نسخهپیچی دکترهای قلابی در نسخه تلویزیونی
«در حاشیه» یک «ساختمان پزشکان»؛ به من اعتماد کن!
پرداختن به موضوع پزشکان قلابی در سریالهای طنز اما بدون مشکل نبوده و بعضا بهدلیل حساسیت بالای آن انتقادات زیادی را از سوی جامعه پزشکی در پی داشته است چرا که در این سریالها اغلب برای نشان دادن موقعیت و وضعیت پزشک قلابی در جامعه پزشکی و بیمارستان، نویسنده و کارگردان ناگزیر به ایجاد محیطی آکنده از طنز و شوخی در محیطهای بیمارستانی یا مطبهای پزشکی بودهاند و وضعیت پزشکان واقعی که با پزشکان قلابی در محیط کاری خود در ارتباط بودهاند نیز بهصورت طنزآمیزی به تصویر کشیده شده است. در این گزارش به 2 سریال ایرانی و یکسریال خارجی با موضوع پزشکان قلابی و پزشکان غیرمتخصص یا غیرماهر میپردازیم.
ساختمان پزشکان
قصهها و دردسرهای یک روانشناس کمتجربه
ساختمان پزشکان به کارگردانی سروش صحت، و نویسندگی پیمان قاسمخانی، مهراب قاسمخانی، علیرضا ناظر فصیحی، حمید برزگر و امیر برادران، در ۵۷ قسمت ساخته شده است. این سریال بهطور خاص به پزشکان قلابی نمیپردازد، بلکه شخصیت اصلی داستان نیما افشار با بازی بهنام تشکر، روانشناسی است تازهکار که با وجود اینکه هنوز در کار خود تجربه کسب نکرده اقدام به تاسیس یک مرکز مشاوره میکند. در واقع این سریال به عدمتجربه و مهارت کافی یک پزشک و دردسرهایی که میتواند متعاقب آن برایش ایجاد شود، میپردازد.
نیما افشار روانشناس، همراهِ همسر دومش (که بیمار سابق خودش بوده) در منزل والدینش زندگی میکند. داستانهای مجموعه به زندگی پردردسر نیما که شامل مشکلاتش با بیماران مختلف، گرفتاریهای مالی ناشی از پرداخت اجارهخانه، اقساط مختلف، مهریه همسر سابقش، تلاش دائمی برای حفظ آرامش و صلح میان والدین و برادر بیملاحظه، همسر وسواسی و در نهایت تحمل منشی بیتجربه و دستوپا جلفتیاش میشود، میپردازند.
در حاشیه
سریالی پرحاشیه درباره دردسرهای همکاری یک متخصص با پزشکان جعلی
سریال در حاشیه [۱و۲] به کارگردانی مهران مدیری با حاشیههایی که از سوی جامعه پزشکان گریبانگیر آن شد زودتر از موعد از روی آنتن کنار رفت. حتی نام این سریال هم بهدلیل حساسیت زیادی که ممکن بود در جامعه و بهویژه جامعه پزشکی ایجاد کند، از «دکتر» به «در حاشیه» تغییر داده شد. شخصیت اصلی این سریال «هومن صحرایی» با نقشآفرینی سیامک انصاری است که در یک رشته خاص مربوط به خون متخصص است. او پزشکی متعهد و متخصص است اما بهدلیل درگیری با یکی از همکارانش از شغل خود اخراج میشود. او سپس با راهنمایی یکی از استادان خود مأمور میشود زمینی را که برای یک مرکز درمانی که در ۸۰ سال پیش وقف شده تبدیل به یک بیمارستان کند. او در این راه با «کنگر زهتاب» وارث این زمین و دوستش «صولت» و «سهراب کاشف» (با بازی مهران مدیری) که یک جراح پلاستیک بدهکار و فراری که سابقه کلاهبرداری دارد و پروانه پزشکی او باطل شده و بهروز عشقی فردی بیکار با مدرکی نامعتبر درباره جراحی امعا و احشاء از منطقهای در فیلیپین که وجود خارجی ندارد آشنا و همراه میشود. او این افراد غیرمتخصص و نالایق را در بیمارستان استخدام میکند.
سودجویی و جاهطلبی زهتاب و هرج و مرج بیمارستان فقط به خرجتراشی برای بیماران با رقمهای هنگفت و جراحیهای بیدلیل آنها و قاچاق اعضای بدن ختم نمیشود بلکه باعث میشود تا افراد سالم زیادی در یک مانور بیمارستانی صدمات جدی ببینند یا مفقود شوند.
به من اعتماد کن
داستان پرستاری که پزشکی متقلب شد
«به من اعتماد کن» نام یکسریال انگلیسی ۸ قسمتی با موضوع پزشکی است که پخش آن از ۲۰۱۷ آغاز شد و در ۲۰۱۸ خاتمه یافت. جودی ویتاکر، بازیگر مشهور سریال پرطرفدار «دکتر هو» در درام روانشناسانه «به من اعتماد کن» نقش یک پزشک قلابی را بازی میکند. جودی ویتاکر در این سریال با نام «کت هارکر» در نقش یک پزشک غیرعادی بازی میکند. او پرستاری است که وانمود میکند یک پزشک است. یک «دکتر متقلب» که با فوریتهای پزشکی در بخش حوادث و اورژانس سروکار دارد. اگرچه او خود را به جای یک پزشک جا زده اما در گذشته او یک پرستار بسیار ماهر و متعهد بود که در مورد مسائل مختلف قصور پزشکی در بیمارستان شفیلد ابراز نگرانی میکرد. هنگامی که او درنهایت نگرانی خود را با مدیران بیمارستان مطرح میکند، بهدلیل افشاگری از کار اخراج میشود. او که دیگر از بازگشت بهکار ناامید شده با دختر جوانش مولی (سامر میسون) که باید از او مراقبت کند و پدر سالخوردهاش به گوشهای پناه میبرد. در همان زمان، بهترین دوست کات، آلی ساتون (با بازی آندرهآ لو) تصمیم میگیرد شغل پزشکی را رها کند و به نیوزیلند برود تا زندگی جدیدی را بهعنوان یک کشاورز گوسفند آغاز کند. آلی تمام مدارک مرتبط با پزشکی خود ازجمله رزومه، مدرک، گواهینامهها، مدارک شناسایی پزشک و ... را در سطل زباله میاندازد. وقتی کت آنها را پیدا میکند، تصمیم مخاطرهآمیزی میگیرد و هویت آلی را میدزدد و همراه با دخترش مولی در نقش دکتر «آلی ساتن» به ادینبورگ میرود. در طول راه، کت چند کتاب پزشکی میخواند، چند ویدئوی یوتیوب را در مورد نحوه بخیه زدن تماشا میکند و بهعنوان پزشک در بیمارستانی در ادینبورگ مشغول بهکار میشود. کت در واقع یک پرستار با آموزش و دانش پزشکی فراوان است، با این حال تا چه زمانی او میتواند خود را جای یک پزشک جا بزند؟ و چه زمانی راز او فاش خواهد شد؟