اصل ماجرای آسفالت
حامد فوقانی؛ روزنامهنگار
میتوان صورت مسئله را اینطور تنظیم کرد: «شهرها باید به سمت انسانمحورشدن پیش بروند و فضا برای تردد خودروها باید تنگ شود.» اما این، فقط یک صورت مسئله است و با استناد ناقص به آن، میتوان مسیری را انتخاب کرد که در آیندهای نهچندان دور آسیبهای جدی را متوجه شهرها کند. در واقع از یکسو با نگاه صرف به چنین صورت مسئلهای گزارههای لازم برای اینکه هدف مناسب محقق شود، نادیده گرفته میشوند و از سوی دیگر، ترک فعلهایی در انجام وظایف اداره شهر رخ میدهد که نباید. حالا چرا پای این موضوع را به میان میکشیم؟ بحث بیتوجهی به وضعیت خیابانهای شهر تهران با هدف ترویج پیادهمحوری و دوچرخهسواری در این میان است.
اصل ماجرا چیست؟
در دوره پیشین مدیریت شهری تهران، با شعار نگاه انسانمحورانه به شهر، چشمهای خیلی از تصمیمگیران و مجریان روی واقعیتها بسته شده بود. اینکه بسیاری از معاونتها و شهرداران مناطق، در ایجاد مسیرهای ویژه دوچرخهسواری از هم سبقت میگرفتند، آنها را از توجه به نگهداشت و کوتاهترشدن مسیرهای تردد خودرویی غافل کرده بود. بعضا برخی هم، پولهای هنگفتی را در این راه خرج کردند که خیلی زود مشخص شد، منابع بیتالمال را دور ریختهاند؛ چراکه بسیاری از مسیرهای باریک احداثشده در حاشیه خیابانها به دلایل مختلف (مثل شرایط توپوگرافی تهران، نیازهای شهروندان، ایمنی تردد و...) اساسا نمیتوانستهاند کارکردی مفید داشته باشند. تازه این روی سکه است و روی دیگر سکه میگوید که این پولها میتوانسته برای نگهداشت معابر هزینه شود؛ که اگر اینطور میشد خیابانهای تهران نه اینهمه چاله و چوله داشت و نه نیاز به دستکم 11میلیون متر مربع آسفالت.
شهرداری اکنون چه کار میکند؟
شهردار تهران دیروز در نشست خبری خود، به نکات دقیقی در این زمینه اشاره کرد و از عملکردی گفت که منتج به جبران عقبماندگیها میشود. او در بخشی از نشست گفت سال گذشته با بازسازی و اضافهشدن 2کارخانه جدید، توانستهاند 760هزار تُن آسفالت تولید و توزیع کنند؛ یعنی عبور از حد میانگین تولید. علیرضا زاکانی همچنین اعلام کرد که تولید یکمیلیون و 700هزار تنی آسفالت تا پایان سال را هدف قرار دادهاند که میتواند منجر به مرمت گستردهای از مساحت معابر پایتخت شود. اما شهردار تهران نکتهای دیگر را هم مورد اشاره قرار داد که مناسبسازی ۳۹۲کیلومتر از معابر شهر با هدف شهر انسانمحور تا پایان سال است. اهمیت این مسئله از چه نظر است؟ از این نظر که نهتنها شهردار فعلی به انسانمحوربودن تهران اعتقاد دارد بلکه برای رسیدن به آن، الزامات را بهدرستی تعیین کرده است. بهعبارتی، شهرداری جلوی هزینهکرد چشمبسته را که در خوشبینانهترین حالت، باعث بهبود تردد یکدرصدیها از سفرهای درونشهری (دوچرخهسواران) میشد، گرفته است؛ تازه بدوناغراق آن یکدرصد هم در دوره پیشین مدیریت تهران، چندان بهرهای نبردند. شهرداری اما این هزینهها را به سمت توسعه و احداث کارخانههای آسفالت و آسفالتریزی برده که هم رضایت شهروندان را در پی دارد، هم از استهلاک خودروها کم میکند، هم به افزایش سرعت تردد میانجامد و هم آثار مثبت زیستمحیطی مثل کاهش آلودگی هوا را با خود به همراه میآورد.
بنابراین اصل ماجرای توجه به آسفالت در تهران طی دوره مدیریت شهری تهران مشخص است. ناگفته نماند که کارخانههای جدید آسفالت تهران با بهروزترین استانداردها و تکنولوژیهای روز دنیا و با 700بکفیلتر در همسایگی پایتخت فعالیت میکنند؛ یعنی مسافت طولانی برای انتقال آسفالت توسط کامیونها طی نمیشود و ذرات آلایندگی خاصی از کارخانهها بیرون نمیآید؛ مواردی که برنامه محیطزیست سازمان ملل متحد (UNEP) هم بر آن برای آسفالت معابر خودرویی صحه گذاشته است. اگرچه همچنان محققان درصدد هستند تا به مواداولیه بهتری برای پوشش کف معابر دست پیدا کنند که هم کاهش گازهای گلخانهای را بهدنبال داشته باشد و هم از نفوذ و هدایت آبهای سطحی به سفرههای زیرزمینی و کانالهای زیرسطحی جلوگیری نکنند.