اعترافات عجیب سارقان خانه های پایتخت
«جبارسینگ» خانه خالی می کرد!
الهه فراهانی-روزنامهنگار
تازهترین عملیات پلیس آگاهی پایتخت که به دستگیری دزدان منزل اختصاص داشت با دستگیری 24دزد حرفهای که در قالب 8باند فعالیت میکردند، پایان یافت.
بهگزارش همشهری، سردار علی ولیپورگودرزی، رئیس پلیس آگاهی تهران گفت: در پی وقوع چندین مورد سرقت از منازل مردم در مناطق مختلف تهران بهویژه شمال تهران، تیم ویژهای از کارآگاهان پلیس آگاهی تهران، تحقیقات خود را برای شناسایی و دستگیری سارقان آغاز کردند. وی افزود: با سرنخهایی که بهدست آمد، همکارانم موفق شدند 24نفر از سارقان منزل را در عملیاتهای مختلف که طی چند روز گذشته انجام شد، دستگیر کنند. این سارقان در قالب 8باند فعالیت داشتند که در بازجوییها به سرقت از خانهها اعتراف کردند. رئیس پلیس آگاهی تهران، ارزش ریالی اقلام سرقت شده از منازل شهروندان تهرانی را میلیاردها تومان اعلام کرد و گفت: با توجه به اینکه تحقیق از متهمان درحال انجام است، احتمال افزایش موارد سرقت وجود دارد. بهگفته سردار ولیپورگودرزی از مخفیگاه سارقان دستگیر شده مقادیر زیادی طلا، ارز خارجی و پول نقد، تلفن همراه، لپتاپ، لوازم الکترونیکی و... نیز کشف و ضبط شده که برخی از آنها از سوی مالباختگان مورد شناسایی قرار گرفته است.
رئیس پلیس آگاهی پایتخت گفت: برخورد با مالخران، مورد تأکید جدی پلیس قرار دارد. در همین راستا مالخران اموال مسروقه این سارقان نیز شناسایی شدهاند و بهزودی بازداشت خواهند شد. وی با بیان اینکه برخی از افراد دستگیر شده، دارای سابقه کیفری و بازداشت هستند، خاطرنشان کرد: تحقیقات از متهمان دستگیر شده با هدف کشف دیگر جرائم احتمالی ادامه دارد. سردار ولیپور گودرزی افزود: متهمان دستگیر شده پس از تکمیل تحقیقات در اختیار مقام قضایی قرار خواهند گرفت.
گفت وگو1
باند پاورچین
3سارق اسم باندشان را گذاشته بودند پاورچین؛ چون اگر صاحبخانه در منزل بود، از کنارش به آرامی میگذشتند. گفت وگو با سردسته باند را بخوانید.
چند سال داری؟
20ساله هستم.
سابقه داری؟
10سال قبل بازداشت شدم؛ فکر کنم آن زمان 14یا 15سالم بود.
پس چطور الان 20سالته؟
متهم با دست بهصورتش میکوبد و میگوید:حواس درست و حسابی که ندارم. مواد میکشم و توهم دارم.
با چه شگردی از خانهها سرقت میکردید؟
خانهای که چراغش خاموش بود را شناسایی میکردیم.سپس از دیوار بالا میرفتیم یا از طریق بالکن وارد خانهها میشدیم و اموال قیمتی را به سرقت میبردیم. من لاغرم و به راحتی میتوانم از لای نردهها رد شوم.
راجع به اسم باندتان بگو.
اگر وارد خانهای میشدیم که صاحبخانه بود، پاورچین پاورچین از کنارش رد میشدیم بدون اینکه بیدار شود. برای همین اسم باندمان را گذاشته بودیم پاورچین. ما به خاطر مواد سرقت میکردیم. وقتی مواد میزدیم، دوست داشتیم ریسک کنیم و سرقت میکردیم.
گفت وگو2
شباهت عجیب سارق منزل به هنرپیشه هندی
2نفر از سارقان دستگیر شده ورزشکار و تحصیلکرده هستند و میگویند فقط بهخاطر هیجان و تفریح خانههای مردم را خالی میکردند.
انگیزهتان فقط تفریح و سرگرمی بود؟
مهدی که هیکل ورزشکاری دارد، پاسخ میدهد: نمیدانم چرا سرقت برای ما یکجور تفریح محسوب میشد. هیجانش را دوست داریم. انگیزه ما اصلا پول نیست، شما بیا خانه ما را ببین . همه طلاها در کمدمان بود. اصلا دست به اموال مسروقه نمیزدیم. همه را به صاحبانشان برگرداندهایم. من لیسانس معماری دارم و در کار ساختمانسازی هستم. این دوستم که معروف به جبارسینگ است هم کارش مربیگری است؛ مربی بدنسازی.
مربی بدنسازی چرا باید نقشه سرقتهای سریالی بکشد؟
آرش با خنده میگوید: مهدی که جوابتان را داد؛ خب برای تفریح و هیجانش. یک هیجان خاصی داشت وقتی میتوانستیم وارد خانهها شویم و اموال قیمتی را برداریم. ما سرقت میکردیم و با دلار و یوروهایی که بهدست میآوردیم، خوشگذرانی میکردیم. با دوستانم قرار میگذاشتم و آنها را به بهترین و لوکسترین رستورانهای شهر میبردم و مهمانشان میکردم. درواقع میخواستم خودنمایی کنم. از سوی دیگر با پول دزدی هم بود و کمتر به من فشار وارد میشد! راستش را بخواهید من بین دوستانم معروف به جبارسینگ هستم؛ همان هنرپیشه معروف هندی؛ چون شباهت زیادی به او دارم و دوستانم همیشه تشویقم میکنند تا پا در حرفه بازیگری بگذارم و بدل جبار سینگ شوم!
گفت وگو3
پرتاب گاوصندوق از کوه
در تازهترین طرح پلیس آگاهی تهران، اعضای یک باند 3نفره فامیلی به چشم میخورند. سرکرده باند عموی 30ساله است که با همدستی برادرزاده هایش سرقت میکردند. گفتوگو با این مرد را میخوانید.
از شگرد سرقتهایتان بگو؟
شگرد تکراری! در خیابان پرسه میزدیم و به محض شناسایی خانهای که چراغش خاموش است، از طریق بالکن وارد میشدیم یا در را تخریب میکردیم. سپس هرچه اموال قیمتی بود را به سرقت میبردیم.
انگیزهتان از سرقت چه بود؟
رسیدن به پول و ساختن یک زندگی لاکچری! چیزی که حسرتش را داشتیم. آنقدر همشهریانم از سرقت در گوشم گفتند تا اینکه من هم وسوسه شدم تا پا در دنیای سارقان بگذارم. من اهل تهران نیستم. در یکی از شهرهای غربی کشور زندگی میکنم. همشهریانم میرفتند تهران و بعد از تعطیلات که به شهر میآمدند، از اینرو به آن رو شده بودند. دندانهایشان ردیف و کامپوزیت شده و زیر پایشان ماشینهای لاکچری بود. وقتی پرسوجو کردم متوجه شدم به خانههای اعیانی و لوکس دستبرد میزدند و یکشبه پولدار میشوند. همین شد که من هم دلم را زدم به دریا و تصمیم گرفتم در زندگیام ریسک کنم تا پولدار شوم و لاکچری زندگی کنم، اما خب نشد و حالا اینجا گرفتار شدهام.
برای سرقت از شهرستان به تهران سفر میکردید؟
معمولا آخر هفتهها میآمدیم؛ چون تهرانیهای پولدار آخر هفتهها مخصوصا تابستانها، به ویلاهایشان در اطراف تهران میروند و معمولا خانههایشان خالی است. 3،2 شب در تهران میماندیم و در ماشینهایمان میخوابیدیم و سپس دست پر به زادگاهمان برمیگشتیم.
پروندهتان نشان میدهد که اغلب گاوصندوق از خانههای اعیانی سرقت میکردید؟
ما معمولا آش را با جاش میبردیم!
چطور به رمز گاوصندوقها دسترسی پیدا میکردید؟
دسترسی نمیخواست! میرفتیم بالای کوه و گاوصندوق را از ارتفاع زیاد به پایین پرتاب میکردیم. به همین راحتی در آن باز میشد و وسایلی که داخلش بود را به سرقت میبردیم! معمولا از هر گاوصندوق بالای یک میلیارد تومان گیرمان میآمد.
ظاهرا سرکرده باند هستی؟
این 2نفر (اشاره به 2پسر کمسنوسالی میکند که کنارش ایستادهاند) برادرزادههایم هستند. یکی متولد 82 و دیگری 83 است. آنها تازهکار هستند و پیش خودم آموزش دزدی دیدهاند؛ چون استایل سارق منزل بودن را دارند؛ لاغر هستند و هیکل درشتی ندارند!
توصیهات برای شهروندان چیست تا در دام دزدان گرفتار نشوند؟
حتما یک چراغ را روشن بگذارند، حتما دزدگیر در خانههایشان نصب کنند و از حفاظ در بالکنهایشان استفاده کنند. اگر این موارد را رعایت کنند، خانههایشان هدف ما دزدان قرار نمیگیرد. ما به هیچ عنوان سمت خانهای که چراغش روشن است، نمیرویم.