معمای جنایی
شلیک به مدیرعامل
هادی مصطفایی-کارآگاه یکم
به کارآگاه خبر دادند که مدیرعامل یک شرکت مهم تجاری در محل کار خود از ناحیه بازوی چپ مورد اصابت گلوله قرار گرفته و وی را به بیمارستان منتقل کرده‌اند. او به همراه دستیار خود عازم محل شد. آنها خیابان‌های شلوغ مرکز شهر را یکی یکی پشت سر گذاشتند و به محله‌های بالایی شهر رسیدند.
ساختمان‌ها و برج‌های بلند در نزدیکی و کنار یا روبه‌روی همدیگر، ماشین‌های گران‌قیمت و شیک که در کنار خیابان پارک بودند یا تردد می‌کردند. آنها به ساختمان مورد نظر رسیدند و بلافاصله به سمت آسانسور راهنمایی شدند و خود را به طبقه هفتم رساندند و به همان اتاقی رفتند که مدیرعامل در آنجا تیر خورده بود.
کارآگاه با دقت تمام به حرف‌های منشی شرکت و خدمتکار گوش داد و صحنه را بررسی کرد. او سپس به بیمارستان رفت و با مدیر هم صحبت کرد. وی از ناحیه بازوی چپ آسیب دیده بود. وی توضیح داد که موقع کار ناگهان متوجه صدا و درد و خونریزی شده و سریع از اتاق فرار کرده است. مدیر اتاقی را به‌عنوان دفتر انتخاب کرده بود که پنجره بزرگی رو به خیابان و ساختمان‌های مقابل داشت. یکی از شیشه‌های پنجره بر اثر عبور گلوله سوراخ شده بود و پاشیدن تکه‌هایی ریز شیشه در داخل اتاق هم گویای آن بود که شلیک از خارج ساختمان صورت گرفته است؛ احتمالا از ساختمان روبه‌رویی و از یکی از طبقات بالایی آن. کارآگاه تمام اتاق را به دقت بررسی کرد و موفق شد مرمی گلوله را که پس از عبور از بازوی مدیر در قسمتی از دیوار جاخوش کرده بود پیدا کند؛ اما چیزی نگفت. او و دستیارش از اتاق خارج شدند. کارآگاه که دید تعدادی از همکاران و سایرین با علاقه و کنجکاوی منتظر هستند تا نظر او را بدانند. نگاهی به حاضران کرد و با لحنی که شوخ طبعی از آن می‌بارید گفت:«الان روزه و خیلی سر و صدا هست و من نمی‌تونم کار کنم. در دفتر رو ببندید و پلمب کنید تا شب بیام و ببینم می‌تونم چیزی پیدا کنم یا نه!» در مسیر برگشت به اداره کارآگاه به دستیارش گفت:«تو کنار من بودی و همه‌‌چیز را دیدی. برو و وسیله‌ای را که برای شب لازم دارم تا مجرم را پیدا کنم تهیه کن و بیاور.... وگرنه صلاحیت دستیاری مرا نداری...»
سؤال
به‌نظر شما، دستیار چه وسیله یا ابزاری باید فراهم کند و کارآگاه با آن ابزار چه کاری می‌تواند انجام دهد که به مجرم برسد؟
پاسخ معمای شماره 2
در بررسی صحنه قتل، کارآگاه مشاهده کرد در قسمت‌هایی که خون پاشیده شده رد یک کلید (سوییچ) قرار دارد یعنی قبل از قتل، این دو با هم گفت‌وگو می‌کردند که شلیک صورت گرفته و قاتل پس از ارتکاب قتل سوییچی را که روی میز بود برداشته و آنجا را ترک کرده است. اظهارات آبدارچی با بقیه شواهد مطابقت دارد و او قبل از شریک آنجا را ترک کرده است. اظهارات شریک با اظهارات همسر مقتول در تضاد است. آن شب قرار بود مقتول زودتر به خانه برود تا بروند خرید کنند. از طرفی شریک در حرف‌های خود ناخواسته به این مطلب اعتراف می‌کند که سوییچ خود را جا گذاشته بود و برگشته است و آن را برداشته... کارآگاه مشاهده کرد که اثر سوییچ روی میز با سوییچ شریک مطابقت دارد. در تحقیقات بعدی معلوم شد این دو اختلاف مالی داشتند و شریک برای تصاحب اموال این جرم را مرتکب شده بود.
