/26-09.jpg)
30 سال قبل در صفحه حوادث همشهری
![30 سال قبل در صفحه حوادث همشهری](/img/newspaper_pages/1402/08-%20Aban/14/zamime/26-09.jpg)
فرار قاتل به اروپا بعد از جنایت در افسریه
30سال قبل در چنین روزهایی روزنامه همشهری در صفحه حوادث خود در گزارشی مفصل به ماجرای قتلی در منطقه افسریه پرداخت که قاتل بعد از جنایت به ترکیه و چند کشور اروپایی گریخته بود اما سرانجام با بازگشت به تهران درحالیکه بهطور مخفیانه زندگی میکرد، دستگیر شد.
گزارش این پرونده اینطور آغاز شده است: صبح روز ۱۲ خرداد سال ۶۹ اکبر (۳۷ ساله) در افسریه تهران وارد یک مغازه بستنیفروشی شد و از مغازهدار یک لیوان بستنی خواست. او وقتی به دور و بر خود نظر انداخت، مهدی (۳۰ ساله) را دید که در مغازه مشغول بستنی خوردن است. اکبر که با مهدی از قبل اختلاف داشت به مسخره کردن پرداخت و این آغاز یک درگیری و نزاع خونین بود. صاحب مغازه که از بگومگوهای آن دو عصبانی شده بود، از آنان خواست در مغازه او مشاجره نکنند و اگر اختلافی دارنده بیرون مغازه آن را حل وفصل کنند. به این ترتیب اکبر و مهدی از مغازه بیرون رفتند و زیر پل افسریه مجدداً درگیر شدند و با کارد به جان هم افتادند در این میان ضربه کارد اکبر شاهرگ مهدی را برید و مهدی نقش زمین شد و اکبر از محل حادثه گریخت.
مردم مأموران حوزه پاسگاه هاشمآباد را خبر کردند و آنها مجروح را به بیمارستان رساندند، ولی او مرده بود. پرونده این جنایت به اداره آگاهی ارجاع شد و به دستور سرگرد چاپاریان، رئیس شعبه اول چند تن از کارآگاهان ورزیده مأمور پیگیری ماجرا شدند و در تعقیب متهم به قتل اطلاع یافتند که او به خانه پدرش رفته کارد خونآلود را شسته و با برداشتن 2 دست لباس برای سفر خانه را ترک کرده است.
سروان حسنزاده مأمور تحقیق نیز اطلاع یافت متهم اتومبیل خود را قولنامهای فروخته به جلفا رفته و پس از ۲ ساعت کوهپیمایی به ترکیه گریخته است. در ترکیه اکبر گذرنامه جعلی تهیه کرده و پس از اقامت کوتاهی در بلغارستان به لهستان رفته و مشغول بهکار شده است.
سروان حسنزاده درباره چگونگی دستگیری متهم به قتل به خبرنگار حوادث روزنامه گفت: از سال ۶۹ ردیابی متهم را بهعهده داشتم تا اینکه متوجه شدم او چندماه قبل، از در بهدری و ماندن در خارج خسته شده و در حال حاضر بهطور ناشناس و با قیافه و ظاهری مبدل در خانهای در خیابان پیروزی زندگی میکند. مراتب به سرتیپ کیومرثی رئیس اداره آگاهی اطلاع داده شد. به دستور او قرار شد خانه متهم به قتل را در محاصره قرار داده و حرکات او زیرنظر گرفته شود و آمد و شد متهم کنترل شود. بهگفته مأموران روزی که قرار بود اکبر دستگیر شود متوجه جریان شد و خود را به خانه همسایه رساند تا فرار کند، اما کارآگاهان با تعقیب او سرانجام موفق شدند او را دستگیر کنند.
در اداره آگاهی متهم اعتراف کرد که پس از کشتن مهدی به خارج از ایران گریخته و سرانجام عذاب وجدان او را به بازگشت به وطن مجبور کرده است. سروان حسنزاده در گفتوگو با خبرنگار ما پیرامون این حادثه عبرتآموز گفت پس از فرار مهدی، پدر پیر او نیز از غصه دق کرد و مرد.
پیوند زدن بازوی قطع شده
در اوایل دهه 70که هنوز پزشکی در ایران تا این حد پیشرفت نکرده بود هر گام روبه جلویی بهعنوان یک شگفتی مطرح میشد تا جایی که گزارش آن در صفحه حوادث منتشر میشد. ازجمله این گزارشها ماجرای پیوند زدن بازوی قطع شده مردی در بیمارستان شهدای تجریش است. این گزارش روز 16آبانماه سال 72در صفحه حوادث همشهری به این ترتیب منتشر شد: طی یک جراحی که صبح دیروز در بیمارستان شهدای تجریش انجام گرفت بازوی بریده مردی توسط پزشکان این بیمارستان دوباره به بدن او وصل شد و جراحان اعلام کردند این نوع عمل در ایران و جهان کم سابقه است.
عمل جراحی توسط تیم ورزیدهای از جراحان کشور به سرپرستی دکتر افشار(جراح بیمارستان شهدای تهران تجریش) انجام شد و به گزارش خبرنگار ما حال عمومی بیمار رضایت بخش است و بازوی پیوند شده کاملا حرکت میکند.
بیماری که عمل پیوند کامل دست روی او انجام شد دیروز طی تصادفی شدید در جاده کرج دستش زیر اتومبیل واژگون شده گیر کرد و قطع شد. در پی حادثه مجروح و دست قطع شده به بیمارستان شهدا انتقال یافت و تحت عمل جراحی قرار گرفت. دکتر افشار که این جراحی را سرپرستی کرده است عصر دیروز به خبرنگار همشهری گفت: مصدوم صمد نام دارد و در حال حاضر در بیمارستان بستری است و حال او رو به بهبود است.
دکتر افشار افزود: پیوند دست به این ترتیب جزو اعمال جراحی کم سابقه است و میتوان گفت ششمین عمل و پیوند از نوع خود در دنیاست. او گفت عمل جراحی و پیوند 4 ساعت طول کشید و در حوادث مشابه چنانچه بیمار بدون فوت وقت به بیمارستان انتقال یابد دست بریده شده پیوند زده میشود و اشکالی هم پدید نخواهد آمد.
آخرین شگرد ضدسرقت
سالهای قبل در شرایطی که خودروها و موتورسیکلتها سیستمهای امنیتی و ضدسرقت نداشتند شهروندان دست به ابتکارات جالبی میزدند تا سارقان را ناکام بگذارند. در آبانماه سال 1372یکی از خوانندگان همشهری عکسی از ابتکار جالبش برای همشهری فرستاد.
صاحب این موتوسیکلت که این عکس جالب را شخصا تحویل روزنامه داده است در گفتوگو با خبرنگار ما درباره علت قفل کردن وسیله نقلیهاش به پنجره آهنی خانهاش گفت برای حفظ موتورم از دستبرد دزدان به فکرم رسید که موتورسیکلت را به تیر چراغ برق قفل کنم اما دزدان موتورسیکلتم را ربودند. دزدگیر گذاشتم جایش را پیدا کردند. حتی در توقفهای طولانی بنزین باک را خالی کردم، دزدان باک را پر کردند و موتورم را بردند! این بار به فکرم رسید موتور را به پنجره اتاقی که شبها در آن میخوابم قفل و زنجیر کنم و گوش به زنگ باشم اگر ضمن استراحت در اتاق یک وقت صدای موتور بلند شد، خودم را به سارق برسانم و او را حین ارتکاب جرم بگیرم.
فریب زنان توسط رمال پیر با عکسهای مستهجن
یکی دیگر از گزارشهای خواندنی که در اواسط آبانماه سال 72در صفحه حوادث همشهری منتشر شد به دستگیری یک رمال میپردازد که با ترفندی عجیب زنان را اغفال میکرد. در این گزارش آمده است:روز گذشته بانوی خانهداری به منطقه انتظامی شمیرانات مراجعه کرد. او از رمال ۷۶ سالهای شکایت داشت که قصد کلاهبرداری و اغفال وی را داشته است. این زن گفت: چندی پیش مقداری از طلاجاتم گم شد و من به توصیه همسایهها نزد این رمال رفتم تا برای یافتن طلاهای گمشده اقدام کند، اما او با نشان دادن تصاویر زنان جوانی که پوشش برازندهای نداشتند، قصد اغفال مرا داشت. از خانه این مرد گریختم و حالا آمدهام از او شکایت کنم.
برای پی بردن به صحت و سقم ادعاهای زن، 2 نفر از مأموران انتظامی نسوان، در کسوت افراد نیازمند به بختگشایی و رمالی نزد این رمال رفتند و رمال بیخبر از ماجرا مانند مورد اول با نشان دادن عکسهای مستهجن درصدد اغفال مأموران نیز برآمد!
موضوع به سرپرست دادسرای شمیرانات گزارش شد و با اخذ مجوز قانونی مأموران وارد منزل رمال شدند و مشاهده کردند که محمد ابراهیم مشغول رمالی برای 3 زن جوان ناآگاه است. در بازرسی از خانه، او یک اسلحه کمری برونینگ با خشاب و فشنگهای مربوطه، ۲۸ تیر فشنگ جنگی مربوط به سلاحهای مختلف، ۱۶ قطعه تصاویر زنان بدون حجاب و پوشش نامناسب و مقادیری لوازم و ادوات رمالی و فالگیری کشف و ضبط شد.
رمال کهنسال به مأموران اظهار داشت به قصد شوخی چنین رفتاری داشته اما از راه رمالی و فالگیری و بختگشایی امرار معاش میکرده است. او با پخش کردن کارت ویزیت که نشانی و شماره تلفن خود را روی آن نوشته بود مراجعان را با وقت قبلی میپذیرفت و در زمینههای بختگشایی، باطل کردن سحر و رفع بلا و بیماری و یافتن افراد گمشده فعال بود.
در تحقیقات معلوم شد که مرد رمال، از این طریق میلیونها ریال از مردم، بهویژه زنان سادهلوح اخاذی و کلاهبرداری کرده و خانه و زندگی مرفهی برای خود فراهم کرده است.
همسرکشی بهخاطر اختلافات خانوادگی
مردی که بهدلیل اختلافات خانوادگی همسرش را به قتل رسانده بود توسط مأموران انتظامی دستگیر شد و در بازجوییها به قتل اعتراف کرد. به مأموران انتظامی پاسگاه پیشوای ورامین خبر رسید مردی بهنام محمدرضا همسر27ساله خود را به قتل رسانده است. مأموران سراغ این متهم رفتند و او را دستگیر کردند.
سارق پرکار
دزدی که در یکماه به 21مغازه دستبرد زده بود توسط مأموران انتظامی منطقه شمال تهران دستگیر شد و با قرار بازپرس به زندان رفت. این دزد که کیومرث نام دارد پرکارترین سارق نام گرفته است و در بازجوییها اعتراف کرده که تاکنون به 21مغازه در شمال و شرق تهران دستبرد زده است.