سارق سریالی خودروهای پایتخت در یک ماجرای عجیب لو رفت
قاچاقچی طلا، دزد حرفهای را لو داد
الهه فراهانی-روزنامهنگار
با دستگیری یک قاچاقچی مشروبات الکلی و طلا در یکی از شهرهای غربی کشور، اسرار مردی که بهصورت سریالی دست به سرقت خودروهای مزدا3 و پراید در پایتخت میزد، فاش شد.
به گزارش همشهری، از حدود 3ماه قبل، پلیس در جریان سرقت سریالی خودروها در نقاط مختلف پایتخت قرار گرفت و تحقیقات برای شناسایی سارق یا سارقان را آغاز کرد. بررسیها نشان میداد که تمامی سرقتها در نقاط خلوت شهر و جایی که هیچ دوربین مداربستهای در آنجا نبود، رخ داده است. خودروهای سرقتشده نیز خودروهایی بودند که نه قفلفرمان داشتند و نه قفل پدال. بیشتر خودروهای سرقتشده پراید و مزدا3 بودند و در این شرایط شماره پلاک این خودروها در اختیار تمامی تیمهای گشتی قرار گرفت تا اینکه چند روز پیش اتفاق عجیبی رخ داد.
قاچاق طلا
کیلومترها آنطرفتر از پایتخت و در یکی از شهرهای غربی کشور، مأموران پلیس سرگرم گشتزنی بودند که به یک خودروی مزدا3 که رانندهاش رفتار مشکوکی داشت، ظنین شدند. آنها به راننده دستور ایست دادند و از آنجا که وی هیچگونه مدرکی همراه نداشت، شکشان به او بیشتر شد. مأموران به بازرسی داخل خودرو پرداختند و متوجه چند کیلو طلا و تعداد زیادی بطری مشروبات الکلی شدند که به طرز ماهرانهای در ماشین جاسازی شده بود. از سوی دیگر مشخص شد که خودرو سرقتی است و اواخر مردادماه در یکی از مناطق پایتخت دزدیده شده است.
با دستگیری راننده مزدا3، معلوم شد که وی قاچاقچی طلا و مشروبات الکلی است و خودروی سرقتی را از فردی به نام علی در تهران خریده است. علی در یک عملیات ضربتی دستگیر شد و در بازجوییها به سرقت سریالی خودروها اعتراف کرد. او مدعی شد که همه سرقتها را بهتنهایی انجام میداده و ماشینهای سرقتی را به مالخران یا قاچاقچیان میفروخته است. این مرد با دستور بازپرس پرونده بازداشت شده و تحقیقات از وی ادامه دارد.
گفت و گو
سرقت در 10 ثانیه
علی 37ساله است. میگوید فوقلیسانس مکانیک دارد و بهتازگی وارد دنیای مجرمان شده است. علی سرقت خودرو را نزد یک دزد حرفهای یاد گرفته و در گفتوگو با همشهری از شگردش میگوید.
با چه شگردی، ماشینها را به سرقت میبردی؟
من برای سرقتهایم 2شگرد داشتم؛ اول سرقت ماشینهای پارکشده کنار خیابان بود و دوم تصادف صوری. ماشینهای پارکشده کنار خیابان را با شاهکلید ظرف 10ثانیه سرقت میکردم. ساخت شاهکلید را از یک خلافکار حرفهای یاد گرفته بودم. او دستمزدش را گرفت و به من یاد داد که شاهکلید بسازم. بعد فوتوفن سرقت پراید و مزدا3 را که قفل فرمان و پدال نداشتند، به من آموزش داد. من هم میرفتم جاهای خلوت و با شاهکلیدی که آموزش ساختش را دیده بودم، ظرف 10ثانیه در ماشین را باز میکردم و به سرقت میبردم.
شگرد دومت چه بود؟
تصادف ساختگی. با ماشین پراید سرقتی، میرفتم در خیابان و با ماشینهای مدل بالا که تکسرنشین بودند، تصادف میکردم. البته تصادف جزئی، مثلا به آینه خودروها میکوبیدم. اغلب هم رانندههای زن را سوژه قرار میدادم. وقتی راننده پیاده میشد، ماشین را به سرقت میبردم.
مالباختهها مقاومت نمیکردند؟
اگر مقاومت میکردند، با چاقو یا اسلحه قلابی تهدیدشان میکردم و ماشین را میبردم.
با ماشینهای سرقتی چه میکردی؟
به مالخرانی که میشناختم، میفروختم تا آنها با شیوه سندنمرهکردن، ماشینها را بفروشند. گاهی هم به قاچاقچیان شهرهای غربی کشور میفروختم. آنها با ماشینهای سرقتی، قاچاق طلا، سیگار و مشروب و... انجام میدادند و بابت ماشینها پول خوبی پرداخت میکردند.
چند مورد با این شگردها سرقت انجام دادی؟
نمیدانم 10 یا 20مورد!
ظاهرا تحصیلکردهای؟
فوقلیسانس مکانیک دارم اما به خاطر پول سارق شدم. راستش من همه سرمایهام را دودستی به یکی از بستگان نزدیکم دادم. او میگفت در کارخرید و فروش دلار و ارز دیجیتال است. میگفت ظرف یک ماه سود خوبی به من میدهد اما نه تنها پول من بلکه بقیه اقوام را هم گرفت و فرار کرد.
یکی میگوید کاناداست و یکی مدعی است که او به آمریکا گریخته است. حالا این قسمتش مهم نیست؛ مهم سرمایه من بود که از دست رفت. چون بدهکار بودم، ناچار شدم راه خلاف را انتخاب کنم.
چرا سراغ سرقت ماشین رفتی؟
یکی از دوستانم پیشنهاد داد. به یک سارق حرفهای پول دادم و او هم به من آموزش داد و سرقت را شروع کردم. با آموزشهایی که دیدم، شاهکلید ساختم و ظرف 10ثانیه ماشین میدزدیدم.
مردم چهکار کنند که ماشینشان سرقت نشود؟
توصیه اولم این است که در ماشینهایشان سیستم ردیاب یا همان جیپیاس نصب کنند. نکته بعدی اینکه ماشینهایشان را در جای خلوت پارک نکنند. حتیالامکان جایی پارک کنند که دوربین مداربسته وجود داشته باشد. حتما نکات ایمنی را رعایت کنند یعنی به ماشینهایشان قفل فرمان و پدال بزنند. مورد دیگری که حتما باید عنوان کنم این است که هنگام تصادف حواستان را جمع کنید. اگر شخصی در جای خلوت به ماشین شما کوبید، درها را قفل کنید و به پلیس زنگ بزنید. به هیچ عنوان از ماشین پیاده نشوید تا به دام دزدانی مانند من نیفتید. البته اگر خدا بخواهد من توبه کردهام و دیگر قصد ندارم خلاف کنم. میخواهم بعد از آزادی از زندان درست زندگی کنم...