هزارتوی واقعیت
نگاهی به مجموعه تلویزیونی «بازپرس»
مرتضی رحمانی
یکی از سریالهایی که در شبهای گذشته از شبکه یک سیما تلویزیون پخش شده و تلاش کرده با داستانی که به وقایع روز کشور میپردازد، مخاطبان را پای تلویزیون بنشاند، سریال «بازپرس» است. این سریال امنیتی به کارگردانی احمد معظمی شامل شرح پروندههای واقعی است. قصه این سریال درباره بازپرسی بهنام صدراست که در جریان یک سوءاستفاده اقتصادی بزرگ قرار گرفته و با دنبال کردن سرنخهای این پرونده به یک آقازاده و یک تهیهکننده رانتخوار میرسد و ماجراهای دیگری بهدنبال این جریان اتفاق میافتد.
تفاوت؛ رمز جذابیت
«بازپرس» داستانی معمایی دارد. معما از دیرباز یکی از عوامل اصلی جذب مخاطب بوده است. وقتی شخصیت اصلی فیلم یا سریالی بهدنبال حل معمایی میرود، مخاطب با او همذاتپنداری بیشتری میکند و با رغبت بیشتری داستان را پیگیری میکند. در سالهای گذشته، یکی از انتقاداتی که به سریالهای تلویزیونی وارد بوده، جذابیت نداشتن داستانها یا تکراری بودن آنها بوده است. بازپرس با رفتن سراغ پروندههای واقعی از قصه تکراری اغلب سریالهای تلویزیونی که ماجراهای عاشقانه دارد فاصله گرفته و داستانی متفاوت را برای کار برگزیده است. با این حال، همچنان فیلمنامه این سریال جای کار بیشتری داشته و ریتم کند آن در برخی مواقع توی ذوق میزند یا گفتوگوهای صدرا و همسرش به اندازه کافی جذابیت ندارد و انگار فقط برای اینکه جز زندگی حرفهای صدرا به زندگی شخصیاش هم توجه شود، در بخشهایی از سریال شاهد زندگی شخصی او هستیم.
رفتن سراغ زندگی شخصی مأموران امنیتی یا مأموران پلیس موضوعی است که از فیلمها و سریالهای خارجی به آثار ایرانی راه یافته و بد هم نیست و در صورت پرداخت درست میتواند باعث شود که شخصیت مأمور یا پلیس از تک بعدی بودن خارج شود.
نیاز به دیالوگنویسی بهتر
دیالوگهای بازپرس فراز و فرود دارد و یکدست نیست. دیالوگنویسی در عموم محصولات تصویری ایرانی چندان مورد توجه قرار نمیگیرد و این ضعفی است که باید روی آن بهطور جدی کار شود. درست است که تماشاگر به تصویر و عناصر آن مثل رنگ و نور و نحوه قرار گرفتن آدمها و اشیا و هر عامل بصری دیگری توجه میکند ولی دیالوگ است که توجه تماشاگر را بهخود معطوف میکند. تماشاگر با دنبال کردن دیالوگها متوجه میشود که داستان به چه سمت و سویی میرود و بین شخصیتها چه میگذرد. بنابراین نباید دیالوگنویسی را سرسری گرفت. نکته دیگری که درباره بازپرس حائز اهمیت است، بازیهای آن است. محسن قصابیان در چند سال اخیر بهطور ویژهای مورد توجه فیلمها و سریالهایی بوده که به موضوعات خاص پرداختهاند. او با بازی در نقش شهید ستاری در فیلم «منصور» دوره متاخر کاری خود را کلید زد و بعد از آن تقریبا بهطور خستگیناپذیر کار کرده است. بازی قصابیان در بازپرس همچون سایر نقشآفرینیهای چند سال اخیرش ارائهدهنده شخصیتی محکم و با صلابت و جدی و با عزمی راسخ است. ایوب آقاخانی هم ایفای نقش منفی این سریال را برعهده دارد که او هم در این نقش همان سیمای همیشگی خود را حفظ کرده است.
گفتههای ایوب آقاخانی بازیگر ایوب امانی
نقش منفی جذاب
ایوب امانی نقش منفی است، اما من از ابتدای تجربه بازی در تلویزیون یاد ندارم غیر از نقش دکتر در سریال نجلای ۲، هیچ نقش منفی را به شکل مطلقا منفی بازی کرده باشم. همیشه سعی میکنم رنگهای متنوعی به نقش منفی بدهم که حتی بشود به او حق داد. همیشه هم با کارگردانان فهیمیکار کردهام که به من اجازه دادهاند، این کار را بکنم. اینکه میگویم وظیفه بازیگر است و منظورم این نیست که کار خاصی انجام میدهم.
در جهان تعریف شده در فیلمنامه بازپرس ایوب امانی خط سیری برای خروج از شرایط پیشین خودش طی کرده که بعدتر در قالب فلاشبک خواهیم دید و بعد به این جبروت الیگارشی و شبهپدرخوانده میرسد که در عین حال بسیار ظاهرالصلاح و خوشتیپ است. حتما در این مسیر لحظاتی وجود دارد که میشود به میزان جد و جهد این آدم به دیده تحسین نگاه کرد. من این تحسین را در مخاطب ایجاد میکنم تا در نهایت به یک قضاوت انسانی درباره او برسد. من اعتقاد دارم هیچکس از بطن مادر با خصوصیات منفی وارد این جهان نمیشود، بنابراین بازیگر باید آیینه تمامنما برای نقش باشد و این آیینه تمامنما بودن نشان دادن ابعاد متنوع و تضادهایی است که در وجود یک شخصیت جمع میشود. همین جمع اضداد بودن است که یک شخصیت را جذاب میکند. از نظر من ایوب امانی یکی از جذابترین نقشهایی است که بازی کردهام. کسی که سردرگم برای تغییر طبقه و جایگاه اجتماعی خودش هر دست و پایی میزند. ما وقتی سراغ این شخصیت میرویم که در اوج اقتدار تکیه بر اریکه امپراتوریاش زده و ناگهان از طریق دستگاه قضایی ترکهایی روی او میافتد. ما او را در این لحظه ترک خوردن میبینیم. جایی این شخصیت جذابتر بهنظر میرسد که میفهمیم شخصیتهایی مثل او در جامعه کم نیستند. امیدوارم مخاطب به این نتیجه برسد که بازیگر این نقش در دور کردن او از کلیشه و رنگ و روی تازه به او دادن، موفق بوده است. این چیزی است که باید برای آن صبر کنم.
خودم از نتیجه کارم راضی هستم و بهشدت در این نتیجهای که گرفتهام احمد معظمی، کارگردان سریال را سهیم میدانم چون به من آزادی عمل داد تا بتوانم این سلوک شخصیت را بازی کنم و هیچ جا با تصمیم من در مورد نحوه اجرای این نقش مخالفت نداشت و این برای یک بازیگر خیلی مهم است. در این سریال دستم برای ایفای نقش باز بود و همین باعث شد بتوانم ایدههایم را پیاده کنم و نقش را بهتر بازی کنم.
مکث
نقاط ضعف را هم بگویید
حجتالاسلام محسنی اژهای، رئیس قوه قضاییه، با حضور در محل تصویربرداری و لوکیشن مجموعه تلویزیونی «بازپرس» ضمن بازدید از پشت صحنه و مراحل مختلف تولید این مجموعه تلویزیونی، با عوامل و دستاندرکاران ساخت آن در فضایی صمیمانه دیدار و گفتوگو کرد. رئیس قوه قضاییه در بخشی از صحبتهای خود گفت: کاری اثرگذار است که دربرگیرنده اخلاص باشد؛ کارهایی که با اخلاص همراه باشند، بسیار پربرکت هستند اما کارهایی که به صِرف خودنمایی و تبرج و نشان دادنِ خود باشند، برکت ندارند. عملی که با اخلاص همراه باشد، عمل غنی شده است؛ گاهی انسان تمام عمر کار میکند اما کار او اثر و ارزش یک کار با اخلاص را ندارد؛ از سوی دیگر ممکن است کار ما یک ساعت باشد اما بهدلیل آنکه با اخلاص همراه بوده، اثرش مضاعف و افزون گردد.
حجتالاسلام محسنی اژهای در ادامه خطاب به عوامل و دستاندرکاران مجموعه تلویزیونی «بازپرس» گفت: قرار نیست چون فیلم شما درباره قوه قضاییه است، فقط بازگوکننده نکات مثبت این قوه باشید؛ میتوانید نکات و نقاط ضعف و فرایندهای معیوب و دارای ایراد را هم بازگو کنید و به تصویر بکشید تا برای ما نیز جنبه آموزنده داشته باشد و ما را وادار به رفع نقایص کند؛ البته این مقوله درخصوص همه دستگاهها صدق میکند و مختص قوه قضاییه نیست. کار شما علاوه بر محصول نهایی که به نمایش درمیآید، باید به زمینهای برای استفاده حداکثری از ظرفیتهای دستگاه قضا برای ارتقای آگاهیهای حقوقی و قضایی مردم و پیشگیری از وقوع جرم تبدیل شود؛ فیلم «بازپرس» باید بهانهای شود که اصطلاحاً یخهای میان هنرمندان و قوه قضاییه را آب کند و به تبع آن، تعامل هنرمندان و دستگاه قضا گسترش پیدا کند.
رئیس قوه قضاییه با اشاره به سوژههای بکر و جالبی که بعضاً در پروندههای قضایی مستتر هستند و از قابلیت تبدیل به سناریوهای مفید و آگاهیبخش برای عموم جامعه برخوردارند، گفت: ما در دستگاه قضایی و در ذیل پروندههای قضایی، مسائل و دادههایی داریم که میتوانند به سوژهها و طرحهایی برای فیلمسازی تبدیل شوند؛ سوژهها و طرحهایی که علاوه بر قابلیت و استعداد به جامه هنر درآمدن، عنصر آگاهیبخشی و تنبهدهی نیز در آنها وجود دارد و میتوانند به منزله پیشگیری از جرائم و تخلفات و آسیبها باشند؛ بخشی از این سوژهها و دادهها چنانچه مشمول مرور زمان شوند، ارزش آگاهیبخشی و پیشگیری خود را از دست میدهند؛ لذا باید در کاربرد آنها در قالب اثر هنری و ساخت فیلم و سریال تعجیل داشت و ما نیز همانطورکه به اطلاع مسئولان رسانه ملی رساندهایم، در این زمینه آمادگی لازم را داریم.
وی افزود: مقوله پیشگیری، یک مقوله بسیار مهم است؛ اگر از همین دادهها و مسائلی که در ذیل پروندههای قضایی با آنها مواجه میشویم، به خوبی و به نحو مطلوبتری استفاده میکردیم شاید در مقوله پیشگیری از وقوع جرم و ارتقای آگاهیهای مردم و ایجاد بازدارندگی، بسیار جلوتر از وضعیت فعلی بودیم.