هر قدر از عاشورا بگویم کافی نیست
دیدار با حسین اسرافیلی، شاعر و پژوهشگر دینی که از تبیین مفاهیم اربعین میگوید
فرشاد شیرزادی-روزنامهنگار
اسرافیلی، شاعر دینی و اهلبیت(ع) میگوید: «قیام امام حسین(ع) به قدری زوایای نامکشوف دارد که اهلش میتواند آنها را به رشته کلام درآورد و بسراید. همچنین در راستای تعمیق مفاهیم عاشورایی مرتبط با اربعین، نخبگان وظیفه دارند که به مردم عادی آموزش دهند.» گفتوگوی ما با اسرافیلی درباره چگونگی بسط و گسترش فرهنگ اربعین انجام گرفته است که درپی میخوانید.
مردم در حال و هوای اربعین، باید چه کارها و چه افعالی انجام دهند تا به عمق شناختشان نسبت به قیام عاشورا بیفزاید؟
اول باید طالب درک و فهم موضوع بود. در حال حاضر عده زیادی از مردم برای اربعین به کربلای معلی میروند. این افراد طالبند و از یکماه پیش ثبتنام کردهاند تا در اربعین پیادهروی کنند. یکی هم هست که حتی اگر به او بگویند وسیلهنقلیه فراهم شده، خواهد گفت که من گرفتارم و نمیتوانم به سفر بروم. یادگرفتن اینکه اربعین چه چیزی باید به ما بیاموزد، شرط اولش این است که منِ نوعی مشخص کنم که طالب چه چیزی هستم و بهدنبال مطلوب خودم در اربعین و این ایام هستم یا خیر.
مردم ما شیعهاند وعلاقه وافری به حضرت سیدالشهدا(ع) دارند. برای درک مفهوم قیام امام حسین(ع) چه راهکارهایی میتوان پیش پای مردم عادی نهاد؟ میخواهم در پاسخ به جزئیات اشاره کنید. از کاربرد بیلبوردهای شهری گرفته تا حال و هوای شهر و القای مفهوم و محتوای یک شعر و ساخت فیلم و سریال. منظورم برای کسانی است که پتانسیل درک و دریافت را دارند. برای این عده با توجه به امکاناتمان در سراسر کشور، چه کارهایی میتوان انجام داد؟
من هم اتفاقا میخواهم به همین نکته بپردازم. ما ابتدا باید طالب باشیم. ابتدا باید آن ظرفیت در وجود آدمها باشد تا بهدنبال اینگونه مفاهیم و اطلاعات باشند. در گام دوم باید به این موضوع پرداخت که دستاندرکاران چقدر میتوانند امکانات در اختیار مردم بگذارند تا راههایی پیش پای من نوعی قرار دهند.
دیدهام که روی بیلبوردهای شهری اطلاعات و آگاهیهایی نسبت به واقعه عاشورا نشر میدهند. گاه در ایستگاههای مترو نشستهایم و فیلمهایی را در مانیتورهای نصبشده روی دیوارها نشان میدهند. در این مانیتورها، هم شعائر مذهبی دیده میشود و هم مختصری از فیلمها به شکل جستهگریخته به نمایش درمیآید. اینها خوب است اما کافی نیست. بیشتراستادان و معلمان هم از چندین فیلتر عبور میکنند تا به امر مقدس تدریس بپردازند اما در عین حال حلقه مفقوده همچنان همان آموختن است که گم و ناپیداست.
فرهیختگان ما اعم از فیلمساز، شاعر، نویسنده و پژوهشگر چه نقشی در این بین دارند؟
آنها هم وظایفی دارند. همانطور که در پاسخ به پرسش قبل اشاره کردم، استاد دانشگاه نقش تعیینکننده و تأثیرگذاری دارد. آنها باید تعهد در جانشان باشد. باید بتوانند به دانشجو اطلاعات لازم را بدهند. خود ما از کجا این عقاید را فراگرفتیم؟ این معرفت به اهلبیت(ع) در همان مدرسه در ذهن ما نهادینه شد. در جلسات دینی که آن زمان میرفتیم، فراگرفتیم. خوب بهخاطر دارم که مدرسه من در محله نظامآباد تهران بود و از آنجا به میدان هفتمتیر میآمدم و در مسجد جوادالائمه(ع) که آیتالله مطهری در آنجا نماز میخواند، کتابخانهای وجود داشت که از کتابهایش استفاده میکردم. آن زمان هم که چندان پول توجیبی به ما نمیدادند تا این مسیر را مثلا با تاکسی طی کنیم. از نظامآباد پیاده به مسجد جواد الائمه(ع) میآمدم. هم ذات درونی و طالببودن و خواستها و نیازهای آدمها در نیل به اهداف شرط است و هم وجود معلمانی که بتوانند این میل و خواست قلبی را پاسخ دهند و در وجود دانشجو کشف کنند و پرورش دهند. در این بین شخصیتهایی که بتوانند در این مسیر ما را هدایت کنند، اهمیت بسزایی دارند. وظیفه اصلی نخبگان در جامعه اسلامی این است که جاذبههای فهم مباحث دینی را گسترش دهند. فرهیختگان هم در این بین نقش عمدهای دارند.
نظرتان درباره نوحههای امروزی بهویژه آنهایی که توسط شاعران جوان سروده میشود، چیست؟
برخی از این نوحهها متأسفانه شاعرانی دارند که فاقد اطلاعات مذهبیاند. آنها مثلا مقتل نخواندهاند. ورود به حوزه شعر برای اهلبیت(ع) آدابی دارد که باید آن را بدانند. به قول دوستان باید با وضو وارد این حوزه شد و منظور از این وضو، هم وضوی عادی است و هم وضوی معرفتی و مفهومی را دربرمیگیرد. متأسفانه اغلب جوانان نمیدانند از چه زاویهای و با چه نگاه معطوف به دانشی موضوعات دینی را در محتوای شعریشان طرح کنند. عاشورا به قدری زوایای نامکشوف دارد که فقط اهلش میتواند آنها را مطرحکند.