گفتوگو با ابراهیم خدابنده، مدیرعامل انجمن نجات
تلاش برای نجات گرفتاران کمپ منافقین
کسانی که در کمپ منافقین در اردوگاه مجاهدین خلق در آلبانی گرفتار هستند، از کمترین حقوق انسانی یعنی حق ارتباط با خانوادههایشان محروماند. خانوادههای آنها سالهاست که از طریق مجامع بینالمللی پیگیرند تا حداقل بعد از سالها خبری از عزیزانشان بگیرند. اردیبهشتماه امسال در روز جهانی صلیب سرخ، تعدادی از خانوادههای اعضای گرفتار، مقابل مقر کمیته صلیبسرخ در تهران تجمع کردند؛ تجمعی که بهمنظور پیگیری وضعیت نامعلوم افراد محبوس در اردوگاههای فرقه رجوی برگزار شد و خانوادهها خواسته خودشان را با صلیب سرخ جهانی مطرح کردند. حامی اصلی این اقدام «انجمن نجات» است؛ انجمنی که سعی در کمک به خانوادههای رنجکشیده این افراد داشته و راه بازگشت فریب خوردگان کمپ منافقان را تسهیل کرده است. ابراهیم خدابنده، مدیرعامل انجمن نجات که خود از افراد نجات یافته از دام منافقان است درباره فعالیت این انجمن توضیحات بیشتری میدهد.
کمی درباره فعالیتهای انجمن نجات برایمان بگویید.
با سقوط صدام حسین در سال 1382در عراق، شرایطی بهوجود آمد تا عده زیادی از اعضای گرفتار در قرارگاه اشرف مجاهدین خلق بتوانند خود را آزاد کرده و به میهن و به آغوش خانواده بازگردند. این افراد نخستین ارتباطات را با دیگر خانوادههای اعضای سازمان برقرار نمودند و خیلی از خانوادهها که از سرنوشت فرزندان خود بیاطلاع بودند تازه متوجه شدند که عزیزانشان در قرارگاه اشرف در عراق گرفتار هستند. بهتدریج این ارتباطات شکل سازمان یافته بهخود گرفت و در این میان انجمن نجات توسط تعدادی از جداشدگان از فرقه رجوی بهوجود آمد و اعلام موجودیت کرد.
بعد از تلاشهای بسیار، این انجمن در سال 1394ثبت رسمی شد و مجمع عمومی و سپس هیأت مدیره آن تشکیل شد و از آن زمان من بهعنوان مدیرعامل انجمن نجات معرفی شدم. هدف از راهاندازی این انجمن، نجات دوستانی است که هنوز در اسارت ذهنی و حتی عینی این سازمان هستند. همچنین با تأسیس این انجمن سعی در کمک به خانوادههای رنج کشیده این افراد داریم. همانطور که میدانید فرقه تروریستی رجوی (سازمان مجاهدین خلق) سالهاست که بسیاری از هموطنان ما را با فریب و نیرنگ اسیر کرده و از آنها برای امیال ضدمردمی رهبر سازمان سوءاستفاده میکند. این سازمان جهنمی، با استفاده از شگردها و ترفندهای معمول تمامی فرقههای مخرب کنترل ذهن، توانسته است با قطع ارتباط این افراد با محیط خارج از فرقه و خصوصا با داخل کشور و همچنین خانوادههایشان، آنان را هرچه وابستهتر نگاهداشته و در نتیجه بهشدت استثمار کند.
انجمن زیرنظر چه ارگانی اداره میشود؟ کمی درباره اداره انجمن به ما توضیح دهید.
انجمن نجات یک سازمان مردمنهاد (ان جی او) صرفا حقوق بشری است که به هیچ ارگان دولتی و سیاسی وابسته نیست ولی تا حد توان از امکانات و ظرفیتهای موجود در داخل کشور برای پیشبرد اهدافش استفاده میکند. همچنین از تمامی کسانی که از موضع انسان دوستانه حاضر به همکاری با انجمن باشند تقاضای کمک میکنیم. صداقت و بیان حقایق، رسالت اصلی انجمن نجات است. ایراد بیانات و تبادل اطلاعات از جانب انجمن، متکی بر مستندات انکارناپذیراست و از هرگونه فعالیتهای سیاسی و خلاف قانون و رفتارهای خشونتآمیز دوری میکنیم. بهعبارتی هدف ما نجات دوستان سابق از چنگال فرقه تروریستی رجوی و برقراری پیوندهای عاطفی از دست رفته و رشتههای گسسته آنان با خانوادهها و عزیزان چشم بهراهشان است.
انجمن شما تاکنون چه اقداماتی در این زمینه انجام داده است؟
انجمن نجات طی 2 دهه فعالیت خود هزاران هزار نامه برای ارگانهای بینالمللی و حقوق بشری و مقامات دولتی و غیردولتی فرستاده است. 1718عضو خانوادهها طوماری را تنظیم و امضا کردند و در آن صدها دلیل و مدرک به عفو بینالملل ارائه نمودند که مطابق آن سادهترین حقوق انسانی در داخل سازمان مجاهدین خلق نقض میشود. اما متأسفانه برخی عناصر عفو بینالملل رابطه بسیار نزدیکی با سازمان دارند و حتی مأموران عفو بینالملل در کمپ سازمان در تیرانا توسط سرکردگان آنان پذیرایی و تطمیع میشوند و گزارشها را مطابق نظر آنها تنظیم میکنند. متأسفانه حقوق بشر وسیلهای در خدمت کسانی است که میخواهند اهداف سیاسی خاصی را پیش ببرند. حقوق بشر وقتی به آمریکا میرسد یک تعریف دارد، برای اروپا همینطور و نسبت به جمهوری اسلامی ایران یک تعریف دیگری پیدا میکند. جاوید رحمان، گزارشگر ویژه حقوق بشر ملل متحد در رابطه با ایران است که خانوادههای زیادی انبوهی از مدارک را برای او به سازمان ملل بردند، اما او کوچکترین توجهی نکرد. قبل از او احمد رشید این سمت را برعهده داشت که وضعیت او نیز به همین ترتیب بود.
یکی از وظایف تعریف شده در اساسنامه صلیب سرخ جهانی این است که نامههای خانوادهها را برای بستگانی که در شرایط عادی بهسر نمیبرند، و امکان نامهنگاری با آنها وجود ندارد (مانند اسرای جنگی)، ببرد و بهدست آنها برساند و جواب بگیرد. سرنوشت نامههایی که خانوادههای بسیاری به صلیب سرخ دادند تا بهدست عزیزانشان در اردوگاه مجاهدین خلق برسد چه شد؟ آیا جواب دادند؟
صدها نامه به صلیب سرخ تحویل دادیم که در قرارگاه اشرف در عراق به افراد برساند و جواب آن را بیاورد. یکی از مسئولان این نهاد در تهران به من میگفت: «شرمندهام. ما توانستیم برای اعضای القاعده در زندان بگرام افغانستان نامه ببریم و جواب آن را در سعودی به خانوادههایشان برسانیم، ولی در اشرف نگذاشتند حتی یک نامه بهدست کسی برسانیم و بعد هم اعلام کردند صلیب سرخ در این زمینه مسئولیتی ندارد.» همین وضعیت در آلبانی همچنان ادامه دارد و صلیب سرخ خود را ناتوان از انجام این مسئولیت میبیند.
از موفقیتهایی که در این زمینه کسب کردهاید مختصر برایمان بگویید.
افشاگری علیه فرقه تروریستی رجوی و آگاه کردن جوانان پرشور و سادهدل از واقعیات درون سازمان بهمنظور جلوگیری از به اسارت درآمدن آنها ازجمله کارهایی است که به جد دنبال میکنیم. همیشه گفتهاند که پیشگیری بهتر از درمان است. نجات یک فرد از درون مقر مجاهدین خلق، کار سادهای نیست اما میتوان افراد را قبل از اسیر شدن آگاه کرد و عملا نجات داد. به همین دلیل افشای ماهیت فرقهای و تروریستی سازمان مجاهدین خلق و بر ملا کردن میزان وطنفروشی و خیانت و جنایت رهبر آن جزو دستور کار انجمن نجات است.
کمک به نجات یافتگان از سازمان برای وصل به خانوادهشان و برقراری اتحاد خانوادههای فروپاشیده و شروع زندگی مجدد شرافتمندانه اساس کار ماست و تاکنون تلاشهای زیادی برای برقراری ارتباط بین خانوادهها و عزیزان در بندشان انجام شده است. نمونه اخیر تجمع مقابل مقر سفارت ترکیه (بهعنوان حافظ منافع آلبانی) در تهران بود. انجام اقدامات حقوقی از قبیل اخذ ویزا، مهیا کردن شرایط سفر به عراق در گذشته و تلاش برای سفر به آلبانی در حال حاضر، ارتباط با ارگانهای ذیربط ایرانی و عراقی جهت ایجاد تسهیلات در امر مسافرت خانوادهها در زمان حضور این گروه تروریستی در عراق، برقرار کردن جلسات توجیهی با جداشدگان و خانوادهها،... هم از وظایف این انجمن است. به همین منظور سعی میکنیم با سازمانها و ارگانهای حقوقی و بینالمللی برای جلب حمایت آنان برای رسیدن به اهداف مشخص شده انجمن ارتباط برقرار کنیم.
موفقیت جدی سالهای اخیر، تأسیس انجمن حمایت از ایرانیان مقیم آلبانی (آسیلا) است که در این کشور به ثبت رسیده و رسمیت یافته است. انجمن نجات حامی و یاریرسان این انجمن است. این انجمن توسط تعدادی از جداشدگان از فرقه رجوی در آلبانی و همچنین آلبانیاییهای خیرخواه تشکیل شده و طی کمتر از 2 سال که از تأسیس و ثبت آن میگذرد فعالیتهای چشمگیری داشته است. سال گذشته من میزبان 3 تن از بنیانگذاران آلبانیایی آن در تهران بودم که دیدارهای زیادی در شهرهای مختلف با تعداد بسیاری از خانوادهها داشتند و به آنان تعهد دادند که در جهت اهداف خانوادهها فعالیت کنند و خانوادهها هم قول دادند که از این انجمن تا جای ممکن حمایت نمایند. طی این مدت تعدادی از اعضای ناراضی به امید ملحقشدن به آسیلا از سازمان مجاهدین خلق جدا شده و به آسیلا پیوستهاند که جدیدترین نمونه آن بیجار رحیمی است که 31تیر امسال از اردوگاه مجاهدین خلق فرار کرد و خود را به آسیلا رساند.
دعای خیر مادرش پشت سرش بود
ابراهیم خدابنده متولد 1332در تهران است. سال 1350بعد از گرفتن دیپلم، برای ادامه تحصیل راهی انگلستان شد و موفق به گرفتن فوق لیسانس مهندسی برق شد. قبل از انقلاب اسلامی سال 57و بعد از آن با اتحادیه انجمنهای اسلامی خارج از کشور فعالیت میکرد. او در سال 59جذب تشکل هواداران سازمان مجاهدین خلق در انگلستان شد. به عقیده خدابنده، هر کس عضو سازمان مجاهدین خلق است با نیرنگ و فریب جذب شده و با مغزشویی ماندگار شده است. بهخاطر شستوشوی ذهنیای که روی افراد میشود فکر میکنند که مسعود رجوی خیلی با شعور و قدرتمند است. درست مانند کودکی که فکر میکند پدرش قویترین فرد روی زمین است و نمیداند که در رؤیاهای کودکانه خود سیر میکند. خدابنده تا سال 1382بهمدت 23سال درگیر این توهم بود، ولی نهایتا این شانس را پیدا کرد که حباب توهمش شکسته شود. به قول خودش دعای خیر مادرش پشت سرش بود که سرانجام باعث شد تا راه زندگیاش در میانسالی روشن شده و بتواند حقیقت را دریابد. خدابنده که در آغاز جوانی از ایران رفت (18سالگی) در سال 82، یعنی در آغاز میانسالی (50سالگی) به ایران بازگشت و از آن موقع تاکنون (20سال) درخصوص فرقههای مخرب کنترل ذهن مطالعه کرده و در جهت افشای فرقه رجوی و رهبر خائن و جنایتکار آن و یاری رساندن به خانوادهها فعال است.