سارقی که جان سرباز کلانتری را گرفته بود و خواستگار اسیدپاش قصاص شدند
طناب دار بر گردن 2جنایتکار
الهه فراهانی- روزنامهنگار
سارق موتورسیکلتی که پس از دستگیری در راه انتقال به کلانتری جان سرباز 20ساله را گرفته بود، به همراه خواستگار سمجی که در جریان یک اسیدپاشی هولناک، دختر موردعلاقهاش را به قتل رسانده بود، سحرگاه دیروز پای چوبه دار رفتند و به دار مجازات آویخته شدند.
بهگزارش همشهری، نخستین قاتلی که سحرگاه دیروز در زندان قزلحصار پای چوبه دار رفت و به قصاص محکوم شد، ظهر نهم مرداد1400 در نزدیکی کلانتری شهدا دست به جنایتی هولناک زد. آن روز سرباز کلانتری بهنام عبدالجبار مختومنژاد، متولد سال80، سارقی را که روز جمعه هنگام سرقت موتورسیکلت دستگیر شده بود به دادسرای جشنواره برد.
پس از انجام اقدامات قضایی، دادیار پرونده برای متهم قرار وثیقه صادر کرد و او به همراه سرباز از دادسرا خارج شد اما در نزدیکی کلانتری تصمیم به فرار گرفت. سرباز کلانتری بهدنبال او رفت تا مانع فرارش شود. همین اتفاق باعث شد تا آنها با یکدیگر گلاویز شوند که در همان لحظه متهم با چاقویی که از میان کیسه وسایلش برداشته بود، ضرباتی به سرباز زد و متواری شد. بهدنبال این حادثه، سرباز 20ساله به شهادت رسید و به دستور قاضی محمدجواد شفیعی، بازپرس جنایی تهران، تحقیقات برای دستگیری سارق جنایتکار آغاز شد.
وی چند ساعت بعد سوار بر یک موتورسیکلت سرقتی در یکی از پارکها دستگیر شد.
متهم به قتل، 29ساله، یک مجرم سابقهدار و تخصصش سرقت موتورسیکلت بود. وی چند ماه قبل از قتل با سپردن وثیقه از زندان مرخصی گرفته و دیگر به زندان بازنگشته بود. مرد جوان پس از فرار از زندان با پرسه زدن در مقابل بیمارستانها، موتورسیکلت میدزدید تا اینکه دستگیر شد و در جریان فرار از دست سرباز کلانتری دست به جنایت زد. مرد جنایتکار در بازجوییها گفت: روز حادثه، در حالی که به اتهام سرقت موتور دستگیر شده بودم، به همراه سرباز کلانتری راهی دادسرای جشنواره شدیم. در دادسرا برای من وثیقه 100میلیونی صادر شد و من به همراه سرباز جوان از دادسرا خارج شدم تا به کلانتری برگردم. سرباز یک خودرو کرایه کرد و هر دو در صندلی عقب نشستیم. یک کیسه در دست سرباز بود که تمام وسایل مرا داخل آن قرار داده بودند. چاقویی هم که معمولا برای اجرای نقشه سرقت همراه داشتم، در کیسه بود. در نزدیکی کلانتری پیاده شدیم. چون در جریان دستگیری کتفم در رفته و ساعدم شکسته بود از سرباز خواستم تا دستبندم را باز کند. سرباز هم دلش به حالم سوخت و دستبندم را باز کرد. همان موقع چشمم به چاقویم افتاد که درون کیسه بود. آن را هم برداشتم و داخل جیبم گذاشتم. همان لحظه بود که شروع کردم به دویدن و فرار کردن. سرباز هم بهدنبالم دوید و مرا گیر انداخت. ناچار شدم با او درگیر شوم و از ترس اینکه گیر بیفتم چاقو را از جیبم بیرون آوردم و چند ضربه به او زدم.
این مرد جنایتکار پس از محاکمه در دادگاه کیفری به قصاص محکوم شد و هرچند به حکم اعتراض کرد، اما قضات دیوانعالی کشور مهر تأیید بر این حکم زدند و پرونده برای انجام مقدمات اجرای حکم به شعبه اجرای احکام دادسرای جنایی تهران فرستاده شد. سرانجام عامل به شهادت رساندن سرباز جوان سحرگاه دیروز در زندان قزلحصار پای چوبه دار رفت و قصاص شد.
مکث
قصاص قاتل اسید پاش
روز چهارشنبه پنجم مهر1402 تاریخی بود که برای اجرای حکم خواستگار محکوم به قصاص تعیین شده بود و او دومین نفری بود که بعد از قاتل سرباز جوان پای چوبه دار رفت تا سرنوشتش مشخص شود. این خواستگار اسیدپاش دهم مرداد سال89 در اسلامشهر روی دختری جوان اسید پاشید و نتوانست رضایت اولیای دم را جلب کند و سحرگاه دیروز در زندان قزلحصار قصاص شد. قربانی این اسیدپاشی دختری بود ۲۳ساله که بهشدت از ناحیه صورت و دست مصدوم شد و برای درمان به بیمارستان انتقال یافت. وقتی مأموران بالای سر او در بیمارستان حاضر شدند، دختر جوان گفت: حدود ۶سال قبل با جوانی به نام مهران آشنا شدم و وقتی رابطه ما جدی شد، مهران از من خواستگاری کرد، اما در رفتوآمدهای خانوادگی متوجه شدیم که با یکدیگر تفاوت و اختلاف داریم؛ به همین دلیل بود که خانوادهام با این وصلت مخالفت کردند. با وجود این، او دستبردار نبود و میگفت یا باید با من ازدواج کند یا قید این زندگی را میزند.
اما من به او جواب منفی دادم و با این حال روز حادثه مهران با من تماس گرفت و به بهانه اینکه برایم غذای نذری آورده خواست مقابل خانهمان بیاید تا آخرین حرفهایش را هم بزند. وی ادامه داد: در را که باز کردم، او را مقابل خودم دیدم. قابلمهای کوچک در دست داشت، اما تا سرم را بلند کردم، مایع درون آن را بهصورتم پاشید. ناگهان سر و صورتم گر گرفت و چشمانم سیاهی رفت. فریاد کمک سر دادم که بعد مرا به بیمارستان رساندند و متوجه شدم مهران برای انتقامجویی دست به اسیدپاشی زده است. ۱۰روز بعد از این حادثه، دختر جوان بهدلیل شدت سوختگی جانش را از دست داد و در تحقیقات پلیسی عامل اسیدپاشی مرگبار دستگیر شد. او به جرم خود اقرار کرد و معلوم شد که خودش نیز هنگام اسیدپاشی، دچار ۲۵درصد سوختگی شده است. وی در بازجوییها گفت: من عاشق شده بودم و دختر مورد علاقهام مرا دوست نداشت. من نمیخواستم او با مرد دیگری ازدواج کند. تصمیم بیرحمانهای بود، اما اصلا در حال خودم نبودم و حالا که او جانش را از دست داده بهشدت ناراحتم. متهم این پرونده مدتی بعد در شعبه۱۱۳ دادگاه کیفری پای میز محاکمه رفت و به قصاص محکوم شد. اگرچه این حکم با اعتراض متهم مواجه و پرونده به شعبه۳۲ دیوانعالی کشور فرستاده شد، اما قضات حکم را تأیید و قابل اجرا دانستند. به این ترتیب پرونده این قاتل نیز دیروز با اجرای حکم قصاصش، بسته و به بایگانی فرستاده شد.