شهید علی لندی
شهیدی از جنس دهه هشتادیها
اغلب وقتی صحبت از دهه هشتادیها به میان میآمد همه تصورها سمت نوجوانان بیدغدغهای میرود که تحتتأثیر فضای مجازی و دنیای مدرن امروزی قرار گرفتهاند. در نگاه اول فکر میکنیم دنیای این نوجوانها با نوجوانان دهه پنجاهی که در پیروزی انقلاب گل کاشتند متفاوت است. فکر میکنیم با نوجوانان سالهای جنگ زمین تا آسمان فاصله دارند اما سخت در اشتباهیم. نوجوانان این مرز و بوم ثابت کردهاند در بزنگاهها، حامی مردم و ملتاند و حتی از جان مایه میگذارند. نمونهاش «علی لندی» نوجوان فداکار ایذهای که با تأیید رهبر معظم انقلاب، شهید خطاب شد و نشان فداکاری ارتش را گرفت. حتی شجاعت ماندگار شهید «علی لندی» در کتابهای درسی، مجلات رشد و جشنواره بینالمللی فیلم رشد ثبت شد.
نجات زن همسایه از حریق
شامگاه ۱۸ شهریور سال1400خبری درباره فداکاری یک نوجوان 15ساله که جان خود را به خطر انداخته بود تا 2 زن همسایه را از گرفتاری در آتش نجات دهد، توجه همه را بهخود جلب کرد.
ماجرا از این قرار است که در پی آتشسوزی یک عدد پیکنیک توسط خانم میانسالی و پس از آن پرتاب ناخواسته به سمت مادرش و سوختگی زن سالخورده با فریاد و درخواست کمک، نوجوانی پانزده ساله بهنام علی لندی که دانشآموز پایه نهم بود ناگهان صدای جیغهای 2 زن را شنیده، بدون ذرهای تردید به سرعت کفشهایش را میپوشد و به در خانه همسایه میرود. علی پیکنیک را برداشته و آن را برعکس میکند، اما گاز مایع روی خودش نشتکرده و شعلههای بیرحم آتش جسم نحیف علی را در آغوش میگیرد.
یکی از همسایهها که متوجه آتشسوزی شده بود، پتویی برداشته و با آن یکی از زنان را نجات میدهد، اما علی فراموش میشود.
نوجوان فداکار ایذهای
پوست نحیف تن علی در میان آتش گداخته میسوزد، اما دم نمیزد، حتی از کسی کمک نمیخواهد. یکی از بچههای خالهاش در را بازکرده و به علی میگوید سریع به حمام و زیر دوش آب خنک برود. دقایقی بعد و با ورود آتشنشانی و اورژانس، آتش خاموش شده و هر 3 مصدوم به بیمارستان منتقل میشوند. زنی که پیرتر بود فوت میشود، اما دخترش سرپایی درمان میشود. حکایت علی اما فرق دارد. ۹۱ درصد سوختگی، نتیجه سرشاخ شدن علی با آتش بیرحم است.
او ابتدا به بیمارستان سوانح و سوختگی آیتا...طالقانی منتقل میشود، اما شدت سوختگی به حدی بالاست که علی را به بیمارستان امام موسیکاظم(ع) اصفهان منتقل میکنند. اما شدت جراحات وارده آن قدر بالاست که علی دوام نمیآورد و سرانجام در روز جمعه 2مهر خبر فوتش همه را در بُهت فرو میبرد.
بازتاب جهانی فداکاری علی
شجاعت و اقدام عجیب علی لندی بهگونهای بود که پس از این حادثه در سرتاسر دنیا به آن پرداختند و علی تبدیل شد به پهلوان ملی و قهرمان کوچک ایرانی و نام این نوجوان عزیز که دلاورانه و پروانهوار به دل آتش زد تا جان 2 انسان را نجات دهد در شمار قهرمانان ملی این مرز و بوم و در امتداد حسین فهمیدهها ثبت شد.بازتاب جهانی فداکاری علی
معرفیکتاب
عاشق اردوهای جهادی بود
کتاب «علی لندی» به قلم محدثه سادات طباطبایی که توسط انتشارات کتابک به چاپ رسیده است روایتگر داستان زندگی این نوجوان ایذهای و فداکاری بزرگش است. در بخشی از این کتاب میخوانیم:
«علی عاشق اردوهای جهادی بود. توی این اردوها میتوانست برای مردمی که در مناطق محروم زندگی میکنند با کمک بزرگترها خانه، حمام و مدرسه بسازد، ولی چون سنش کم بود نمیتوانست توی این اردوها شرکت کند. وقتی عمو گفت قرار است با کمک بقیه مردهای خانواده برای روستای پدریشان سیل بند و پل بسازند، علی خیلی خوشحال شد. روستایشان «بلوطکلندی» مشکلات زیادی داشت. بزرگترین مشکل روستا نداشتن آب لولهکشی بود. بالای کوه چشمهای بود که مردم با سطل و دبه از آنجا آب میآوردند. لندیها دست بهدست هم دادند و از چشمه به همه جای روستا لوله کشیدند. سیل بند ساختند؛ پل زدند و جادهها را پهنتر کردند. علی هم با اشتیاق هر کاری از دستش برمیآمد میکرد. با فرغون سیمان و خاک میبرد؛ لولهها را جابهجا میکرد، مصالح را میبرد کنار چشمه و... بالاخره آب رسید داخل روستا. وقتی برای نخستین بار توی خانههای روستا شیر آب را باز کردند همه با شادی صلوات فرستادند. علی همانطور که به صدای دلنشین آب گوش سپرده بود، با خودش فکر میکرد: کاش کربلا هم بودیم و میتوانستیم به خانواده امامحسین آب برسانیم.»