حسین رفیعی مجری و هنرمند
آژیر قرمز جنگ من را از کتک نجات داد
من از دوره ابتدایی خاطرات مهیج و جالب دارم، اما یکی از ماندگارترین این خاطرات مربوط به دوره پنجم دبستان است که در سال 59همزمان با دوران جنگ تحمیلی اتفاق افتاد. به خوبی به یاد دارم که من در آن زمان خیلی شطینت داشتم و بهاصطلاح بیشفعال بودم و آقای ناظم برای اینکه یک جوری از همان روزهای اول مدرسه را اداره کند، من را جلوی صف برد و به من گفت همینجا بمان. در آن موقع تنبیه بدنی در مدارس رواج داشت و آقای ناظم هم داشت مراحل تنبیه بدنی اولیه که یک چوب خاص بود و دور آن شلنگ سفید رنگی بسته شده بود و برای ما بسیار ترسناک بود را توضیح میداد. در این حین آژیر قرمز کشیده شد و ناگهان همهچیز بههم ریخت. اما من همچنان ایستاده بودم و یادم میآید که از آقای ناظم پرسیدم که آقا من بروم یا بایستم؟ اما آقای ناظم بدون پاسخ فرار کرد و من هم به ناچار رفتم. من تنها کسی بودم که شروع جنگ برایم شانس بود و از کتک معلم در رفتم اما ای کاش معلم چوب را میزد و هیچ وقت جنگی شروع نمیشد.