دوست نداشتیم
همهجا حرف از حواشی حضور رونالدو در تهران است اما بیایید کمی به داستان این بازی از نظر «فنی» نگاه کنیم
بهروز رسایلی
رونالدو، رونالدو، رونالدو؛ یک هفته است که همهجا فقط همین یک اسم تکرار میشود، اما آنچه از یاد رفته این است که پرسپولیس و النصر عربستان یک بازی در چارچوب لیگ قهرمانان آسیا برگزار کردند که از زوایای فنی هم مهم است و باید مورد ارزیابی قرار بگیرد. اگر از بحث در مورد ستاره پرتغالی فارغ شدید، بد نیست این جنبه از موضوع را هم مورد تأمل بیشتری قرار بدهیم.
چرا اینقدر ترسو؟
با وجود نابرابری در توان 2تیم و همه مشکلات و بدبیاریهایی که پرسپولیس در برابر النصر عربستان داشت، هیچ تردیدی نیست که شاگردان یحیی گلمحمدی فوتبال خودشان را بازی نکردند. پرسپولیس بهوضوح تحتتأثیر اسم ستارههای حریف و هیاهوی قبل از مسابقه قرار گرفته بود و نهایتا هم شکست تلخی را پذیرفت؛ باختی که اگر علیرضا بیرانوند نبود و نمیرسید، شاید بهمراتب سنگینتر از این میشد. آیا واقعا این همان تیمی است که بارها طعم تلخ شکست را به ژاوی هرناندس و السدیها چشاند؟ چرا این همه ترسو؟ چرا این همه بیاعتمادبهنفس؟
شما ملیپوشی آقای سرلک!
با وجود همه مشکلاتی که پرسپولیس با آن دست و پنجه نرم میکرد، باز این احتمال وجود داشت که سرخپوشان با دست پر از ورزشگاه آزادی خارج شوند و از مهمان پرستاره خود امتیاز بگیرند. با وجود این، درست در شرایطی که پرسپولیس میرفت کمی روی بازی مسلط شود، میلاد سرلک با یک اشتباه بسیار بزرگ و عجیب تیمش را 10نفره کرد. اخراج یک بازیکن در دقیقه53 آن هم در چنین رقابت سنگین و سختی، حقیقتا کار تیم را دشوار میکند. پرسپولیس هم از همین نقطه لطمه خورد و بازی را از دست داد. کارت اول سرلک را شاید بتوان با توجه به خرابی زمین چمن و لیز خوردن او در بدترین موقعیت ممکن توجیه کرد، اما کارت دوم او حقیقتا کودکانه بود و هیچ تناسبی با تجارب و موقعیت این بازیکن نداشت. درست است که نباید یک نفر را با یک بازی قضاوت کرد، اما آدم با خودش فکر میکند این آقای سرلک واقعا «ملیپوش» است؟ خب اگر در یک مصاف مهم ملی مرتکب چنین اشتباهی شود چه باید کرد؟
رزومهسازی از گپ زدن با رونالدو؟
لحظات دیگری هم در این مسابقه بود که دوستش نداشتیم؛ ازجمله زمانی که محمدحسین کنعانیزادگان همراه با رونالدو آسیب دید و از زمین بیرون رفت. او در این لحظات با ذوقی آشکار دنبال گپ زدن با ستاره پرتغالی بود؛ طوری که انگار یک هوادار ساده فوتبال در خیابان است. آدم فکر میکند اگر کنعانی موبایل داشت، لابد همانجا با کریس سلفی هم میگرفت! شما فوتبالیست حرفهای هستی، بازیکن پرسپولیس بزرگی، ملیپوش ایرانی، آیا جایگاهت را میشناسی؟ این رفتارها در شأن موقعیت شما هست؟
چمن، چمن، چمن
حتی یک کلمه اضافی هم در این مورد نمیشود گفت. همهچیز روشن است و یک شکست بزرگ در مسیر برگزاری این بازی بهشمار میآید. خودیها که عادت دارند؛ واکنش بازیکنان و رسانههای عربستانی را به کیفیت نازل چمن آزادی ببینید و از خودتان بپرسید آیا این شرایط برای ما خوب است؟!
قطع امید از شهاب
زاهدی هم از نظر فنی ناامیدکننده بود و هم از نظر رفتاری
به جرأت میتوان گفت یکی از بازندگان بزرگ بازی پرسپولیس و النصر عربستان، شهاب زاهدی بود. او که بهعنوان خرید جدید پرسپولیس در لیگ برتر هم شروع خوبی نداشته، در این دیدار در ترکیب اصلی قرار نگرفت، با این حال مصدومیت زودهنگام و زیانبار مهدی ترابی باعث شد کادرفنی به اجبار زاهدی را به میدان بفرستد و البته که این بازیکن نمایشی اسفبار داشت؛ هم در طول مسابقه و هم در پایان بازی.
زاهدی به هیچعنوان در جریان بازی نتوانست به پرسپولیس کمک کند. او اواسط نیمه اول یک موقعیت بسیار خوب داشت که تصمیم گرفت به جای ضربه زدن به توپ، با چشم بسته پاس رو به بیرون بدهد که خب نتیجهاش از کف رفتن فرصت بود. جالب اینکه بازیکن عربستانی النصر در نیمه دوم شبیه این موقعیت را به دست آورد و با یک ضربه محکم پای چپ طاق دروازه بیرانوند را فروریخت. زاهدی همچنین روی یک ارسال از ضربه ایستگاهی هم فرصت گلزنی پیدا کرد اما ضربه سرش را به زیر توپ زد؛ درست مثل کسانی که تازه فوتبال یاد گرفتهاند، همان چیزی که عوام در موردش میگویند: «شاخ زدن»! بازی ضعیف زاهدی آنقدر ادامه پیدا کرد که نهایتا این بازیکن که خودش بهصورت تعویضی وارد زمین شده بود، در دقایق پایانی بار دیگر از میدان بیرون رفت.
از همه بدتر اما اقدام زاهدی برای گرفتن پیراهن رونالدو بعد از پایان بازی بود که با پاسخ منفی ستاره پرتغالی هم همراه شد تا شب عجیب و ناکام او کاملتر شود. حالا کل باخت تیم به کنار؛ بازیکنی که تعویضی به زمین آمده و آنقدر بد بوده که دوباره تعویض شده، چرا باید دنبال گرفتن پیراهن ستاره رقیب برود؟ آیا بهتر نیست او یک گوشه رختکن بنشیند و به شرایط خودش فکر کند؟ آنچه زاهدی انجام داد، حتی گروهی از آخرین مدافعان او را هم ناامید کرد.